پروژه احمدينژاد براي بازگشت به اردوگاه اصولگرايان
ميرتاجالديني: احمدينژاد پرچم جداگانهاي بلند نميكند
گروه احزاب| «آقاي احمدينژاد هنوز بهطور صريح درباره حضور در انتخابات اظهارنظري نكرده كه اصولگرايان بخواهند ايشان را درجمع خود نپذيرند. آقاي احمدينژاد در عرصه انتخابات مجلس ورود مستقيم نخواهد داشت. اگر آقاي احمدينژاد لازم ببيند در انتخابات فعاليت داشته باشد قطعا با طيفهاي اصولگرا يكي خواهد شد درواقع اينگونه نيست كه ايشان پرچم جداگانهاي بلند كند» محمدرضا ميرتاجالديني با گفتن اين جملات از موقعيت فعلي محمود احمدينژاد در اردوگاه اصولگرايان و فضاي سياسي، پرده برداشت. «پرچم جداگانه برنداشتن» احمدينژادي كه هميشه سعي كرد خود را وامدار اصولگرايان نشان ندهد چيزي نيست جز اينكه احمدينژاديها با روي كار آمدن دولت روحاني، درهم ريختگي در كادر رهبري جناح اصولگرا و رويگرداني مردم از مديريت دولت سابق به درك واقع بينانهتري از موقعيت و قدرت خود در سپهر عمومي و سياسي جامعه ايران رسيدهاند. هر چند ميرتاج الديني اعلام كرده كه در بين اصولگرايان طيفهايي به محمود احمدينژاد نزديك هستند اما به اين هم اعتراف ميكند كه بخشي از اصولگرايان سرسختانه منتقد محمود احمدينژاد هستند. همين وضعيت شايد باعث شده تا با وجود هشدارهاي برخي از اصولگرايان درباره بازگشت احمدينژاد به قدرت، ميرتاج الديني بگويد كه« احمدينژاد بهطور مستقيم وارد انتخابات مجلس نميشود.» اين اظهارنظر در حالي است كه محمود احمدينژاد سفرهاي استاني را در دستور كار خود دارد و در جديدترين اين سفرها راهي مشهد شده است. سفري كه بيش از همه رنگ و بوي برقراري ارتباط با هواداران بدون تشكيلات و سر خط كردن آنهاست. احمدينژاديها با وجود همه تلاشي كه براي كادرسازي و تشكيل كانون حاميان داشتند اما به نظر ميرسد كه تشكيلات مقتدري در اين زمينه ندارند. شايد در اين ميان برخي مدعي برگزاري جلسات در ساختمان ولنجك، فعاليت مجمع هواداران محمود احمدينژاد (هما) يا فعاليت وبلاگي و رسانهاي چهرههاي انگشت شمار باقيمانده اطراف احمدينژاد شوند اما چه كسي است كه نداند بازيگري سياسي در سطح كلان و موثر بودن در سپهر سياسي ايران به داشتههايي نياز دارد كه بيش از آن سخت افزار، لجستيك و نيروي انسانياي است كه امروز احمدينژاد و احمدينژاديها در اختيار دارند. با همين نگاه اين گروه اگر بخواهند عنصر و عامل موثري در انتخابات مجلس دهم باشند بايد اقدام به تبديل «نداشته»هاي خود به «داشته»ها كنند. موقعيت شكننده طرفداران احمدينژاد در افكار عمومي، نداشتن تجهيزات مستقل لازم براي بازي در انتخابات (كادر قوي، عدم ارتباط با هواداران، تكثر حوزههاي انتخابيه، مخالفان و منتقدان سرسخت در ميان اصولگرايان و...) در كنار تلاش براي ماندگاري در قدرت، نه تنها احمدينژاد را كه همه احمدينژاديهايي كه سرنوشت سياسي خود را به سرنوشت مرد محبوبشان گره زدهاند را در شرايط سخت و پيچيدهاي قرار داده است. از همين منظر از مجموعه اظهارات طرفداران احمدينژاد اينگونه برميآيد كه اين گروه سياسي با جداكردن صوري اسفنديار رحيم مشايي تلاش كردند تا اين پالس را براي منتقدان و مخالفان احمدينژاد ارسال كنند كه عامل اصلي اختلافات، ديگر جايي در مناسبات سياسي احمدينژاد ندارد. رمز گشايي از جدايي ناگهاني و ظاهري مشايي از احمدينژاد، ميتوانست بسياري از اصولگرايان را كه از احمدينژاد به دليل حمايتهايش از مشايي رويگردان شده بودند را به فكر همكاري دوباره با او بيندازد. اين اقدام يك نتيجه مشخص براي احمدينژاد را ميتوانست به دنبال داشته باشد: «بازگشت به اردوگاه اصولگرايان.» احمدينژاد امروز بيش از هر زمان ديگري به عده و عده اصولگرايي نياز دارد چرا كه او به تنهايي حتي با در نظر گرفتن آنكه ميتواند هزينههاي انتخابات را تامين كند، نميتواند معجزه كند. همين است كه با ادراكي صحيح از وضعيت خود و شرايط برهم ريخته اصولگرايان تلاش دارد تا به اردوگاه چند ضلعي اصولگرايان بپيوندد. علت اين علاقهمندي را ميتوان در پس حرفهاي ياران احمدينژاد ديد. به نحوي كه عبدالرضا داوري، چهره نزديك به محمود احمدينژاد در گفتوگويي از حضور چهرههاي نزديك به احمدينژاد در شوراي هماهنگي براي ايجاد وحدت در ميان اصولگرايان براي انتخابات پيش رو خبر داده و گفته بود كه«اگر اصولگرايان ناآگاهانه و با تحليل غلط بخواهند همچون انتخابات ۹۲وارد فضاي دو قطبي سازش و مقاومت شوند و به حذف جريان آقاي احمدينژاد رضايت دهند در انتخابات مجلس توفيق چنداني به دست نميآورند.» به اعتقاد او اگر اصولگرايان با تدبير وارد انتخابات شوند و به يك اجماع حداكثري بين نيروهايشان برسند و در محاسباتشان موقعيت اجتماعي آقاي احمدينژاد را لحاظ كنند، ميتوانند بهطور نسبي در انتخابات ۹۴توفيق حاصل كنند. از سوي ديگرعده ديگر از اصولگرايان نيز حضور چهرههاي نزديك به احمدينژاد را در جلسات وحدتگرايانه اين جريان تاييد كردهاند. محسن كوهكن، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگو با فرارو در اين خصوص گفت: خبرهايي كه اين روزها ميشنويم حاكي از حضور همكاران سابق احمدينژاد در جمع اصولگرايان است. وي افزود: در نظام جمهوري اسلامي ايران افراد زيادي در مسووليتهاي مختلف – رييسجمهور، وزير، وكيل و... – قرار گرفته و به نسبت گرايش سياسي و توان فردي خود اثرگذار بودهاند، لذا نگاه جامع و مانع ما اين است كه هيچ فردي را از جريان فعاليتهاي سياسي حذف نكرده و از همه ظرفيتهاي موجود در نظام زير يك سقف استفاده كنيم. نماينده پيشين مجلس تاكيد كرد: اينكه حضور هر فردي را كه در دولتهاي نهم و دهم مسووليتي داشته به معني حضور احمدينژاد بدانيم صحيح نيست زيرا همه افراد نگاهها، ايدهها و نظرات خود را دارند و نبايد آنها در قالب يك دولت يا جريان تعريف كرد. كوهكن همچنين از طرح نام احمدينژاد در فضاي رسانهاي كشور انتقاد كرد و گفت: نبايد با تاكيد بر يك فرد او را به سوژه سال تبديل كرد. كريمي اصفهاني، دبيركل جامعه اصناف نيز ضمن تقسيمبندي طيف احمدينژاد به چهار بخش، گفت: احمدينژاد و مشايي كه صدمات غير قابل انكاري به كشور وارد كردهاند به هيچوجه در جريان اصولگرا جايي ندارند. وي در تشريح چهار گروه زير مجموعه طيف احمدينژاد گفت: گروه اول كساني هستند كه در دوران قدرت او به خاطر اختلاف سليقهها از كابينه جدا شدند. گروه دوم كساني هستند كه تا پايان دولت در دستگاه احمدينژاد ماندند اما با بسياري از تخلفات و اقدامات دولت مخالف بودند. گروه سوم كساني هستند كه حساب احمدينژاد را از مشايي جدا كرده و هنوز به او وفادار هستند. گروه چهارم نيز كساني هستند كه در همه حيف و ميلهاي دولت نهم و دهم دست داشته و هنوز هم كنار احمدينژاد هستند. اين فعال سياسي اصولگرا افزود: گروه اول و دوم را ميتوان در ميان جريان اصولگرا تعريف كرد. در مورد گروه سوم نيز جاي تامل است اما گروه چهارم به هيچوجه اصولگرا نيستند. كريمي اصفهاني در پاسخ به اين پرسش كه آيا عدم هماهنگي ميان اصولگرايان و همفكران احمدينژاد به كاهش راي اصولگرايان در انتخابات آتي ميانجامد، گفت: اين توهمي است كه از سوي هواداران احمدينژاد به جامعه تزريق ميشود. وي افزود: به هر حال او در ميان سياسيون هنوز همراهاني دارد و طبيعي است كه در ميان مردم نيز جايگاهي دارد اما به اعتقاد ما هواداران او در اشتباه هستند و بعدها متوجه لطماتي كه به كشور وارد كرد، خواهند شد. به اين ترتيب جريان اصولگرا كه ميداند براي موفقيت در انتخابات پيش رو هيچ راهي غير از وحدت درون گروهي ندارد راه مدارا با احمدينژاد را در پيش گرفته است و بايد ديد كه نتيجه اين مدارا در ماههاي آينده چه خواهد بود؛ آيا فصل وصل دوباره اصولگرايان و احمدينژاد خواهد رسيد؟