عبدي در تحليل سخنان فوكوياما مطرح كرد
تضادهاي حلنشده در جامعه ايران
عباس عبدي، فعال سياسي اصلاحطلب نسبت به سخن اخير فرانسيس فوكوياما، متفكر امريكايي مشهور به نظريه «پايان تاريخ» مبني بر اينكه «يك انقلاب اجتماعي در زير پوست اين كشور در حال وقوع است»، واكنش نشان داده و گفته: «اينكه دليل طرح چنين موضوعي چيست، شايد برخي به دنبال دلايل سياسي براي اين مساله باشند، به ويژه وقتي با امارات و امريكا در تقابل هستيم و اين دليل را هم نبايد ناديده گرفت، ولي وقتي خود ما به موضوع نگاه ميكنيم، ميبينيم كه اين موضوع غير واقعي و ساختگي نيست.»
سه ماه پيش فوكوياما در كنفرانس حكومت جهاني كه در دوبي برگزار شده بود، چالشهاي پيشروي جهانيسازي در زمينههاي اقتصادي، امنيتي و اجتماعي را شرح داده و در تحليل وضعيت ايران گفته بود: «ايران داستان متفاوتي از تونس دارد، يك انقلاب اجتماعي در زير پوست اين كشور در حال وقوع است. ايران يكي از بهترين كشورها در حوزه آموزش در خاورميانه است. حدود ۶۰ درصد فار غ التحصيلان در ايران را زنان تشكيل ميدهند. كه اهل مدارا با ساختار محافظهكار و سنتي (روستايي) حاكم بر ايران نيستند. اين كشور در حال رفتن به سمت نوعي انفجار است.» عباس عبدي در اين خصوص به ايرنا اظهار داشت: «به هرحال مسائل، تنشها و تضادهاي حل نشدهاي در جامعه ايران وجود دارد كه تداوم آن ميتواند بحرانساز باشد.»
وي با بيان اينكه نهادهاي اصلي در جامعه ما غيركاركردي شدهاند و با ادامه اين روند جامعه نميتواند به بقاي خود ادامه دهد، تصريح كرد: «با يك بحران و بن بست مواجهيم كه شواهد آن را از سالهاي گذشته بارها در قالب فروپاشي اجتماعي يادآوري كردهام در اين خصوص برخي بر اين ديدگاه هستند كه نبايد اصطلاح فروپاشي اجتماعي براي اين موضوع به كار برده ميشد و به جاي آن بايد از بحران انسجام اجتماعي سخن به ميان ميآمد كه اين نقد
درست است.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب تاكيد كرد: «هر چند بايد اين واقعيت را نيز پذيرفت كه نهادهاي اصلي جامعه همچون رسانه، خانواده، آموزش و پرورش، دين، دولت و اقتصاد به طور كلي غيركاركردي شدهاند و از ميان آنها تنها خانواده است كه به كندي به حركت خود ادامه ميدهد و ديگر نهادها، رسانه، دين و آموزش و پرورش كاركردهاي خود را به نوعي از دست دادهاند و اقتصاد نيز با وضعيتي بغرنج مواجه است. نهاد دولت نيز كه بخشي از وظيفه خود را كه حفظ نظم اجتماعي است انجام ميدهد و معلوم نيست كه با افزايش و گسترش بينظميهاي اجتماعي، آيا اين نهاد به ادامه وظيفه خود قادر است
يا خير؟»
او ادامه داد: «اگر از اين زاويه نگاه كنيم ما به سمت بن بست حركت ميكنيم و جامعه هم در مواجهه با اين بست سكوت نميكند و واكنشهايي از خود نشان ميدهد و اميدواريم اين واكنشها به گونهاي باشد كه اين بنبست شكسته شود و به مسير بهتري حركت كند.»
عبدي حذف بخش زيادي از نيروها از ساختار رسمي را يك واقعيت دانسته و گفت: «از سوي ديگر اقتدار سيستم در حوزه دفاع از ارزشها و حوزه رسانه از ميان رفته است به علاوه مساله فساد به نوعي به بياعتمادي و بياعتباري ساختارها منجر شده است و در نتيجه هر آن ممكن است اتفاقات پيش بيني نشده در سطوح مختلف روي دهد و اگر فكري به حال آن نشود، به صورت دومينو وار حركت
ميكند.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين بر وجود راهحل مشكلات در داخل كشور تاكيد كرده و گفت: «راهحل در ايران وجود دارد و صرفا سياسي است و ربطي به مسائل خارجي ندارد بلكه مسائل و مشكلات خارجي فقط اين مسائل را تشديد ميكند. دولت فكر ميكرد با پرداختن به سياست خارجي و اقتصاد ميتواند سياست داخلي را به جلو ببرد در حالي كه بنياد يك جامعه بر سياست داخلي شكل ميگيرد.»
او همچنين با اشاره به تحليل فوكوياما از وضعيت ايران در ادامه تشريح كرد: «چرا در ايران ما از انقلاب اجتماعي سخن ميگوييم به خاطر اينكه عنصري در سياست مانع بروز خواسته اجتماعي شده است و اگر اين مانع وجود نداشت، روند جامعه به طور عادي پيش ميرفت و تغييرات تدريجي در آن صورت ميگرفت. پس همه اينها تحت تاثير مسائل سياسي است و ديدگاه فوكوياما نيز در نهايت مفهومي سياسي است و نوعي شكاف را بين ساخت قدرت و گروهها جديدي كه در جامعه هستند، توضيح ميدهد.»
وي افزود: «اين نه انقلاب اجتماعي كه سياسي است و با وضعيتي كه ما در جامعه داريم بسيار خطرناك است و بايد تلاش كنيم شرايط را به سمتي ببريم كه علاوه بر پاسخگويي و احترام به مطالبات مردم در حوزههاي مختلف، شكاف ايجاد شده را در يك زمانبندي معقول
كاهش دهيم.»