• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4056 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۵ فروردين

كالاي هنري ايراني بايد وارد ديپلماسي عمومي شود

دكتر صديقه ببران

زماني كه صحبت توليد ملي مطرح مي‌شود، نگاهي كه به طور معمول به اين موضوع وجود دارد، به سمت حوزه صنعت مي‌رود و گمان مي‌رود كه مقصود از توليد ملي، كالاهاي صنعتي است درحالي كه بخشي از داشته‌ها و سرمايه‌هاي اساسي كشورمان حوزه هنر و ادبيات ما هم هست. به اين معنا كه مي‌توانيم كاملا اين موضوع را به حوزه هنر و ادبيات خود نيز تعميم دهيم و به اين موضوعات بپردازيم كه توليدات ملي ما چگونه است و چقدر از اين توليدات استفاده مي‌كنيم و...

خوشبختانه در سال‌هاي متمادي هنرمندان مختلفي داشته‌ايم و در كنار آنان اديبان گوناگوني هم داشته‌ايم كه كارهاي هنري مختلفي را انجام داده‌اند ولي مشكلي كه اينجا وجود دارد، به ويژه در هنرها و صنايع دستي اين است كه اين هنرها در حوزه‌هاي لازم ديده نشده‌اند تا ارزش اقتصادي پيدا كنند. يكي از علت‌هايي كه موجب شده به اين هنرها كم پرداخته ‌شود و شايد بخش هنري ما به عنوان توليد ملي خيلي جوابگو نبوده اين است كه اين هنرها در طول زمان داراي ارزش افزوده خاص نبوده‌اند و حوزه اقتصادي‌‌شان ديده نشده است. بنابراين تغيير اين وضعيت نيازمند يك حمايت كلان دولتي از داشته‌ها و هنرمنداني است كه در حوزه‌هاي گوناگون توليدات مختلف هنري را انجام مي‌دهند. به اين معنا كه در ساختار سياسي و كشوري و حوزه حكومت به كالاي هنري و فرهنگي داخلي بها داده شود و بابت آن يارانه بدهند و هزينه كنند و بسترهايي فراهم كنند تا هنرمند داخلي هنرش را توسعه دهد. اگر از اين هنرمندان حمايت لازم بشود، حتما كالاي‌شان بهتر ديده مي‌شود و قطعا به عنوان بخشي از داشته‌هاي ما ارزش اقتصادي پيدا مي‌كند به ويژه اينكه اين هنرها قابليت صدور هم دارد ولي شرط مهمش اين است كه در وهله اول فرهنگ‌سازي كنيم و سبك زندگي مردم را به اين سمت ببريم كه احساس كنند فرهنگ و هنر ما براي‌مان بسيار ارزشمند است و مي‌توانيم هنر داخلي‌مان را به جاي هنرهاي خارجي استفاده كنيم. تغيير ذائقه هنري مردم نيازمند انجام كار رسانه‌اي حرفه‌اي و قوي است تا به وسيله آن، تغيير رفتار شهروندان و مخاطبان را شاهد باشيم تا ارزشمندي هنر ايراني را بشناسند و اين ارزش براي‌شان يك برند باشد و به آن ببالند و اگر به خريد مي‌روند، صنايع دستي ايراني را به صنايع دستي ديگر كشورها ارجحيت بدهند و استفاده از كالاي فرهنگي و هنري ايراني به يك افتخار تبديل شود مثل اتفاقي كه براي برنج و فرش ايراني رخ داده است.

از سوي ديگر نكته مهم ديگر اين است كه هنرمندان ما هم بايد كارهاي باكيفيتي توليد كنند و با اين شيوه، ارزش كار خود را ارتقا بدهند كه وقتي در مقام مقايسه با ديگر كالاهاي خارجي قرار مي‌گيرند، قابليت رقابت داشته باشند. اگر كالاي ايراني در طول سال‌هاي گذشته كيفيت لازم را پيدا كرده بود، قطعا مردم آن را خريداري مي‌كردند. متاسفانه در حال حاضر حتي صنايع دستي ما را هم چين توليد و آثاري شبيه كارهاي اصفهان ما را با قيمت ارزان كپي مي‌كند كه ديگر آن هنر اصيل نيست و در اين وضعيت خريدار نمي‌تواند اطمينان داشته باشد كالاي هنري كه مي‌خرد، ايراني است.

متاسفانه يكي از ضعف‌هاي اساسي ما مديريت امور فرهنگي است كه فرهنگ و هنر ما را داراي ارزش عمومي نكرده است و به آنها بهاي لازم را نداده‌ايم و در اين شرايط، بخش‌هايي از هنرهاي ما از بين رفته است.

فراموش نكينم هنر ايران ظرفيت و پتانسيل بسيار بالايي براي صدور دارد ولي براي موفقيت در عرصه بين‌المللي، معرفي كالاي ايراني در خارج از كشور بايد وارد ديپلماسي عمومي ما بشود. پس لازم است ديپلماسي عمومي و فرهنگي ما هم در اين زمينه فعال باشد.

عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون