فاطمه باباخاني
حضور دام در عرصههاي طبيعي يكي از موضوعاتي است كه همواره مورد مناقشه بوده و مخالفان و مدافعان سرسخت خود را دارد. مدافعان بر اين گزاره تاكيد ميكنند كه تا پيش از ملي شدن اراضي مديريت اين عرصهها نزد جامعه بومي و عشايري بوده و آنها به بهترين شكل از عرصهها حفاظت كردهاند، از اين رو مشكل را بايد در دولتي شدن و كوتاه شدن دست جامعه محلي در مديريت اين عرصهها در عوض حضور دام ديد. در مقابل مخالفان معتقدند حضور دام در جنگلها يكي از اصليترين عوامل تخريب است و بايد هر چه سريعتر اقدامات اجرايي براي كاهش تعداد يا حذف حضور دام در اين عرصهها اجرايي شود. در گفتوگو با محمدعلي فخاري، معاون دفتر جنگلداري و امور بهرهبرداري سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور از او درباره حضور دام، چالشها و راهكارهايش پرسيديم.
به عنوان يك كارشناس و مديركل دفتر جنگلداري، آيا دامداري در جنگل فعاليتي سازگار با مديريت جنگل است يا با آن در تعارض قرار دارد؟
مشاهدات عيني اطراف دامسراها (تا شعاع رفت و آمد دام) و كيفيت درختان به علت تاج بري، نشاندهنده تعارض بين دامداري با مديريت علمي جنگل است. تحقيقات علمي و پژوهشي نيز نشان داده چراي بيرويه دام، صدمات جبرانناپذيري به تجديد حيات و استمرار توليد درختان جنگل وارد ميكند. علاوه بر دام، دامداران و جنگلنشينان نيز باتوجه به معيشت متكي به دامداري سنتي، وابستگي مستقيم آنان به جنگل، دامداري داخل جنگل و تاج بري، شاخهزني و كت زدن درختان جهت ايجاد فضاي باز به منظور تامين علوفه دام در سالهاي اخير مهمترين عامل تخريب جنگل بوده و دستاندازي آنان به عرصه جنگلي موجب كاهش سطح عرصه جنگل و تصرف عدواني منابع ملي شده است. لذا دامداري سنتي و تك خانوارهاي جنگلنشين، با مديريت علمي و پايدار جنگل سازگار نيست و با اهداف سازمان جنگل در تضاد است. ضمنا در اكوسيستمهاي طبيعي نظير جنگل، اثرات مخرب عوامل انساني بيش از عوامل طبيعي است زيرا تخريب طبيعي به دليل ويژگيهاي خود تجديدي و خودتنظيمي اكوسيستمهاي طبيعي قابل بازسازي است ولي تخريب ناشي از عملكرد ناسازگار انساني منجر به تغيير اساسي در اجزاي تشكيل دهنده اكوسيستمهاي طبيعي گشته و آن را از حالت تعادل خارج ميكند، در نتيجه در اكثر مواقع (حتي در بلندمدت) غيرقابل برگشت خواهد بود.
آخرين آمار سراسري كه از دامداران و جنگلنشينان گرفته شده مربوط به چه سالي است؟ و تعداد دامداران، دامسراها و واحدهاي دامي و همچنين جنگلنشينان چگونه است؟
آخرين آمار مربوط به سال 1384 موسسه تحقيقات منابع طبيعي مبادرت به آمار وضعيت دامداري در جنگلهاي شمال بهصورت صددرصد و در قالب پرسشنامه كرده است كه بر اين اساس در آن زمان تعداد دامدار 23000 نفر، تعداد واحد دامي 3، 100، 000 تعداد آبادي در جنگل 3124 تعداد خانوار جنگلنشينان 138648 و تعداد دامسراها 9148 است.
در سالهاي اخير شاهد رشد جمعيت تك خانوارهاي دامدار در جنگلها و تبديل شدن يك عرصه تكخانواري به روستاهايي با جمعيت محدود بودهايم. چه محدوديتهايي باعث شده با چنين روندي برخورد نشود؟
براساس مطالعات بازنگري سال 75 دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران حاكي از كاهش آباديها و تكخانوارهاي داخل جنگل است. مضافا اينكه مطالعات 1384 موسسه تحقيقات نيز نشان از اين امر دارد كه اجراي طرح خروج دام در كاهش تعداد واحد دامي، آباديهاي زير بيست خانوار مناطق جنگلي نقش داشته است ولي آباديهاي بالاي بيست خانوار جنگلهاي پايين بند به شدت افزايش داشته است، اما از سال 1384 تاكنون به علت اجراي ماده «4» ساماندهي مسكن روستايي (بنياد مسكن)، كميسيون رفع تداخل جهت توسعه بافت هادي روستا، عدم الزام ساير ارگانها به ويژه وزارت نيرو جهت ارايه خدمات زيربنايي و زيرساختي (آب، برق و جاده) به تك خانوارها و آباديهاي زير بيست خانوار در نتيجه افزايش قيمت زمين، موجب رشد تعداد و جمعيت تك خانوارهاي جنگلي، توسعه ويلانشيني و در نتيجه پايداري آباديهاي موصوف شد.
در پژوهشي كه در نيمه دهه 70 صورت گرفته بود براي كاهش حضور محليها در جنگلها به دو گزينه تغيير محل سكونت و شغل اشاره شد. چه موانعي سبب شد چنين تغييراتي صورت نگيرد يا آنچنان محدود بماند كه همچنان چراي دام به عنوان يكي از اصليترين عوامل تخريب جنگلها باقي بماند؟
ساماندهي جنگلنشينان و ايجاد شغل جزو يكي از راهبردها و شيوههاي اجرايي طرح خروج دام در طول برنامهها ي اول و پنجم توسعه مصوب مجلس محترم شوراي اسلامي بوده است كه محدوديتهاي كمبود اعتبارات به ويژه در طول برنامه پنجم، خارج شدن تكليف قانوني دولت جهت خروج جنگلنشينان در برنامه ششم و عدم تامين اعتبار در اين خصوص، ممنوعيتهاي واگذاري اراضي ملي جهت تغيير معيشت دامداران، توافقي بودن اجراي طرح و عدم پيشبيني قانون مدون براي دامداراني كه حاضر به پذيرش اجراي طرح نيستند جزو محدوديتها و مشكلات اجرايي بوده كه كماكان مشكل چراي دام به عنوان يكي از اوليترين عوامل تخريب جنگل باقي مانده است.
آيا آموزشهايي به دامداران داده ميشود تا لااقل تخريب كمتري را در عرصههاي جنگلي داشته باشند؟
اداره آموزش و ترويج ادارات منابع طبيعي شهرستانهاي تابعه متولي آموزش به بهرهبرداران عرفي داخل جنگل هستند. عليرغم آشنايي دامداران و بهرهبرداران، آنها با روش سنتي دامداري داخل جنگل، به لحاظ صرفه اقتصادي و موارد اشاره شده در بند يك كماكان به تخريب عرصههاي جنگلي ادامه ميدهند.
به چه ميزان اشتغالهاي مكمل مانند نوغان داري، زنبورداري، پرورش قارچ و... جدي گرفته شدهاند؟
اشتغال در طرحهاي جنگلداري يكي از روشهاي اجرايي طرح خروج دام بوده كه در شركتهاي دولتي نظير فريم، چوب و كاغذ، نكا چوب و شفارود كم و بيش موفق بوده است. مكملهايي نظير زنبورداري، پرورش قارچ كمتر مورد استقبال دامداران بوده و در دستور كار سازمان نبوده است هرچند باتوجه به توقف بهرهبرداري چوبي و تكليف دولت جهت ايجاد طرح جايگزين، مكملهاي مورد نظر بسته به نوع مكان گستردگي سطح در اولويت طرح جايگزين براي دامداران است.
از موضوعاتي كه باعث تخريب جنگلها ميشود تهيه فراوري شير در بالادست و در جنگلهاست. به چه ميزان ايجاد مراكز جمعآوري شير يا تهيه سوختهاي غيرفسيلي جدي گرفته شدهاند؟
براي تغيير الگوي سوخت جايگزين غيرفسيلي اقدامات موثري از ناحيه وزارت نقت و نيرو از طريق گازرساني در بسياري از آباديهاي بالاي بيست خانوار جنگل انجام گرفته است و انرژيهاي نو نيز دردستور كار دولت قرار دارد. درخصوص مراكز جمعآوري شير در حوزه اختيارات امور دام جهاد كشاورزي استانها است.
دامداري در جنگل شغلي پرمنفعت براي دامداران است در حالي كه اگر ابعاد محيطزيستي آن درنظر گرفته شود اينگونه نيست. آيا تحقيقي انجام شده كه حضور هر راس دام در جنگل به چه ميزان به جنگلها صدمه ميزند؟
عمده پاياننامهها مربوط به خسارت دام به زادآوري جنگل و به صورت كلي است و بهصورت علمي و دقيق هر راس دام به چه ميزان خسارت به جنگل ميزند تحقيقي انجام نشده و عمده اطلاعات به صورت تجربي است. اگر هر راس دام گوسفند (معادل يك واحد دامي) روزانه 5 نهال را تخريب نمايد با درنظر گرفتن 270 روز چرا در طول يك سال 1350 نهال را از بين ميبرند و اگر قيمت هر نهال 15000 ريال باشد بنابراين ميزان خسارت هر واحد دامي مبلغ 20250000 ريال است.
آيا پژوهش جديدي درباره ميزان درآمد اقتصادي دامداران در جنگلها و مقايسه آن با ساير فعاليتهاي اقتصادي انجام شده است؟
در اين خصوص پژوهش جديدي انجام نشده است و ضرورت دارد در اين خصوص پژوهشي انجام گيرد.