پدران نگران برجام
به نظر ميرسد اروپاييها نيز موافق اين تلاشها هستند. اگر در دوران مذاكرات هستهاي، اروپاييها همسو با توافق نبودند، برجام عملي نميشد. امروز هم ميبينيم كه چه امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه و چه آنگلا مركل، صدراعظم آلمان رنج سفر را بر خود هموار ميكنند تا رييسجمهور امريكا را قانع كنند كه كاري كه قصد دارد انجام دهد، يك اقدام عقلاني نيست. تلاشهاي سياستمداراني مانند جان كري درون خاك امريكا به اين دليل است كه ميبيند از يك سو متحدان امريكا در اروپا، خواهان حفظ برجام هستند و به يك قطب سياسي درون امريكا نياز دارند كه به كمكشان بيايد. در واقع جان كري اكنون نماينده يك ديدگاه درون سياست امريكا است كه همسو با اروپا، خواهان حفظ و حراست از برجام است و انتظار ميرود كه اروپاييها از اين اهرم براي متقاعد كردن بقيه دولتمردان امريكايي براي ماندن در توافق هستهاي استفاده كنند. امروز در امريكا ديگر نميتوان گفت كه برجام يك موضوع حزبي و جناحي محسوب ميشود. در دوران رياستجمهوري باراك اوباما، به دليل اينكه جمهوريخواهان در جايگاه اپوزيسيون قرار داشتند، تلاش ميكردند كه در برابر رسيدن به توافق هستهاي مانعتراشي كنند و اجازه ندهند حل و فصل پرونده هستهاي ايران به يك موفقيت براي دولت اوباما تبديل شود. اما بعد از اينكه توافق به جاهاي جدي رسيد و ديدند كه برجام جايگزيني ندارد و به هم خوردن اين توافق ممكن است به رويدادهاي غيرمنتظره از جمله افزايش تنشها و درگيريها در خاورميانه منتهي شود، جمهوريخواهان هم متقاعد شدند كه آلترناتيوي براي برجام وجود ندارد. امروز مخالفان برجام، هر چند قدرت زيادي كاخ سفيد دارند، اما در واقع نمايندگان احزاب و جناحهاي امريكايي نيستند. در واقع بيشترين انگيزههايي كه در مخالفت با برجام وجود دارد، اميال و انگيزههاي شخصي است كه از سوي افرادي مانند جان بولتون، رودي جولياني، نيكي هيلي و مايك پومپئو با كارنامههايي مملو از ايرانستيزي و انگيزههاي ضدايراني پيگيري ميشود. حتي شخص رييسجمهور امريكا همچنين وضعيتي دارد. يكي از روايتها از ديدار خصوصي امانوئل ماكرون با دونالد ترامپ در كاخ سفيد بيانگر اين است كه دونالد ترامپ در مورد برجام بيش از هر چيز نگران سرنوشت شعارهاي انتخاباتي خود است. چرا كه گفته ميشود به رييسجمهور فرانسه گفته است «چون به مردم امريكا قول دادهام كه برجام را پاره ميكنم، به همين دليل خودم را متعهد به اين كار ميدانم.» يعني به نظر ميرسد براي ترامپ هم مساله برجام براي ترامپ هم به يك امر شخصي تبديل شده است، بيش از آنكه يك مساله كارشناسي شده يا گامي در جهت حفظ امنيت ملي و منافع امريكا باشد.