از دلار تا يورو
با توجه به اينكه قرار نيست ذخاير دلاري داشته باشيم حال بايد مبلغي را براي تبديل اين ارز به يورو، يوان و... پرداخت كنيم. اين عمل را وقتي به تمام مبادلات بينالمللي تعميم بدهيم از همين صادرات نفت گرفته تا صادرات طلا و حبوباتي چون برنج و... را در بر ميگيرد. هزينه زيادي كه به جهت تغيير رويه انباشت ذخاير دلاري تحت عنوان كارمزد ازچرخه خارج خواهد شد را نبايد از محاسبات كنار گذاشت. اگر اقتصاد جهاني را در نظر بگيريم از كشور امريكا گرفته تا چين و روسيه و بقيه قدرتها، اين دلار است كه حرف اول را درمعاملات ميزند. اين واحد پولي به خاطر قدمت و قدرتي كه دارد همواره ارز غالب بوده است و اگر بخواهيم تاثير اين تصميم را بر كاهش قدرت اين واحد پولي ببينيم قطعا حركت اخير كشور به خاطر سهم نه چندان زياد اقتصاد ما در سطح بينالملل نميتواند قدرت آن را تحتالشعاع قرار دهد. موقعيت دلار در معاملات شبيه موقعيت زبان انگليسي در روابط و معاملات جهاني است. درشرايط كنوني برجام سبب شده است كه معاملات بينالمللي كشوربا محدوديتهاي زيادي مواجه شود و ازاين نظر تبديل و انتقال دلار به ساير ارزها و از جمله آنها يورو ميتواند كشور را در ايجاد ارتباطهاي بينالمللي و تسهيل انتقالات ارزي كمك كند ولي هزينه تبديلي كه اين وسط هدر ميرود نبايد ناديده گرفته شود.