قبول اشتباه، آبي بر آتش خشم
نسرين ضميري
از مجموع رويدادهايي كه در كشور ما رخ ميدهد برخي به دليل وسعت يا بزرگي و برخي به دليل بازتاب در شبكههاي اجتماعي يا فضاي مجازي و مطلع شدن مردم بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند، اما روشن است كه اينها تنها بخشي از رويدادها هستند. يكي از جديدترين خبرها برخورد نادرست يكي از ماموران گشت ارشاد با يكي از زنان جامعه است، ولي قطعا آخرين آن نخواهد بود. موضوع اصلي وقايعي از اين دست، پرخاشگري انساني نسبت به انساني ديگر است. سوالات زيادي به ذهن متبادر ميشود و از ابعاد مختلفي ميتوان موضوع را بررسي كرد، اما اساسيترين پرسش اين است كه پرخاشگري چيست و چرا انجام ميشود و اصولا منبع خشم و پرخاشگري از كجا سرچشمه ميگيرد؟ براي يافتن جواب بايد بررسي شود كه آيا پرخاشگري ذاتي و غريزي انسان است يا در شرايط موقعيتي به وجود ميآيد؟ خشم، يك واكنش طبيعي نسبت به احساس خطر است و منجر به پرخاشگري ميشود. پرخاشگري رفتاري است كه هدف آن آسيب رساندن به ديگران از روي قصد و نيت است.
نظريههاي جديد روانشناسي اجتماعي بر عامل واحدي به عنوان علت اصلي پرخاشگري تمركز نميكنند، روانشناسان اجتماعي اعتقاد دارند كه مجموعهاي از مسائل يك انسان را ناراحت و عصباني ميكند و شامل تفاوتهاي فردي يا ويژگيها و صفات شخصيتي كه او را مستعد و آماده رفتارهاي پرخاشگرانه ميكند، نگرشها، عقايد و ارزشهاي فردي و مهارتهايي مانند مهارت كنترل خشم يا مهارت استفاده از سلاح، فرهنگ و ارزشهاي حاكم بر جامعه (كه آيا پرخاشگري را تاييد ميكند يا نه) و غيره هستند؛ به بيان سادهتر يك عامل باعث ايجاد خشم و عصبانيت در انسان شده، ويژگيهاي محيطي مانند دماي هوا يا ترافيك و شلوغي آن را تشديد ميكند، ويژگيهاي شخصيتي و فردي، نحوه ابراز آن را تعيين ميكند و ارزشها و فرهنگ جامعه چگونگي اين ابراز را تاييد يا تقبيح ميكند. اين نظريهها تصوير كاملتري از چرايي و چگونگي خشم و پرخاشگري در انسان را تبيين و توصيف ميكنند و بيان ميدارند پرخاشگري از عوامل متعددي نشأت ميگيرد و محدوده وسيعي را شامل شده و همه افراد جامعه را دربر ميگيرد. همه افراد جامعه از هر صنف و گروهي ممكن است در موقعيتهاي مختلف خشمگين شده و پرخاشگري نشان دهند. وقتي از پرخاشگري صحبت ميكنيم برخوردهاي فيزيكي متصور ميشود اما رفتارهايي مانند كودكآزاري، همسرآزاري، زورگويي، توهين كردن به ديگران، تحقير كردن ديگران، ناسزاگويي، شايعهپراكني و مانعتراشي براي ديگران نيز از ساير انواع پرخاشگري است.
در بحث پرخاشگري مفهوم ديگري هم داريم به نام «پرخاشگري جابهجاشده.» هرگاه نتوانيم عليه فرد يا افراد ديگري كه ما را خشمگين كردهاند عملي تلافيجويانه انجام دهيم و آن خشم را متوجه فرد يا افراد بيگناه ديگري كنيم، پرخاشگري جابهجا شده انجام دادهايم. متاسفانه پرخاشگري جابهجا شده زياد مورد استفاده قرار ميگيرد. بسياري از افـرادي كه كنترل خشم خـود را از دست ميدهند و پرخاشگري ميكنند، در نهايت شرمسار ميشوند. در گرماگرم خشم فرد ممكن است كارهايي را انجام دهد كه بعدها پشيمان شود. اما خبر خوب آن است كه پرخاشگري رفتاري اجتنابناپذير نيست و ميتوان از بروز آن پيشگيري كرد يا شدت آن را كاهش داد. كنترل خشم يك مهارت اجتماعي است كه ميتوان آن را آموخت و به كار بست. افراد فاقد اين مهارت مسوول بخش زيادي از پرخاشگري و خشونت موجود در جامعه هستند. طبق آمار معاونت پيشگيري از جرم قوه قضاييه و وزارت كشور، وجود بيش از پانزده ميليون پرونده قضايي كه بطور حتم بخش زيادي از آنها ناشي از عدم كنترل خشم بوده و تعداد 7هزار نزاع به ازاي هر 100 هزار نفر جمعيت فقط در تهران در سال 96 به تنهايي كافي است تا مسوولان جامعه را به چارهانديشي وادارد. خشم كاركرد مثبت هم دارد. خشم اگر به درستي استفاده شود، ميتواند منبع نيرومندي از انرژي مثبت باشد. خشم اگر به سمت مطالبهگري هدايت شود نه تنها تبديل به هيجاني مخرب نميشود، بلكه تبديل به نيرويي سازنده براي جامعه ميشود. همانگونه كه كنترل خشم يك مهارت اجتماعي است و بايد آموخته شود، عذرخواهي نيز يك مهارت اجتماعي است. مسوولان نيز با مسووليتپذيري، با پاسخگو بودن، با قبول اشتباهات و با عذرخواهي به اين مهارت مجهز شوند. ابراز پشيماني و عذرخواهي منجر به بخشيده شدن ميشود و فضاي همدلي در جامعه را تقويت ميكند.
روانشناس سازماني