26 دقيقه سخنراني مايك پمپئو، وزير خارجه ايالات متحده درباره ايران به سوژهاي براي طنزنويسي در فضاي مجازي و همزمان خوراكي براي تحليلهاي نااميدكننده از رفتار دولتمردان امريكا تبديل شده است. مايك پمپئو كه به عنوان دومين وزير خارجه دولت ترامپ در كمتر از 15 ماه گذشته به تازگي كار خود را در وزارت خارجه امريكا آغاز كرده در نخستين سخنراني مهم و جدي خود نشان داد كه كم از جان بولتون، مشاور امنيت ملي ترامپ در تندروي نسبت به ايران ندارد. اين در حالي است كه پمپئو قريب به يك ماه قبل در جلسه استماع مجلس سنا ايالات متحده براي به دست آوردن راي مثبت موضعگيريهاي بسيار نرمتري از خود در قبال ايران نشان داده و ادعا كرده بود كه به ديپلماسي در برابر تهران تمايل دارد و نه گزينه نظامي. با اين وجود وزير خارجه جديد پس از آنكه از جايگاه خود مطمئن شد همان رويهاي را در قبال ايران در پيش گرفت كه بسياري از او انتظار داشتند. نطق روز دوشنبه مايك پمپئو از سوي بسياري از تحليلگران مسائل بينالمللي به نطقي براي جنگطلبي و پايان اميدها براي بازگشت امريكا به توافق هستهاي با ايران تعبير شد، هرچند كه ايران به همراه تروئيكاي اروپايي، روسيه، چين و اتحاديه اروپا شمارش معكوس براي اتمام بررسي راهكارهاي باقي ماندن در توافق هستهاي را آغاز كرده اما مايك پمپئو با سخنراني خود بر موج نگرانيها درباره رفتار دولت ترامپ با ايران افزوده است. ليست 12 موردي كه پمپئو به عنوان شرطهاي لازم براي مذاكره با ايران اعلام كرده از سوي تمام تحليلگران حوزه بينالملل به ليستي براي تسليم شدن تهران تعبير شده است. حتي تندروترين چهرههاي مخالف ايران نيز با انتقاد از روش مايك پمپئو و سخنراني وي اعلام كردهاند كه خواستههاي او در حقيقت شروطي براي پذيرفته نشدن هستند.
روياي محمد بن سلمان و منافقين
سيانان در تحليلي درباره سخنان پمپئو مينويسد: استراتژي پمپئو در قبال ايران را ميتوان اينگونه خلاصه كرد: هرآنچه ما ميگوييم را انجام بده در غير اين صورت نابودت ميكنيم. سخنراني پمپئو در حقيقت نخستين برآورد از سياست امريكاي ترامپ در قبال ايران پس از خروج واشنگتن از توافق هستهاي با تهران در 12 ماه مه بود. دونالد ترامپ كه خود را بهترين معاملهگر ميداند طرحي براي توافق جديد با تهران در سر دارد؛ طرحي كه از ايران ميخواهد كلا ماهيت نظام خود را تغيير داده و تمام اصول خود در حوزه سياست خارجي را برعكس كند. توافق جديدي كه ترامپ از آن سخن ميگويد روياي برخي از رهبران جهان است كه اتفاقا فكر ميكنند قابل دسترسي نيز هست: محمد بن سلمان وليعهد سعودي، بنيامين نتانياهو نخستوزير رژيم اسراييل، جان بولتون مشاور امنيت ملي امريكا و سازمان مجاهدين خلق (منافقين) . براساس استراتژي كه پمپئو و دونالد ترامپ در سر ميپرورانند، ابتدا امريكا تحريمهاي فلجكننده را عليه تهران اعمال خواهد كرد تا تهران براي بهبود اوضاع اقتصادي خود در كمال آرامش به خواستههاي امريكا تن داده و ماهيت كلي نظام خود را طبق ميل واشنگتن تغيير دهد! مساله اينجاست كه اگر حل و فصل مساله ايران تا اين اندازه سهل بوده چرا اين فرمول به ذهن روساي جمهور سابق امريكا نرسيده است؟ امريكا از ايران ميخواهد كه زندانيان امريكايي را آزاد كند، به برنامه موشكهاي بالستيك خود پايان دهد، از سوريه عقبنشيني كند، به حمايت از حوثيها در يمن پايان دهد، از حزبالله و ديگرگروههايي كه امريكا تروريست ميداند حمايت نكند، البته كه تمام اين درخواستها منطفي و قابل حصول هستند. اگر ايران به خواستههاي امريكا پاسخ مثبت بدهد وضع هم در خاورميانه و هم در ايالات متحده بسيار بهتر خواهد شد. تنها اشكال ماجرا اينجاست كه سياست خارجي بايد بر پايه واقعيات باشد و نه اوهام و خيالات. شايد اگر امريكا در توافق هستهاي با ايران باقي ميماند و به روند اعتمادسازي با تهران ادامه ميداد در آينده امكان گفتوگو با تهران درباره ساير موضوعات وجود داشت اما امريكا با خروج از برجام عملا هرگونه فرصت براي توافقهاي بيشتر با تهران را از بين برد. البته كه دولت ترامپ كلا مساله برجام را فراموش نكرده است و يكي از خواستههاي پمپئو دقيقا رسيدن به توافق هستهاي با تهران بسيار شبيه به همين برجام است. در ازاي اين همكاريها امريكا تمام تحريمهاي خود عليه ايران را برميدارد و رابطه كامل ديپلماتيك و اقتصادي با تهران را برقرار ميسازد. اين روش در برابر معمر قذافي در ليبي جواب داد و اگر باور نميكنيد ميتوانيد از او سوال كنيد. مشخص نيست كه چگونه پمپئو انتظار دارد استراتژي جديد وي در قبال ايران با موفقيت همراه شود. تحريمهاي امريكا تنها زماني بسيار فلجكننده خواهند بود كه ديگران نيز در اين تحريمها با امريكا همراه شوند. شايد امريكا با تهديد رابطه فراآتلانتيكي تلاش كند اروپا را به همراهي با خود وادار كند اما چين و روسيه را با چه ترفندي ميتواند با خود همراه سازد؟ پمپئو با سخنراني خود رسما به دنبال تغيير نظام در ايران بود و اين اتفاق رخ نخواهد داد. او در سخنراني خود هيچ اشارهاي به اين موضوع نكرد كه چرا ايران بايد به خواستههاي امريكا تن دهد؟ پذيرش خواستههاي امريكا از سوي ايران تنها ميتواند از توانايي ايران براي مقابله با ايالات متحده بكاهد و البته كه ايران براي چنين امري بايد به كشوري كه از برجام خارج شد اعتماد چند برابري بكند. پمپئو با سخنان خود اظهارات رهبر ايران را تاييد كرد كه امريكا به دنبال آسيب رساندن به ايران است.
سلب حقي كه حق مسلم ايران است؟
نيويوركتايمز در تحليل سخنان مايك پمپئو نوشته است: مايك پمپئو از فرصت نخستين سخنراني درباره سياستهاي اصلي امريكا در سطح بينالمللي براي ارايه سرسختانهترين مواضع استفاده كرد. وي هم خواهان تغيير رفتار كلي ايران شد. وي خواهان پايان برنامه غنيسازي ايران و همچنين توقف كار رآكتور اب سنگين شد و اعلام كرد كه ايران حق برخورداري از چنين برنامهاي را ندارد؛ اين در حالي است كه تهران به عنوان امضاكننده معاهده منع تكثير تسليحات هستهاي موسوم به ان پي تي از چنين حقي كاملا برخوردار است و بيش از دهها كشور در سطح بينالمللي برنامه غنيسازي دارند و بسياري از آنها از اين برنامه در اهداف صلح آميز مانند توليد انرژي يا موارد دارويي استفاده ميكنند. هرچند كه پمپئو در سخنان خود اشاره مستقيمي به استفاده از نيروي نظامي نكرد اما هشدار داد كه اگر تهران برنامه هستهاي خود را از سر بگيرد، امريكا پاسخ خواهد داد. يكي ديگر از نكتههاي سخنان پمپئو نااميد كردن اروپاييها بود. درحالي كه اروپاييها اميدوار هستند بتوانند توافق هستهاي با ايران را حفظ كنند، پمپئو هيچ جاي اميدواري باقي نگذاشت و هشدار داد كه همه كشورها بايد در تحريم ايران با امريكا همراه شوند.
ليستي براي عدم توافق
وال استريت ژرونال در نگاهي به سخنان مايك پمپئو نوشت: دولت ترامپ به دنبال پيادهسازي همان سياست فشار حداكثري عليه تهران است كه در مواجهه با كره شمالي پيش برده است. در اروپا ديپلماتها منتظر شنيدن سخنان پمپئو بودند تا سياست امريكا در قبال ايران پس از خروج از برجام را بهتر درك كنند اما به نظر ميرسد كه طرح پمپئو براي در هم آميختن مسائل منطقهاي و هستهاي با هم در مواجه با تهران اروپاييها را بيش از پيش از امريكا نااميد كرده است. بوريس جانسون، وزير خارجه بريتانيا به صراحت اعلام كرده كه تصميم امريكا براي درهم آميختن همه مسائل با هم احتمال رسيدن به نتيجه در يك بازه زماني منطقي را سخت ميكند. فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا نيز در واكنش به اظهارات پمپئو گفته است: «در سخنراني وزير خارجه (امريكا) معلوم نشد كه ترك برجام چطور منطقه را در برابر خطر گسترش تسليحات اتمي ايمنتر كرده يا ميكند يا چطور ما را براي تاثير گذاشتن بر رفتار ايران در مسائلي غير از برجام در موقعيت بهتري قرار ميدهد.» وي همچنين تاكيد كرده كه برجام «هيچ جايگزيني» ندارد. درحالي كه تهديد امريكا براي بازگرداندن تحريمهاي هستهاي ايران برخي از كمپانيهاي بزرگ اروپايي را به فكر بيرون آمدن از ايران انداخته است، هنوز مشخص نيست كه آيا امريكا و متحدانش ميتوانند به استراتژي مشتركي براي همزمان باقي ماندن در برجام و حل و فصل اختلافها بر سر برنامه موشكي يا فعاليتهاي منطقهاي ايران برسند يا خير؟ درحالي كه امريكا در چندماه مذاكره با اروپا برسر برجام اصرار داشت كه محدوديتها بر غنيسازي هستهاي ايران براي بيش از ده سال تمديد شود اما اكنون همان دولت ميگويد كه ايران بايد حق غنيسازي اورانيوم را براي هميشه واگذار كند.
پس از سخنراني پمپئو برخي از مقامهاي سابق دولت امريكا تاكيد كردند كه هدف اصلي دولت ترامپ بازكردن مسير ديپلماسي نيست بلكه آنها به دنبال تشديد تحريمهاي ايران هستند. جيك ساليوان كه از اعضاي تيم مذاكرهكننده با ايران در دوره باراك اوباما بود در اين باره ميگويد: از سخنان مايك پمپئو مشخص شد كه در استراتژي ترامپ درها براي هرگونه سخن گفتن از ديپلماسي بسته شده است. 12 شرطي كه دولت گذاشته براي اطمينان حاصل كردن از اين موضوع است كه هيچ توافقي با تهران حاصل نشود.
البته چهرهاي مانند مارك دوبويتز كه از منتقدان برجام در سال 2015 بود از استراتژي پمپئو استقبال كرده و ميگويد كه با اين نقشه راه ايران مجبور به انتخاب ميان سقوط نظام يا كنار آمدن با غرب ميشود.
با اين وجود بخش عمدهاي از تحليلگران شك دارند كه دولت ترامپ بتواند به اجماع لازم در سطح بينالمللي براي تشديد تحريمها عليه ايران دست پيدا كند. رابرت آينهورن از مقامهاي سابق وزارت خارجه امريكا در اين باره ميگويد: خيال خام است اگر فكر كنيم كه دولت ترامپ ميتواند ليست غيرواقع بينانه خود در مواجهه با تهران را اجرايي شده ببيند. تشديد تحريمها عليه تهران همان فضاي اندكي را براي اروپاييها باز ميكند كه در فاصله سالهاي 2012 و 2013 باز كرد.
تحريم، حقه آزموده شده
الجزيره انگليسي در مطلب مفصلي درباره استراتژي تعيين شده از سوي امريكا براي ايران مينويسد: پمپئو هيچ زماني را پس از اداي سوگند به عنوان وزير خارجه امريكا هدر نداد و بلافاصله راهي اسراييل، عربستان سعودي و اردن شد. در هر كدام از اين ايستگاهها، ديپلمات ارشد امريكايي به ايران حمله كرد و اين كشور را بزرگترين حامي تروريست خواند. با همين سرعت وي تنها 4 هفته پس از حضور در وزارت خارجه امريكا، ايران را به عنوان سوژه سخنراني خود در روز دوشنبه انتخاب كرد. وي در قالب plan B براي ايران ليستي 12 موردي را قرائت كرد و از آنها به عنوان درخواستهاي بسيار اوليه از ايران كه هيچ كدام هم غيرمنطقي نيست ياد كرد. بايد گفت كه استراتژي اعلامي پمپئو شانس هرگونه اتفاق يا گفتوگوي ديپلماتيك ميان ايران و امريكا را به زير صفر رساند. اين استراتژي تكرار همان سياستهايي است كه دولت امريكا در چهار دهه گذشته در قبال ايران پياده كرده است. تحليلگران پس از سخنراني قريب به 30 دقيقهاي پمپئو، استراتژي وي را به فلج كردن اقتصاد ايران به منظور جلوگيري از توسعه نفوذ تهران تعبير كردند و هدف از اين استراتژي را هم سقوط نظام در ايران ميدانند. الي گرانمايه از تحليلگران مسائل ايران استراتژي پمپئو در قبال ايران را تعيين شروطي براي تسليم شدن تهران ميخواند و ميگويد: هدف از تبيين چنين ليستي تاثيرگذاري در محاسبههاي ايران نيست بلكه آنها به دنبال از هم پاشيدن نظام ايران هم از داخل و هم از خارج از حيث سياسي و البته اقتصادي هستند. آنها در اين مسير نه فقط ايران را تنبيه ميكنند بلكه ماشه را به سمت هر كشوري كه با ايران مراوده اقتصادي داشته باشد نيز خواهند گرفت. بسياري از تحليلگران اين ليست را نسخهاي براي تغيير نظام در ايران ميدانند و البته هشدار ميدهند كه حركت جديد امريكا در قبال ايران هيچ تاثيري نخواهد داشت مگر افزايش احتمال درگيري ميان واشنگتن و متحدان منطقهاياش با ايران.
برخي ديگر از تحليلگران نيز در گفتوگو با الجزيره ميگويند كه اگر اين ليست بخشي از Plan B بود بايد گفت كه اين برنامه نيز از هماكنون شكست خورده و بايد به سراغ Plan C رفت كه درگيري با ايران است! زماني كه شما درخواستهاي بيمعنا و غيرمنطقي را با فشار مضاعف همراه ميكنيد در حقيقت مسير را براي تقابل هموار كردهايد.
الي گرانمايه در بخشهاي ديگري از گفتوگو با الجزيره ميگويد: هرچند كه اروپاييها در برخي از دغدغهها درباره ايران با امريكا همراه هستند اما دو رويكرد متفاوت را دنبال ميكنند. اروپاييها اعتقاد دارند كه بايد توافق هستهاي با ايران را دست نخورده و پابرجا نگه داريم و با مبنا قرار دادن آن به توافقي ديگر با ايران درباره تاريخهاي انقضا برسيم. اما سياست امريكا به اروپا و ايران فضايي براي يافتن راهكاري ديپلماتيك نداد.
گرانمايه در ادامه ميافزايد: ايران بيشترين ميزان تحريمها را در تاريخ 40 ساله اخير خود تحمل كرده است و اگر ما در گذشته با وضع شديدترين تحريمها عليه ايران نتوانستهايم در رفتار منطقهاي اين كشور تغييري ايجاد كنيم چگونه ميتوانيم با همان ابزار كهنه تحريم در آينده اين كار را بكنيم؟