اگر يك روز قرار باشد سرشت جنگي را كه كشورمان را از سال 59 با حمله ارتش صدام به ايران درگير كرد از ديدگاه سينما بشناسيم از ديدگاه من بهترين نمونه آن آثار حاتميكيا است. البته ناگفته نماند به غير از حاتميكيا فيلمهاي خوب ديگري هم ساخته شدند كه آثار خوبي در زمينه جنگ بودند ازجمله فيلمهاي مربوط به احمدرضا درويش يا رسول ملاقلي پور و... كه مصداقهاي خوبي درباره جنگ ايران و عراق بودند. شخصا آثار حاتميكيا را به اين دليل دوست دارم چرا كه معتقدم در ميان همه فيلمسازها يگانه است.
حاتميكيا با بيان و فرم سينمايي و بدون تكلف توانسته به زواياي پنهان و ناگفتههاي جنگ بپردازد؛ فيلمسازي است كه درواقع آن طبيعت و سرشت جنگ را در آثار خودش بازتاب داده و يك نوع دورانديشي پيشبيني به آينده جنگها هم در فيلمهايش دارد.
حاتميكيا قبل از اينكه وارد سينماي حرفهاي شود و فيلمهاي بلند سينمايي خود را بسازد چند فيلم كوتاه ساخته كه آن فيلمها هم درباره قضيه جنگ است. يكي از اين فيلمها (اگر حافظهام اشتباه نكند) به نام «تربت» درباره خاك مقدس است. خاك مقدس خاكي است كه از آن مهر نماز را ميسازند و بر آن سجده ميكنند. در آن فيلم كوتاه اين خاك در كشور عراق است؛ كشوري كه زماني با كشور ما درگير جنگ بود اما از ديدگاه ديگر خاكش مقدس است چون آن خاك از كربلا ميآيد.
اگر آن فيلم كوتاه كه سالهاي دور در دهه 60 ساختهشده را امروز نگاه كنيم درخواهيم يافت كه امروز كشور عراق نهتنها دشمن ما نيست، حالا رزمندهها امروز براي اينكه استقلال خاك اين كشور حفظ شود به آنجا ميروند و با داعش ميجنگند. نكته مهم آثار حاتميكيا اين است در آثار خودش آيندهنگري ناخودآگاه ميكند كشوري كه ما دايم به او دشمن ميگوييم هميشه دشمن نيست.
اولين فيلم حاتميكيا با نام «هويت» است. اين فيلم درباره آدمي است كه هويت ناشناخته دارد و صورتش بسته است و چهره مشخصي ندارد ولي وقتيكه او در بيمارستان همراه عدهاي از مجروحان جنگ بستري ميشود رفتهرفته هويت آن كاراكتر پيدا ميشود و به فرديت خودش ميرسد.
همه فيلمهاي حاتميكيا در آن سالها كه به جنگ پرداختهشده قهرمانهايش پوشالي و يكهبزن نبودند بلكه ميدان جنگ و آن كشمكشها و كشتارها در آن فضاي مهيب جنگ جايي براي خودآزمايي آدمهاست. آنها به جبهه ميروند تا خودشان را بشناسند و توانايي خودشان و به ارزش وجودي خودشان پي ببرند.
در تمام فيلمهاي حاتميكيا قهرمان به آن شكل كلاسيك سينمايي نداريم. بلكه آدمها زماني به مرحله قهرماني ميرسند كه بر ترديدهاي خود غلبه كنند ترسها و نگرانيهاي خودشان را بشناسند و از وجودشان دور كنند.
پيروزي براي اين آدمها به اين معني نيست كه دشمن را بكشند و نفله كنند و سربلند به پشت جبهه برگردند آنها زماني به پيروزي ميرسند كه شهامت شهادت پيدا ميكنند وقتي قهرمان هستند در اين دنيا نيستند اين اتفاق است كه براي قهرمانهاي فيلمهاي حاتميكيا ميافتد.
از نظر من «مهاجر» قشنگترين فيلم حاتميكيا در سالهاي فعاليت اوست البته تاكيد ميكنم از نگاه من حالا چرا؟
چون فيلم يك فيلم جنگي است و به كشمكشهاي جنگ ميپردازد اما درباره دوستي است؛ به عبارت ديگر جنگ عرصهاي است كه ميتواند ارزشهاي دوستي را هم بازتاب دهد. «مهاجر» نخستين فيلم ضد جنگ (نه ضد دفاع) در تاريخ سينماي ايران است.
در فيلمهاي اوليه حاتميكيا دشمن چهره گلدرشتي ندارد؛ ما هيچوقت چهره دشمن را شفاف نميبينيم دشمن مثل سايه در پسزمينه حركت و خشونت ايجاد ميكند و باعث مرگ ميشود خون ميريزد اما ما هيچوقت از نزديك او را نميبينيم. چون مساله حاتميكيا دشمن بيروني نيست دشمن دروني آدمهاست كه در فيلمهاي او مورد درنگ قرارمي گيرد و روي آن تاكيد ميشود. حاتميكيا خودش هم قبول دارد از آثارش هم پيداست كه تحت تاثير سينماي امريكاست بيشتر البته اين نظر من است.
امروزه آن سينماي سالهاي دور حاتميكيا سادگي و بيتكلف بودن را ازدستداده و از سينماي تكنيكي روز شده به سبك همين فيلمهاي خارجي كه در سطح شهر بهصورت ديويدي در دسترس همگان ديده ميشود.
تكنيك چشمگير و زرقوبرق صحنه بيشتر به رخ كشيده ميشود پررنگ شدن تكنيك به نظرم، ارتباط تماشاگر را با شخصيتهاي دنياي درون را دچار مشكل ميكند چراكه تماشاگر مرعوب زيباي تكنيكي فيلم ميشود تا جاذبههاي دراماتيك داستان و فيلم.
بههرحال بااينكه به نظر ميرسد سينماي حاتميكيا آن حال و هواي ساده و بيپيرايه را فداي جلوهنمايي تكنيك و امكانات تكنولوژيك ديجيتال كرده است اما معتقدم حاتميكيا در فيلمهاي اين سالهايش ازجمله فيلم بهوقت شام دنباله همان سينماي پيشين اوست. با اين تفاوت حاتميكياي اين سينما مو سفيد كرده شايد آن حس كشف و شهود و ميل شديد به تجربه روزگار جواني را ندارد؛ شايد.
با اينكه حاتميكيا صادقانه خودش را سرباز اين نظام ميداند و فيلمهايش را در راستاي اهداف و خواستههاي اين حكومت معرفي ميكند به ياد داشته باشيم برخي از همين فيلمهايش بارها سانسور شدهاند و حتي يكي از آثار سينمايياش هنوز در توقيف است.