معادله روابط امريكا و اروپا
براي ايران
عليرضا سلطاني
خروج امريكا از برجام و مخالفت اتحاديه اروپايي با اين اقدام و تاكيد بر تداوم اجراي برجام، چشمانداز برجام و همچنين روابط امريكا و اروپا به عنوان دو متحد راهبردي سنتي و دو بال اصلي نظام سرمايه داري را به مسالهاي داغ در بازار تحليلهاي اقتصادي و سياسي بينالملل تبديل ساخته است. سوال مهم اين است كه اختلاف امريكا و اروپا بر سر برجام تا چه حدي جدي است و ايران از اين اختلاف تا چه حدي ميتواند به سود خود بهره ببرد؟
در پاسخ به سوال نخست، برخي معتقدند اصولا اختلافي جدي و ماهوي بين امريكا و اروپا بر سر برجام و ايران وجود نداشته و اختلافات موجود ظاهري بوده و بخشي از سناريوي هماهنگ شده و برنامهريزي شده ميان طرفين است. طرفداران اين ديدگاه كه عمدتا مخالفين برجام در ايران هستند، تاكيد دارند كه امريكا و اروپا در اين سناريو قصد دارند به پشتوانه حمايتهاي سياسي ترامپ رييسجمهور امريكا، سياست محدود كردن ايران در حوزههاي منطقهاي و موشكي را دنبال كرده و در صورت عدم تمكين ايران فشارهاي اقتصادي گذشته را با شدت بيشتري پيش بگيرند. بر اين اساس امريكا جسارت خروج را دارد اما اروپا به دنبال بهانه يا فراهم شدن زمينهاي است تا با هزينه سياسي كمتر در انظار بينالمللي، از برجام خارج شود. بنابراين برجام و ايران، قرباني بازي امريكا و اروپا شده و بايد هرچه سريعتر از برجام خارج شود.
در مقابل اين ديدگاه توطئهمحور، اكثريت غالب تحليلگران وجود اختلاف بين امريكا و اروپا بر سر ماندگاري برجام را واقعي تلقي كرده و بروز آن را طبيعي و در امتداد نگاه متفاوت طرفين به مسائل و روندهاي بينالمللي قلمداد ميكنند. بر اين اساس، اقدام ترامپ در خروج از برجام از نظر دولتهاي اروپايي، اقدامي غيرمسوولانه و برخلاف روندهاي همكاريجويانه در نظام اقتصادي و سياسي بينالملل ارزيابي ميشود. اصولا از منظر اروپا، رفتار خودخواهانه، كاسبانه و غيرمسوولانه ترامپ براي نظام سرمايهداري، پرهزينه و پرچالش است بنابراين تا جايي كه امكان وجود دارد بايد در مقابل آن مقاومت كرد تا دوره زمامداري وي به پايان برسد و امريكا به رفتار طبيعي خود بازگردد. از اين منظر اروپا در مقايسه با امريكا، مسوولانهتر و متعهدانهتر مسائل بينالمللي را دنبال ميكند. علاوه بر اين برجام سنجشي براي ارزيابي قدرت اروپا در برابر به اصطلاح زيادهخواهيهاي امريكا در مسائل بينالمللي است. در اين چارچوب از برجام به عنوان يك دستاورد بزرگ ديپلماسي، با توجه به نقشي كه در ايجاد صلح و امنيت بينالمللي داشته، بايد حراست كرد. اما قدرت و توان اروپا در برابر امريكا در موضوع بياثر ساختن اقدامات تحريمي عليه ايران، زياد نيست. بر اين اساس، در صورتي كه اروپا مصمم به حراست از برجام به لحاظ اعتبار بينالمللي خود باشد، ايران نميتواند روي اقدامات مقابلهجويانه اروپا حساب كند. در اصل قدرت مانور اروپا در حوزه تحريمهاي اقتصادي محدود به حمايتهاي سياسي خواهد بود و در عمل به دليل پيوندهاي عميق اقتصادي شركتهاي اروپايي با اقتصاد امريكا، قادر به اتخاذ سياستهاي تقابلي، خنثيكننده يا جبرانكننده براي شركتهايي كه مشمول تحريمهاي ثانويه امريكا قرار ميگيرند، نخواهد بود. رهبران اروپا به شيوههاي مختلف و مكرر در روزهاي اخير پايبندي به برجام و اقدام در برابر امريكا را اعلام كردهاند اما اين اعلام به مانند بيانيه كميسر سياست خارجي اتحاديه اروپايي حاوي اقدامات و ضمانتهاي عملي در برابر تحريمهاي امريكا نيست. بنابراين ايران نميتواند روي حمايتهاي موثر اقتصادي اروپا در برابر امريكا حساب كند اما در صورتي كه روي حمايت سياسي اروپا براي حفظ برجام با هدف جلوگيري از ورود دوباره شوراي امنيت به ماجراي هستهاي ايران حساب كرده، اين حمايت در ميانمدت امكانپذير بوده اما تداوم آن مشروط به آغاز مذكرات سياسي براي حل ديگر چالشهاي فيمابين است .
استاد دانشگاه و كارشناس اقتصاد سياسي