کد خبر : 201806 تاریخ : 1402/03/20
هشدار.... فاجعه در راه است! سيد آرش حسيني ميلاني

اين روزها خاكستر حاصل از آتش‌سوزي‌هاي گسترده، كيفيت هوا در كلانشهرهاي امريكاي شمالي را در شرايط بسيار بدي قرار داده و از سوي ديگر دانشمندان درباره رخداد ال‌نينو  و ركوردشكني گرماي زمين هشدار داده‌اند. در ايران نيز سازمان حفاظت از محيط‌زيست خبر از ارايه لايحه «مقابله با تغييرات اقليمي» مي‌دهد اما درست در زير گوش اين سازمان، قرار است به زودي در شوراي شهر تهران لايحه‌اي «بدتر از برج باغ» به تصويب برسد تا در جهتي كاملا مخالف، آخرين بقاياي باغات تهران در زير برج‌هاي سيماني دفن شود. بدتر از همه آنكه در اقدامي شوك‌آور، اختيارات استانداران در سراسر كشور براي بلندمرتبه‌سازي افزايش يافته و بيم آن مي‌رود تا به مدد اين مجوزهاي فرادست، با تصويب «لايحه ضدمحيط‌زيستي بدتر از برج باغ» تير خلاص به باغات تهران شليك شود. در لايحه «بدتر از برج باغ»، علاوه بر دو تا سه برابر شدن سطح اشغال و تعداد طبقات در پلاك‌هاي كمتر از 2000 متر مربع، ساخت و ساز بيش از 12 طبقه در باغات بزرگ‌تر از 2000 متر با ارايه مطالعه امكان‌سنجي به كميسيون ماده پنج مجاز دانسته شده است! آن‌هم در شهري كه براساس گزارش مركز پژوهش‌هاي مجلس، برآورد فشار محيط‌زيستي در مناطق 22گانه شهر تهران بيانگر فشار زياد تا خيلي زياد در 82درصد مناطق شهري و فشار متوسط تا زياد در 18درصد مناطق است كه به معناي عدم تناسب بارگذاري‌هاي گسترده انجام گرفته با ظرفيت محيط‌زيستي كلانشهر تهران و عدم امكان بارگذاري جديد در اين كلانشهر است.  براساس تمام اصول و قواعد علمي و منطقي، حفظ آخرين نسل باغات تهران براي آسايش و سلامت ساكنين فعلي و آيندگان امري حياتي است اما چرا براي تصميم‌گيران مديريت شهري ظاهرا حفظ منافع برج‌سازان در اولويت قرار دارد؟ قطعا در شهري شلوغ چون تهران با رتبه 21 جهاني در آلودگي هوا و رتبه اول در فرونشست، حفظ دو تا سه درصد عرصه سبز شهري، به ميراث رسيده از گذشتگان، بايد در رتبه نخست اولويت‌هاي شهردار و اعضاي شوراي شهر باشد اما چشم‌انداز فريبنده درآمد صدها ميلياردي از محل صدور پروانه‌هاي ساختماني و  فشار پيدا و ناپيداي مراكز قدرت و ثروت، موجب شده تا پي در پي و بي‌امان، درِ شوراي شهر تهران كوبيده شود تا راهي براي صدور مجوز ساخت انبوه در ريه‌هاي سبز تهران باز شود.
باغات تهران، با كمك رشته كوه توچال همچون يك سيستم تهويه طبيعي، عامل تلطيف هوا و كاهش اثرات جزاير گرمايي در شهر است و نابودي آنها خسارات جبران‌ناپذيري به شرايط زيستي شهروندان وارد خواهد كرد. در اين هنگامه وحشتناك افزايش دما در سراسر جهان، چگونه شهردار و اعضاي شوراي شهر تهران راضي مي‌شوند تا با تهيه و تصويب اين لايحه، سنگرهاي دفاعي اين كلان‌شهر را در برابر هجوم گرما و ريزگرد منهدم كنند تا تهران تبديل به شهري بي‌دفاع و عريان در برابر امواج داغ و سوزان شود؟
باغات تهران، در انبوه هزاران هكتار زمين نفوذ ناپذير، جزو معدود روزنه‌هاي نفوذ آب به سفره‌هاي آب‌هاي زيرزميني هستند و در پيوند با سيستم قنوات قديمي شهر فرصتي هستند براي تعادل‌بخشي و مبارزه با فرونشست! برخي از اعضاي دغدغه‌مند شوراي شهر به دنبال افزايش حوزه مشاركت و مداخله شهرداري در بحث فرونشست هستند اما ناگهان در جهتي متضاد، برخي ديگر از همكاران‌شان تلاش‌هاي آنها را با راي مثبت به لايحه برج باغ بي‌اثر خواهند كرد!
باغات تهران، پنجره‌هايي هستند رو به طبيعت شفابخش در جنگل سيمان و فولاد كه همسايگان، رهگذران و شهروندان هر كدام متناسب با دسترسي دور و نزديك خود، از اين زيبايي و سبزينگي بهره‌مند مي‌شوند. مهم‌تر آنكه اين باغات، ذخاير اصلي شهر هستند براي ايجاد پارك‌ها و فضاي سبز عمومي در آينده نه چندان دور، تا كودكان و نوجوانان تهراني در دامن امن آنها شادي كنند و استعدادهاي خود را به كمك مادر طبيعت كشف كنند و اين شهر جايي باشد براي دوستي و مهرورزي بيشتر. اما شهردار و اعضاي شوراي شهر، چرا به جاي تقويت اقتصاد پايدار در باغات تهران، بدترين راه‌حل را انتخاب كرده‌اند؟ چرا در اين لايحه جديد، تمام امكانات جايگزين و رقيب با برج‌سازي حذف شده است؟ آيا اين شهر به خانه‌هاي سالمندان، باغ تالارها، گالري‌هاي هنري نياز نخواهد داشت؟ در تهران پانزده و بيست ميليوني آينده، آيا سالمندان و فرزندان ما به مراكز درماني و تفريحي مستقر در باغات نياز نخواهند داشت؟ 
گزارش مركز مطالعات و برنامه‌ريزي شهرداري تهران در يك مقايسه تطبيقي نشان مي‌دهد كه به صورت نمونه و در باغي با مساحت متوسط، نرخ بازده داخلي تاسيس باغ تالار 24درصد، خانه سالمندان 21.5درصد و مركز ورزشي و تندرستي 27.5درصد است و در شرايط نرمال اقتصادي، باتوجه به كمبود فضاهاي مشابه در شهر، كاملا منافع مالكين را از نظر اقتصادي پوشش خواهد داد. البته هيچ كسب و كاري در مقام مقايسه با برج‌سازي، قدرت رقابت از نظر سودآوري نخواهد داشت! آيا نمايندگان منافع عمومي در شوراي شهر تهران، بايد در پي حداكثر‌سازي سود اصحاب ساخت و ساز باشند يا راه‌حل‌هاي بهتري را براي تامين منافع مالكان بيابند؟ 
مي‌دانيم كه در شهرداري و شوراي شهر فعلي نيز، علاقه‌مندان و دلسوزاني هستند تا راهكارهاي بهتري ارايه كنند. سال گذشته كه نسخه لايحه قبلي برج باغ به شورا ارسال شد، رييس كميسيون شهرسازي خبر از تهيه طرحي مشابه با TDR داده بود. اگر عزم جدي در مسوولان مديريت شهري وجود داشته باشد، مي‌توان با تدارك سازوكار انتقال حقوق توسعه به اراضي مجاز در ساير مناطق شهر به ويژه در بافت فرسوده، براي تقاضاي ساخت و ساز انبوه نيز چاره‌اي يافت. باوجود اين راه‌هاي نرفته، چنگ زدن به ريسمان سست برج‌سازي، ظلمي آشكار در حق ساكنين اين شهر است.