• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3720 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۶ دي

دو سيد: ابراهيم رييسي يا عزت‌الله ضرغامي

چه كسي كانديداي اصولگرايان در انتخابات رياست‌جمهوري است؟

فريد مدرسي

اصولگرايان دست‌شان را بر دست چه كسي مي‌گذارند تا با او بيعت كنند و او را به ميدان رزم انتخاباتي با حسن روحاني بفرستند؟ شنيديم كه قرار است هر كدام از گروه‌هاي اصولگرا فردي را انتخاب و معرفي كنند و از ميان آنان، مردي برگزيده شود كه داعيه رياست‌جمهوري داشته باشد. (همان طور كه موتلفه، مصطفي ميرسليم را برگزيد.) اما همه اين حرف‌ها به كنار، او كيست؟ و در نهايت چه گروهي تصميمش بر ديگران مي‌چربد؟ بر اساس شعارهاي‌شان در ظاهر فردي به اين مقام مي‌رسد كه «انقلابي‌تر» باشد و حاميانش هم «انقلابي انقلابي»؛ خالص خالص، قدرتمندِ قدرتمند. از ميان كانديداهاي موجود به ترتيب اولويت دو نفر چنين صلاحيتي دارند: اوّل سيد ابراهيم رييسي و دوّم سيد عزت‌ا‌لله ضرغامي؛ دو سيد، اولي معمم و دومي مكلا.
اولويت اول:
سيد ابراهيم رييسي، همچون «حسن روحاني» لباس روحانيت مي‌پوشد و به كلامِ آخوندي اشراف دارد؛ درس‌آموخته مكتب مدرسه حقاني. يك گام از روحاني جلوتر است؛ چرا كه سيد است و سياسيون سيد بودن را با توجه به شيعي بودن ايرانيان، بر افزايش راي و هواداري آنان موثر مي‌دانند. همچون هوادارانِ دو رهبر جمهوري اسلامي يا راي‌آوري سه رييس‌جمهور ايران. همچنين رييسي با برگزيده شدن به عنوان توليت آستان قدس رضوي توانسته به اقشار پايين جامعه در مشهد توجه كند و تصاويري از او و خانه‌ها و زندگي‌هاي سخت منتشر شده است. پس مي‌تواند معترضي باشد به وضعيت اقتصادي دولت كنوني و راهي بيابد جهت جلب آراي طبقات محروم. از ديگر سو، سابقه‌اي دارد در بطن نهادهاي امنيتي و قضايي كشور (دادستان ويژه روحانيت، دادستان كل كشور، معاون اول قوه قضاييه، رييس سازمان بازرسي كل كشور، دادستان تهران و...) كه او را برابر حسن روحاني نگه مي‌دارد و ضعفي نخواهد داشت. آنچنان‌كه روحاني هم امروز در رقابت و جدال با همقطاران اوست. ميان هسته مركزي قدرت هم هواداراني دارد كه اين روابط به گونه‌اي است، شايد لازم باشد آنان به او بگويند، به ميدان انتخابات بيايد يا خير؟ او حراف نيست و حتي در اين اواخر، برابر برخي انتقادات تند نيز حاضر به سخنراني نشد و به ميدان مواجهه نيامد. از همه مهم‌تر، اگر كانديدا شود، گروه يا افرادِ موثري ميان اصولگريان سراغ ندارم كه دهان به انتقاد و شكوايه و ان‌قلت باز كنند.
 اولويت دوم:
سيد عزت‌ا‌لله ضرغامي، بچه نازي‌آباد تهران است كه اين خود توان يارگيري و راي‌آوري‌اش را در مناطق محروم بالا مي‌برد. او تاحدودي مي‌تواند روي ضعف اقتصادي بخشي از جامعه و به‌خصوص اقشار كم‌درآمد سرمايه‌گذاري كند و قدرت تحريك و تهييج و جذب آنان را داشته باشد؛ آنچه پاشنه آشيل روحاني است و ميدان مين برايش. حضور ضرغامي در تسخير سفارت امريكا در سال ۵۸ و حضور در نهادهاي نظامي و انتظامي و سپس رسانه‌اي (همچون معاونت سينمايي ارشاد و رياست صدا و سيما) نيز او را برابر روحاني كمك مي‌كند. هواداران او نيز در جريان‌هايي با پيشينه نظامي مي‌توانند به كارش آيند؛ بدون اينكه پيشوند سردار داشته باشد كه در ميز مناظرات انتخاباتي، به‌كار رقيب ‌آيد. با نگاهي به منازعات كنوني ميان دولت روحاني و برخي نهادها، مي‌توان او را نماينده بخشي از اين نهادها دانست. ديگر ويژگي او، اين است كه حاشيه‌سازي نمي‌كند؛ يا به حدي حاشيه ندارد كه منازعه‌آفرين باشد. ضرغامي هم همچون رييسي (البته نه در حد او) كانديداتوري‌اش با اگر و اما ميان اصولگرايان روبه‌رو نمي‌شود؛ اگرچه ممكن است جريان كلاسيك اصولگرايي زياد باب ميلش نباشد و تماشاچي بماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون