مصطفي تاجزاده:
حضور اصلاحطلبان در قدرت، نقد دولت را ممكن ميكند
مصطفي تاجزاده، فعال سياسي اصلاحطلب شعار معترضان در ناآراميهاي دي ماه مبني بر «اصلاحطلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا» را نقد كرد و گفت: تا وقتي كه مردم از يك جريان حمايت كنند، زنده است. امروز اصلاحات همچنان از حمايت قشرهايي از مردم بهرهمند است؛ بنابراين تمام شدن كار اصلاحطلبان حرف درستي نيست.
وي افزود: اما اگر معناي آن شعار اين است كه از حالا به بعد اصولگرا و اصلاحطلب نبايد به تنهايي در عرصه سياست ملي نقش ايفا كنند و بايد جا براي جريان سوم باز كنند، اين شعار درست و حتي به نظر من واقعبينانه است.
تاجزاده در تشريح دلايل اعتراضات سال گذشته نيز گفت: به نظر من لجبازي با راي، با مطالبات و خواست مردم دليل اصلي اعتراضات است. مردم در انتخابات راي ميدهند كه تغييري رخ دهد. اگر روش حكومت اين باشد كه شما هرچه راي دهيد اتفاقي نميافتد و همان سياستها و برنامههاي قبلي كه مسبب مشكلات فعلي است، ادامه پيدا ميكند، بالاخره يكجا صداي قشرهايي از مردم در ميآيد... مردم موقعي به تظاهرات رو ميآورند كه از دستيابي به حقوق خود با ساز و كارهاي انتخاباتي نااميد شوند. مادام كه مردم به صندوق راي اميد دارند، دنبال تظاهرات به ويژه از نوع خشن آن نميروند. به نظر من آنچه باعث اعتراضات دي ماه شد، در يك كلمه عبارت است از: بيمحلي به خواست مردم و لجبازي با پيام آنها.
وي با اشاره به اينكه مردم عادي كمتر تمايزي بين اصلاحطلبان و اصولگرايان قايل ميشوند، گفت: خوشبختانه اكثريت از نقش دولت پنهان آگاه شدهاند. پيشنهاد ميكنم سايتتان يك نظرسنجي كند و از مردم بپرسد چه كساني در داخل كوشيدند برجام نافرجام شود و براي شكست آن برنامه ريختند؟ چه كساني از روز اول تلاش كردند فضا دوباره عليه ايران امنيتي شود؟ مردم اينها را خوب ميفهمند. اگر مشكل جامعه، دولت بود كه در تظاهرات دي فقط بايد عليه دولت شعار ميدادند. اما عليه كل سيستم شعار دادند. چون فكر ميكردند دولت منتخب به تنهايي مقصر نيست. بلكه مقصر اصلي دولت پنهان است.
تاجزاده در ادامه اين گفتوگو و در پاسخ به اظهارنظر زيدآبادي مبني بر اينكه «وقتي كه يك سيستم حكومتي عيب و ايراداتي دارد اساسا بهتر است يك نيروي اصلاحطلب به جاي حضور در سيستم، به عنوان يك نيروي مدني خارج از عرصه قدرت عمل كند و آنقدر قوي شود كه نهايتا بتواند به صورت مستقيم و غيرمستقيم در ساختار قدرت تاثير بگذارد و آن را به نحوي وادار به اصلاحات كند» گفت: ما جزو آن دسته از جوامعي نيستيم كه جامعه مدني و نهادهاي مدني قوي دارند و از آن طريق ميتوانند به دولت فشار بياورند... ما در حال حاضر متاسفانه جز افكار عمومي اهرمي براي فشار وارد كردن نداريم. افكار عمومي هم تا زماني كه در انتخابات بروز نيابد، قدرت عقب نشاندن حاكميت را ندارد. در چنين جامعهاي تقويت جامعه مدني منوط به اين است كه اصلاحطلبان در دولت حضور يابند.
به گفته وي، دليل ديگر حضور اصلاحطلبان در قدرت اين است كه نقد دولت و حكومت را ممكن ميكند.
تاجزاده ادامه داد: خطاي ديگر اين نگرش آن است كه گويي اگر اصلاحطلبان وارد دولت نشوند، حكومت يكپارچه باقي ميماند. حال آنكه در ايران وضعيت «تقسيم بر دو» حاكم است. حداكثر يك سال بعد از اينكه رقيب اصلي حذف و قدرت يكدست ميشود، بين جناح حاكم اختلاف ميافتد. اينكه فكر كنيم يك جناح به قدرت برسد كه با انسجام، مشكلات را حل كند توهم است. مگر از آقاي احمدينژاد همسوتر داشتيم؟
وي در بخش ديگري از اين گفتوگو تاكيد كرد: ما با حضورمان در قوه مجريه خطرات بزرگي را از كشور دفع كردهايم. ببينيد بعد از پيروزي باشكوه آقاي خاتمي در انتخابات ۷۶، حمله امريكا به ايران منتفي شد. آنها ميخواستند در عكسالعمل به انفجار الخبر در عربستان كه منجر به كشته شدن ۱۹ نظامي امريكايي شده بود، به صورت محدود به ايران حمله كنند. پيروزي آقاي خاتمي حمله را منتفي كرد. زماني كه آقاي روحاني سر كار آمد سايه شوم جنگ بر سر كشور و تحريمهاي كمرشكن دامنگير ملت بود. آن سايه و اين تحريم را عملكرد دولت آقاي احمدينژاد با حمايت كامل به ارمغان آورده بود.