ولايي بهدنبال تثبيت هويت، نه رياست
فراكسيون نمايندگان ولايي پايگاه اصولگرايان حقيقي مجلس با حدود 80 عضو اولين فراكسيوني بود كه از انتشار فهرست مستقل براي هر 12 ركن هياترييسه سخن گفت. آنها اتفاقا نميخواهند با اين كار تمامي هيات رييسه را قبضه كنند. نه چنين ادعايي دارند، نه ميتوانند و مهمتر از همه، نه توهم برشان داشته كه ميتوانند. آنها ميگويند ما بايد به مردم بگوييم كه اقليتيم. تاكتيكي كه حالا مدتياست، يكي از رويكردهاي عمومي اصولگرايان در بيرون از مجلس نيز هست. آنها ميخواهند اينطور القا كنند كه همه مشكلات اين روزهاي كشور ناشي از مديريت اصلاحطلبان است. ترجيح ميدهند بهجاي اينكه براي چندمين بار با اصولگرايان معتدل و نزديكان لاريجاني ائتلاف كنند و بعد، پشيمان از ائتلافشان اظهار ندامت، يك بار هم كه شده خودشان باشند. اين طيف تندروتر حالا درست يا غلط به اين نتيجه رسيده كه انتقادها از دولت بهمعناي انتقاد از اصلاحات است و عبور از روحاني، يعني بازگشت به اصولگرايان. آنها يا تحليل چندي پيش حجاريان را كه گفته بود عبور از دولت بهمعناي عبور از نظام است، نخواندهاند يا خواندهاند و فكر ميكنند چون يك تئوريسين اصلاحطلب اينچنين گفته، آنها نبايد بپذيرند و محتملتر از همه، خواندهاند اما به نفعشان است كه باور نكنند. شايد به همين دليل است كه اين روزها مهمترين پروژهشان در مجلس را كشاندن روحاني و وزرايي چون ظريف و زنگنه به مجلس طراحي كردهاند و آتش زدن پرچم امريكا و برجام، و بيرون مجلس هم درباره طرح عدم كفايت روحاني شايعه ميكنند. البته طيفي از فراكسيون ولايي همانطور كه سال گذشته بهدنبال حذف مطهري بودند، امسال هم در روياپردازيهايشان حتما به اين ايده فكر ميكنند؛ مطهري حالا بهدليل گفتار و كردار اصلاحطلبانهاش به خط قرمز اصلاحطلبان در فراكسيون اميد تبديل شده است.ولاييها البته دل خوشي از مستقلين و لاريجاني هم ندارند. اصلا شايد بتوان گفت كه آنها در اين مقطع بيش از آنكه با عارف زاويه داشته باشند، با لاريجاني دشمناند. شاهد مثال اين ادعا نيز پست ديروز كانال تلگرام قرارگاه سايبري عمار نزديك به جبهه پايداري كه رياست عارف را «به هزار و يك علت» كمهزينهتر عنوان كرد و دليلش را هم همين نقش بر آب كردن نقشههايشان عليه دولت عنوان ميكنند، منتها به زبان خودشان: «كاش انقلابيهاي مجلس فردا در انتخابات رياست مجلس به عارف راي دهند تا اولا مانع تكرار رياست لاريجاني بر قوه مقننه شوند و ثانيا بگذارند عيار مديريتي مدعيان اصلاح و تدبير براي بدنه خودشان نيز آشكار شود. » آنها همانطور كه محمداسماعيل سعيدي، همين ديروز و نصرالله پژمانفر و جبار كوچكينژاد همين پريروز به «اعتماد» گفتند، معتقدند لاريجاني تيغ نظارتي مجلس را در قبال دولت كند كرده است. سعيدي ميگويد: «مقام معظم رهبري در ابتداي شكلگيري مجلس دهم به روايتي تاريخي اشاره كرد كه زماني برادر رييس مجلس، نخست وزير بود اما وقتي 5 دقيقه ديرتر به صحن رسيد، او را راه نداد. بنابراين اگر معتقديم مجلس در راس امور است، بايد اقتداري فراتر از اينكه اكنون شاهديم، داشته باشد» اشارهاي به رياست حسين پيرنيا معروف به موتمنالملك رييس مجلس چهارم ملي كه نقل است وقتي حسن پيرنيا ملقب به مشيرالدوله و رييسالوزراي وقت دير به صحن رسيد، مانع از ورودش شد و شايد بهدليل همين خصائل بود كه چندسال بعد سياست را براي هميشه بوسيد و كنار گذاشت. بگذريم. حال فراكسيون ولايي با ليستي كامل آماده رقابت با دو فراكسيون ديگر است و آنچنان كه سعيدي ميگويد، هدفي مشخص دارد: «فراكسيون بيش از هر چيز بهدنبال تثبيت هويت خود است و نميخواهد لزوما رياست مجلس را بگيرد. فراكسيون سياسي در مجلس بايد در تصميماتش مستقل باشد. البته ما تلاش ميكنيم بيشترين راي را براي نامزدهاي خودمان از صحن بگيريم.»