كليپي از ميلتون فريدمن كه دستبه دست چرخيد
روشنفكران و كاسبان عليه اقتصاد آزاد
گروه اقتصادي|اصطلاح شريك دزد و رفيق قافله بودن را اقتصاد بازار اين روزها بيشتر درك ميكند. ويديويي از ميلتون فريدمن اقتصاددان، آماردان و نويسنده امريكايي اينبار با عنوان «روشنفكران، كاسبكاران و بازار آزاد» در دنياي مجازي منتشر شده است. در اين ويديو ميلتون فريدمن دشمنان اصلي اقتصاد بازار را دو دسته از افرادي معرفي ميكند كه اتفاقا از حاميان اين ديدگاه و تئوري هستند. از نظر فريدمن يكجانبهنگريها و تكبعديگرايي برخي از روشنفكران و فعالان اين عرصه شرايط را براي روي كار آمدن بازار آزاد سخت كرده و مجال همگاني شدن را از آنها گرفته است. اينكه تبعيت از اقتصاد بازار را تنها در چارچوبي قرار دهيم كه منفعت عدهاي خاص (اين گروهها) در آن معنا ميشود، نيز حاصل همين برداشت است. ميلتون فريدمن روشنفكران و همچنين فعالان اقتصادي يا كاسبان را به عنوان بزرگترين دشمنان بازار آزاد مطرح ميكند و معتقد است: برخي از روشنفكران اقتصادي و عده زيادي از فعالان اين عرصه، فقط مزاياي ايجاد بازار آزاد را براي خودشان ميخواهند و تن به اجراي اصولي از آنكه ممكن است براي آنها مضر باشد نميدهند. اقتصاددان نوبليست؛ در اين رابطه عملكرد عدهاي از روشنفكران اقتصادي را مطرح ميكند كه آزادي اقتصادي را فقط تا زماني كه براي خودشان منفعت داشته باشد ميخواهندو ادامه ميدهد: اگر من به آنها بگويم كار كردن چندين نفر روي يك موضوع تحقيقاتي نوعي زياده روي است و در مواردي از اين قبيل يك اداره تحقيقاتي بايد اولويت پرداختن به موضوعات را تعيين كند نه صرفا تمايلات و گرايشهاي افراد علاقهمند به اين عرصه (بازار آزاد)، با اين پاسخ مواجه خواهم شد كه شما چطور فرآيند تحقيق علمي را درك نميكني و اهميت آزادي آكادميك و دادن اختيار به افراد براي دنبال كردن موضوعات مورد علاقه خود اهميت نميدهيد؟ وي ادامه ميدهد: معلوم است كه من به اين موضوع اهميت ميدهم، ولي مساله اينجاست كه چرا اين موارد فقط براي اين قبيل افراد بايد حائز اهميت باشد و كنار گذاشتن آن مساله ساز شود؟ چرا اين مورد كه ما در هر گوشه يك چهار راه پمپ بنزين داشته باشيم از نظر آنها اسراف است؟ اگر چنين است پس وجود يك اداره و نهاد دولتي نيز براي همپوشاني رقابتي و تخصيص اولويتها لازم دارد كه البته با اصول بازار آزاد در تضاد است. فريدمن در رابطه با فعالان و كاسبان اقتصادي نيز مطرح ميكند: بخش عمدهاي از فعالان اقتصادي و تجار اين حوزه تا تريبوني به دست ميآورند از موافق بودن بار سيستم بازار و مطلوبيت اين بازار ميگويند ولي همين كه نوبت به خودشان برسد از موضعشان كنارگيري ميكنند. وقتي رييس اتحاديه توليدكنندگان فولاد از بازار آزاد صحبت ميكند منظورش اصلا صنعت فولاد نيست! چرا كه اتفاقا در اين زمينه او دوست دارد دولت وارد عمل شود و از او در برابر توليدكنندگان ژاپني كه قيمت بهتري ارايه دادهاند حمايت كند. همچنين وقتي صنعت نفت از بازار آزاد سخن ميگويد هدفش بيشتر از هرچيزي دريافت تخفيف مالياتي و محدوديتهاي وارداتي است. وي اضافه ميكند: سوال من از بانكداراني كه به اين عرصه ميآيند و از مطلوبيت برقراري بازار آزاد ميگويند اين است كه آيا دوست داريد مقدار سودي كه به سپردهها پرداخت ميكنيد را كاهش دهيد؟ جواب آنها منفي است. چراكه اين مورد را از منافع خود جدا ميدانند، پس دليلي ندارد كه روي آن مانور بدهند. همين افراد امتيازات خاص و حمايتهاي دولتي را براي خودشان متوقعند ولي همزمان چشم به مزاياي بازار آزاد دارند. اين اقتصاددان با اشاره به تلاشهاي اين افراد براي ايجاد تعرفه در جهت بالا بردن درآمد و سود خود، اين سوال را مطرح ميكند: آيا سهامداران صنعت فولاد امريكا بايد اقدام به تبليغ بازار آزاد كنند؟ جواب منفي است. تنها مورد اين موضوع اين است كه ما بپذيريم جامعه تجار براي گسترش بازار آزاد با ما دوست و هممسير نيستند.