آل سعود بر سر دو راهي
در كنار روحانيان سنتي كه نيمي از قدرت را در عربستان سعودي در اختيار خود دارند، درون دربار سعودي و در ميان شاهزادگان هم اختلاف نظرها و دودستگي در مورد شيوه پيشرفت و اجراي اصلاحات در كشور وجود دارد. حتي در ميان شاهزادگان هم كساني وجود دارند كه ديدگاههاي سنتي مذهبي دارند يا اينكه با ديدگاهي واقعگرايانه به جامعه سنتي عربستان سعودي، معتقدند كه اجراي غيراصولي و بدون زمينهسازي اصلاحات اجتماعي ممكن است باعث به آشوب كشيدهشدن مملكت شود. اقدام اخير پادشاهي عربستان سعودي و رياست امنيت ملي كه تحت نظر شخص وليعهد كار ميكند در بازداشت فعالان حقوق زنان در عربستان، به نوعي نمايش مصالحه براي راضي كردن دو بخش از مخالفان عملكرد محمد بن سلمان درون عربستان است، يكي روحانيان سنتي وهابي و مفتيان آل شيخ و ديگري شاهزادگان منتقد دربار. پيش از اين سلمان بن عبدالعزيز و پسرش با پيشبيني چنين مخالفتهايي تلاش كردهبودند كه با اقدام پيشدستانه، منتقدان تحولات به سمت مدرنيزاسيون را در نطفه خفه كنند، به همين دليل هم طي ماههاي پيش از اعلام فرمانهاي پادشاه در مورد آزاديهاي زنان، تعدادي از شاهزادگان كه تصور ميشد بناي مخالفت دارند و تعدادي از روحانيان بسيار سختگير و متحجر، بازداشت شدند. اما اين اقدام پيشدستانه هم نتوانست جلوي اعتراضها و واكنشها به عملكرد نسبت به تجديدنظرطلبي وليعهد را بگيرند.
به نظر من ميرسد كه دستگيري خانمهاي فعال مدني و رسانهاي كردن آن بيش از آنكه تجديدنظر در ديدگاههاي سلمان بن عبدالعزيز و پسرش شاهزاده محمد باشد، اقدامي براي كاهش فشارها از سوي دو دسته منتقدان از درون خانواده سلطنتي و روحانيان وهابي باشد. در نتيجه چنين اقدامي را نميتوان تعيينكننده خط مشي آينده پادشاهي سعودي و تجديدنظر در تصورات محمد بن سلمان تصور كرد. وليعهد سعودي قصد دارد با وجود تمامي مخالفتها و فشارهايي كه وجود دارد، اين پادشاهي را در قالب يك برنامه مدرنيزاسيون به شكل بنيادي متحول كند، بايد ديد كه در ادامه اين مسير تا چه اندازه موفق خواهد بود. نهايتا اين مسير تنها راه عربستان سعودي براي ادامه حيات است و مجبور است كه به يك كشور مدرن، شبيه به بقيه كشورهاي جهان تبديل شود و اگر محمد بن سلمان در برابر فشارها شكست بخورد يا مجبور به عقبنشينيهاي بزرگتر شود، قطعا مجموعه عربستان سعودي هم دچار مشكل خواهد شد.
در عين حال با وجود بازتاب بازداشتهاي اخير در رسانههاي غربي، من تصور نميكنم كه حاميان غربي عربستان سعودي، از اقدامات محمد بن سلمان نااميد شدهباشند يا دست از حمايتش بردارند. غرب در مجموع از مشكلات عربستان سعودي به عنوان يك كشور سنتي تحت تسلط روحانيان متحجر و با جامعه متصلب، آگاه است. سياست خارجي كشورهاي غربي حامي عربستان سعودي، بر مبناي منافع استوار است. ممكن است در رسانهها شاهد برخي انتقادات و اظهار نگرانيها نسبت به وضعيت عربستان سعودي باشيم، اما اين گزارشهاي رسانهاي تعيينكننده سياست خارجي كشورهاي بزرگ غربي نيست، بلكه اصليترين سرچشمه سياستها منافع اقتصادي، سياسي، نظامي و تجاري اين كشورها است. سلمان بن عبدالعزيز، در همان ماههاي اول رياستجمهوري دونالد ترامپ، قرارداد خريد سلاحهاي امريكايي به ارزش بيش از 100 ميليارد دلار با او امضا كرد. به همين صورت شركتهاي بزرگ اروپايي، ژاپني و ديگر كشورهاي متحد امريكا در اين كشور فعالند و از منافع اقتصادي رابطه با عربستان ثروتمند، بهره ميبرند. در عين حال نبايد طرح رويايي شهر مدرن «نئوم» را كه توسط محمد بن سلمان، وليعهد سعودي مطرح شده و قرار است در سواحل درياي سرخ در ميان خاك عربستان سعودي، اردن، مصر و اراضي اشغالي فلسطين ساختهشود به سادگي عبور كرد، چنين طرحهاي عظيم و رويايي، طعمههاي دندانگيري براي سودآوري كمپانيهاي غربي است و سفره بسيار گستردهاي براي دولتهاي غربي پهن شده است. براي حفظ جريان همين منافع، دولتهاي غربي مجبورند چشم خطاپوشي در برابر عربستان سعودي داشتهباشند.
منافع دنياي غرب در اين است كه عربستان سعودي ثروتمند از اين حالت دگم مذهبي خارج شود و سياستهاي مذهبي حاكم در آن تعديل شود، به ويژه كه براي بسياري از دولتهاي غربي كم و بيش روشن شده كه منشأ تروريسم و آنچه تحت عنوان گروههاي افراطي و تكفيري در جهان تكثير شده است، چيزي جز ايدئولوژي متحجر حاكم در عربستان سعودي نيست كه از طريق توسعه مدارس و مساجد در سراسر جهان از كانادا تا شرق آسيا و استراليا در سراسر جهان منتشر شده است. كشورهاي غربي روي برنامه محمد بن سلمان براي اصلاحات بنيادين حساب كردهاند تا بتوانند ريشه تروريسم و افراطيگري را كه گريبانگير خودشان شده است، خشك كنند. در هر صورت، امروز غرب و خاندان سلطنتي سعودي، خواهان تغييرات و تحولات بنيادين در عربستان سعودي هستند و در عين حال ادامه حيات اين كشور نيز بدون ايجاد تحولات بنيادين امكانپذير نيست، اما در برابر مقاومت ساختاري درون عربستان، باعث ميشود تا مسيري كه محمد بن سلمان در آن قدم گذاشته است، مسيري سنگلاخ و سخت باشد كه احتمال شكست در آن نيز بسيار است و ممكن است باعث آشوب در اين كشور شود.