همه عليه اسراييل
در همه جاي دنيا، حتي در امريكا و اروپا كه متحدان سياسي رژيم اشغالگر قدسند، آزادگان جهان به خيابان آمدهاند و با صداي بلند آزادي قدس شريف را فرياد كشيدهاند. مسلمان و غيرمسلمان، شيعه و سني، چپ و راست، اين طرفي و آن طرفي، روز قدس را محملي ميدانند براي وحدت در مقابل رژيم صهيونيستي. به راستي هم جز با وحدت نميشود با اين رژيم سفاك جنگيد. تعبير امام(ره) هم كه ميگفتند اگر هر مسلمان سطلي آب بريزد، اسراييل را سيل ميبرد ناظر به همين وحدت مسلمين بود. لذا تا آنجا كه ما به خاطر داريم، هيچگاه، هيچ نيروي سياسياي دعواي جناحياش را داخل در راهپيمايي روز قدس نكرده و مانع شده است تا چنين فرصت بينظيري هزينه دعواي گروهي شود. در نظام جمهوري اسلامي دعواي سياسي طبيعي است. بهتر است به جاي دعوا از عبارت «رقابت» استفاده كنيم. گروههاي سياسي با يكديگر رقابت ميكنند و تحت لواي قانون و زير راي و نظر رهبري امور كشور را پيش ميبرند. به هر حال از اقتضائات دموكراسي يكي همين دعواها و رقابتها است. اختلافنظر سياسي از ابتداي انقلاب بوده تا وقتي كه كماكان صندوق راي سرنوشت سياسي را معلوم كند خواهد بود. اما هر سخن جايي و هر نكته مقامي دارد. قرار بوده تا در روز قدس اين خبر مهم به دنيا مخابره شود كه ما – هر كه هستيم و هر گرايشي داريم – در هدم اسراييل نظر واحد داريم و براي اعتلاي ايران و حفظ مرزهاي كشور از جان و دل مايه ميگذاريم. اتفاقا اين پيام مهم را نتانياهو نيز گرفته و هر كجا تريبوني يافته به صراحت اعلام كرده است كه در ايران بين اصلاحطلبان و اصولگرايان فرقي نيست و دولت حسن روحاني همانقدر خواهان نابودي اسراييل است كه سپاه پاسداران. اين حرف، حرف درستي است و خدا را شكر كه دشمنان اسلام و ايران آن را به خوبي گرفتهاند. اما متاسفانه گاهي خود به دامي ميافتيم كه دشمنان برايمان تدارك ديدهاند. روز قدس امسال با توجه به شيطنت ترامپ و نتانياهو ميتوانست دو پيام مهم و سرنوشتساز را در خود منطوي داشته باشد؛ يكي همان ياري مظلومان و مبارزه با ستمگران، دوم اينكه ما بهرغم همه اختلافنظرهاي سياسي و جناحي، متحد و يكپارچه مقابل امريكا و اسراييل و متحدانشان ايستادهايم. متاسفانه اما در چند جاي راهپيمايي باشكوه امسال ديده شده است كه نيروهاي داخلي، دشمن خود را اشتباه گرفتهاند و به جاي مبارزه با اسراييل به مبارزه با «خودي»ها پرداختهاند و كينه خود را خرج سوءتفاهم و خطاي محاسباتي كردهاند. چطور ميشود به جاي مرگ بر اسراييل، به سمت نيروي خدوم و آگاه و دانايي چون دكتر صالحي نشانه رفت و او را در جمع دشنام داد و خدماتش را زير سوال برد؟ چطور ميشود كسي فرق خائن و خادم را نشناسد و به نيروهاي انقلابي و زحمتكش- كه تماما مورد تاييد رهبري و نظام بودهاند- بد بگويد و براي آنها- همانطوري كه قرار است براي اسراييل مرگ بخواهد- مرگ بخواهد؟ كمي شرمآور است و اگر از روي غفلت باشد، خداوند خودش هدايت كند و غافلان را ببخشد. اما اگر اسراييل قرار بود در صفوف ملت نفوذ كند و مردم را به جان هم بيندازد شك نكنيد كه همين سناريو را پيش ميبرد. مايلم به عنوان يكي از نمايندگان كوچك مردم و به عنوان يك روزنامهنگار كه از ابتداي مذاكرات هستهاي در جريان امر بوده است به برادرم دكتر صالحي اظهار ارادت كنم و متواضعانه به او بگويم كه جفا ديدن و ملامت كشيدن صفت مردان خدا بوده است و كسي كه با خداي خود عهد و پيمان بسته باشد از اين جفاها چهره درهم نميكند و دلش نميشكند. شما از مديران خوشنام و متعهد و در عين حال متخصص اين كشوريد و همواره ماجور بودهايد. مردم قدرشناس و مسوولان بلندپايه كشور منزلت شما را ميشناسند و به صداقت و خدمت شما گواهي ميدهند. برادرانه توصيه ميكنم كه از اتفاق امروز چيزي در دل نگيريد و ذرهاي از عقيده و مرام خود دست نكشيد. شما در حساسترين برهه زماني مسووليتي سنگين و مهم را برعهده داريد و دلسوزيها و فعاليت و زحمات شما بر كسي پوشيده نيست. مردم ايران قدردان زحمت شما و باقي مديران و مسوولان خدمتگزار هستند و يقين بدانيد كه نام شما در تاريخ مبارزه اين ملت عليه زيادهخواهي نظام سلطه ثبت خواهد شد. اجركم عندلله. جز اين حرفي نميماند مگر آرزوي هدم اسراييل غاصب و احقاق حق فلسطينيهاي مظلوم.