تابآوري شهري و پساكرونا
زهرا نژاد بهرام
اگرچه شهرها به عنوان مهمترين محمل زيست انساني، همواره در معرض تهديد و خطرات طبيعي و انسان ساخت بودهاند، اما همهگيري و شيوع گسترده ويروس كرونا با شتابي كمسابقه با پيچيدگي عملكرد و اطلاعات اندك نسبت به آن، زيست بشري و بهطور خاص شهرها را در معرض آزموني دشوار قرار داده كه اين بار بيش از آسيبهاي موضوعي و موضعي، كليت جوامع شهري و مولفههاي بقاي آن را در معرض مواجههاي مخرب قرار داده است. همزمان با بروز اين بحران لزوم توجه جدي به ايجاد طراحيهاي جديد در فضاهاي مختلف شهري بار ديگر و با شدتي بيش از گذشته، نمايان شده است. اين واقعيت كه در امور مربوط به برنامهريزي شهري موضوع تابآوري را بايد به عنوان يكي از جنبههاي اساسي و غيرقابل انكار مورد تاكيد قرار داد، طي دهههاي اخير به يك باور عمومي ميان متخصصان امور شهري و شهرسازي بدل شده است. اما در اين مقوله عمده تمركز بر مقاومسازي و ارتقاي تابآوري كالبدي در برابر خطرات طبيعي معطوف بوده و كمتر سخني از ضرورت بازنگري و بازانديشي در شاخصههاي كيفي و الگوهاي ساخت و طراحي فضاهاي شهري براي آمادگي و مواجههاي اصولي با همهگيريهاي گسترده و بيماريهايي همچون كرونا ويروس به ميان آمده است. همين امر سبب وارد آمدن نوعي شوك ناگهاني بر پيكره شهرها از زمان ظهور ويروس كرونا شده است. يكي از مهمترين پارامترهايي كه وقايع اخير بيش از هر زمان ديگري ضعف و ناكارآمدي آن را به نمايش گذاشت، توجه به استانداردها و سرانههاي درماني و پدافند غيرعامل در اقصي نقاط جهان و حتي كلانشهرهاي توسعه يافته بود، چرا كه يكي از دلايل مرگ و مير بالا در كشورهاي اروپايي و امريكايي كاهش سرانه تختهاي بيمارستاني است تا حدي كه در فرانسه در سال ۱۹۸۰ ميلادي به ازاي هر هزار نفر ۱۱ تخت بيمارستاني دولتي وجود داشت، اما امروز در سال ۲۰۲۰ اين ۱۱ تخت به 6 تخت كاهش يافته و آنها به دليل پيشرفت علم پزشكي تصور ميكردند هيچ بيماري اپيدمي و همهگيري ديگر اتفاق نميافتد و توان درمان همه بيماريها را دارند...
همچنين امريكا نيز در سال ۱۹۸۰ ميلادي به ازاي هر هزار نفر ۷.۹ تخت داشت كه اين تعداد را به ۲.۸ دهم رساند و اين خود يك بحران و عامل پر شدن امروز بيمارستانهاي آنها در پي شيوع كروناست.
البته در ديگر كشورها هم اوضاع اينگونه بوده كه تختهاي بيمارستاني خود را بهطور ميانگين به يكسوم كاهش داده بودند و اين تنها يكي از محورهايي است كه برنامهريزي شهري متاثر از پيشرفتهاي علمي دچار خطاي استراتژيك در آيندهنگاري شده و هماكنون نيز شهر و شهروندان هزينه اين اشتباه و رويكرد نادرست را ميپردازند. خوشبختانه در ايران و تهران با اين مشكل كمتر روبهرو بوديم. گسترش مراكز درمان خصوصي اين فرصت را داده كه بتوان ظرفيتهاي درمان زيادي را مورد استفاده قرار داد اما به دليل شدت شيوع يقينا كافي نيست!
بايد توجه داشت كه در كشورمان ايران و بهطور خاص تهران به عنوان پايتخت سياسي، اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي كشور، بافتهاي تاريخي، فرسوده و حاشيهاي گستردهاي وجود دارد كه در طول ساليان گذشته اگرچه به كمك پيشبيني و جانمايي سولههاي مديريت بحران و احداث فضاي سبزهاي محلهاي قدري در برابر بحرانها تابآور شدهاند، اما از منظر طراحي شهري و الگوي سكونت در بافت مورد غفلت واقع شدهاند و به هيچ عنوان به طرز مناسبي براي دوران مواجهه با اپيدميهاي اينچنيني تعبيه نشدهاند. در كلانشهر تهران 3هزار و 268 هكتار بافت فرسوده، 14هزار و 792 هكتار بافت ناپايدار و 2هزار و 400 هكتار بافت تاريخي واقع در محدوده حصار صفوي وجود دارند كه بهرغم نوسازيهاي صورت گرفته در سالهاي اخير كه ميتواند تا حدي منجر به ارتقاي ايمني كالبدي در برابر خطراتي همچون سيل و زلزله شود، اما به دليل افزايش قابل توجه تمركز و تراكم جمعيت در اين نواحي، يقينا در افزايش تلفات و تضعيف تابآوري شهري در مقابله با همهگيريها اثري منفي و مخرب بر جاي دارد.
گذشته از اين موضوع تابآوري فقط مربوط به زيرساختها نيست، بلكه شرايط اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي جامعه نيز از چالشهاي تابآوري است. بازگشت به زندگي و عبور از بحران و كنار آمدن با از دست دادن عزيزان اتفاقات موثري است كه موضوع تابآوري را از حالت ساختارهاي فني و كالبدي به قالب اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي هدايت ميكند. چالش توقف فعاليتهاي اقتصادي و ناكافي بودن حمايتهاي دولتي از مشاغل از بين رفته و شيوع دستفروشي براي گروه كثيري از جمعيت شاغل كه بيكار شدهاند در كنار تعطيلي جهت كنترل بيماري و عدم تمايل مردم به خريد از نظر روحي به همراه محدوديت منابع مالي و ترس از شيوع بيماري بستري ناهمگون را براي تابآوري ايجاد كرده است. شيوع كرونا زنگ خطري براي باور تابآوري در عرصه كلانشهري فارغ از زيرساختها و اصول فني و تمهيدات كالبدي به نمايش گذاشت كه مفهوم مغفول مانده تابآوري اجتماعي را بار ديگر به نمايش گذاشت. نمايشي از جنس ضرورت اتخاذ تصميم و پيجويي راهكارهاي حمايتي و ايجاد ظرفيتهاي همدردي!
عدم امكان شركت در مراسم سوگواري كه منجر به كاهش درد ناشي از فقدان عزيران براي خانوارهاي تهراني و ديگر نقاط كشور بستري از بغض در گلو مانده را ايجاد كرده كه ظرفيتهاي نشاطزاي تازهاي را در شهرها طلب ميكند. بغض فروخورده از بحران اقتصادي و نياز به كمك معيشتي براي اقشار متوسط و كمدرآمد جامعه و مشاغل غيررسمي نظير دستفروشي بحرانهاي عاطفي و اجتماعي جديد را ايجاد كرده كه ضرورت حمايت در قالب مراكز اسكان براي بيخانمانها و كمكهاي اجارهبها، به همراه حمايت از اين مشاغل را بيشتر كرده است.
از اينرو تابآوري عصر پساكرونا ابعاد بسيار زيادي را ايجاد كرده كه ناديده گرفتن يك بخش منجر به بروز مشكلات متعدد در ساير بخشها ميشود. در اين ميان دور ماندن از مدرسه فارغ از ظرفيت آموزشي بلكه به عنوان كانوني براي اجتماعي شدن و بودن در كنار همسالان مشكلات خاصي را براي والدين به ويژه مادران و دانشآموزان ايجاد كرده است كه كمتوجهي به اين بخش بستري از مشكلات را براي كودكان و نوجوانان و والدين آنها به ارمغان ميآورد. در عين حال دوركاري كه فرصتي براي كاهش هزينههاست به نظر جذابيت زيادي پيدا كرده كه كمبود زيرساختها و ناكافي بودن مهارت لازم جهت بهرهگيري از آن دغدغه زيادي را در عرصه تابآوري فراهم كرده است.
در مجموع به نظر ميرسد بازنگري در اساس و بنيانهاي تهيه طرحهاي توسعه شهري و توجه به مقولههايي همچون پيشبيني ضوابط تشويقي براي ايجاد بام سبز، الزام سازندهها به ايجاد تراس و بالكن با هدف چرخش هواي طبيعي، تشويق به تقويت فضاي نورگير، تعيين كاربريهاي مشخص براي ايجاد فضاهاي درماني موقت و تعريف فضاي امن براي بازي كودك در زمان بحرانهاي اينچنيني امري ضروري بوده و بنابراين دور از انتظار نيست در آينده نزديك، به تدريج با گسترش فرهنگ دوركاري با هدف كاهش سفرهاي غيرضروري، تغييرات اساسي در طراحي معماري داخلي ايجاد و در ميان واژههاي آشناي حوزه طراحي داخلي همچون اتاق خواب، آشپزخانه، حمام، توالت، انبار و غيره نام «اتاق كار» نيز بيشتر به گوشمان آشنا شود.