دو سناريو براي بنزين
مهران اميرمعيني
هر ساله به هنگام بررسي لايحه بودجه در مجلس، موضوع افزايش قيمت سوخت و هدفمند كردن يارانههاي پرداختي از سوي دولت به مصرفكنندگان سوخت به محلي براي جدلهاي سياسي و امتيازگيري برخي نمايندگان تبديل ميشود. در اين ميان دو دسته از افراد هستند كه درباره قيمت انواع حاملهاي انرژي به ويژه بنزين و گازوييل نظر ميدهند. دسته اول از دولت ميخواهند قانون هدفمندي يارانهها را به اجرا برساند و قيمت سوخت را نزديك به قيمتهاي فوب خليجفارس كند. آنها در حقيقت از سياستگذار ميخواهند كه قيمت بنزين و گازوييل را در ايران به قيمتهاي جهاني نزديك كرده و از محل فروش و صادرات انواع سوخت، منابع ريالي و ارزي قابل توجهي در اختيار دولت براي انجام پروژههاي عمراني خود قرار گيرد. دسته دوم اما افرادي هستند كه افزايش قيمت سوخت را مترادف افزايش تورم ميدانند و معتقدند چون ما كشوري داراي انرژي هستيم پس بايد اين انرژي را با كمترين هزينه در اختيار مردم قرار داده و براي آنان رفاه نسبي ايجاد كنيم. جدال بين اين دو تفكر هر ساله براي عقلاي سياستگذاري و قانونگذاري موانعي را ايجاد ميكند كه نتواند تصميمي منطبق بر واقعيتهاي اقتصادي ايران براي قيمت سوخت بگيرد. اثرات اين سردرگمي در سياستگذاري را امروز ميتوان در سطح كل كشور ديد. ما با مصرف بالاي انواع سوخت در كشور مواجه هستيم و در حالي كه ميتوانيم بخش زيادي از سوخت توليدي خود را صادر كنيم حتي به واردكننده آن نيز تبديل شدهايم. حال سوال اينجاست كه سياستگذار چه رويكردي را بهتر است در پيش گيرد تا بتواند از محل توليد و فروش انواع سوخت درآمد بيشتري كسب كند؟ به نظر ميرسد يكي از بهترين راهها صرفهجويي در سوخت مصرفي داخل كشور است كه درباره چگونگي به وجود آمدن اين صرفهجويي اختلاف نظرهاي جدي وجود دارد. برخي معتقدند كه دولت با ابزار قيمتي ميتواند از بالا رفتن مصرف جلوگيري كرده و سبك زندگي مردم را تغيير داده و آنها را مجاب به استفاده از وسائل حمل و نقل عمومي كند. ابزار قيمتي اما هميشه در ميان قانونگذاران و سياستگذاران طرفدار ندارد و بنا به ملاحظات اجتماعي و سياسي آنان در خصوص افزايش قيمتها معمولا دست به عصا راه ميروند. ابزار ديگر بالا بردن استاندارد خودروهاي سواري در كشور است. در حال حاضر كاميونهاي فرسوده به يكي از پرمصرفترين و آلايندهترين خودروهاي كشور تبديل شدهاند. آنگونه كه حتي وزير نفت نيز در يك برنامه زنده تلويزيوني گفته است كه آلودگي هواي تهران ربطي به خودروهاي سواري ندارد و اين كاميونها هستند كه با تردد شبانه خود هواي پايتخت را آلوده ميكنند. در اين ميان نوسازي كاميونهاي فرسوده ضروري به نظر ميرسد چرا كه هم مصرف سوخت در كشور پايين ميآيد و هم علاوه بر افزايش كيفيت ناوگان حمل و نقل عمومي، آلايندگي هوا به حداقل خواهد رسيد. دولت هم قادر خواهد بود از محل صرفهجويي به دست آمده مازاد گازوييل را صادر كرده و منابع جديد درآمدي براي خود تعريف كند. اگر بتوان به واسطه معرفي استانداردهاي سختگيرانهاي در توليد خودروها و ملزم كردن سازندگان به رعايت آنها سطح كارايي موتور خودروها را بالا برد، در كنار كاهش در سطح آلايندههاي زيست محيطي ميتوان سطح بالايي از مصرف سوخت را كنترل كرد.
اقتصاددان