• 1404 چهارشنبه 10 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4105 -
  • 1397 شنبه 19 خرداد

سخنراني حسين پاينده در نشست روانكاوي و تحليل‌هاي كلان اجتماعي

روانكاوي، درمان فرد يا اجتماع؟

حسين پاينده با بيان اينكه اگر جامعه‌شناسي را شكلي از روان‌شناسي بدانيم، به طريق اولي مي‌توانيم اين گزاره را مطرح كنيم كه روانكاوي يك جور روان‌شناسي اجتماعي است، گفت: براي نمونه، عقده اُديپ را در نظر بگيريد. اين عقده يك پديده بينافردي است. براي شكل گرفتن عقده اُديپ بايد يك گروه سه‌نفره وجود داشته باشد. در واقع مطابق با سناريوي فرويدي، هر مرحله از رشد رواني‌ـ‌جنسي فرد، توأم با فرايندهاي اجتماعي رخ مي‌دهد.

استاد نظريه و نقد ادبي دانشگاه علامه طباطبايي در در نشستي كه در هشتم خردادماه به همت انجمن انسان‌شناسي ايران در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار شد، به ايراد سخنراني پرداخت كه بخشي از آن را مي‌توانيد در زير بخوانيد.

 

نسبت روانكاوي با تحليل‌هاي اجتماعي

آيا روانكاوي كه به درمان فرد مي‌پردازد، مي‌تواند تحليلي از گروه‌هاي اجتماعي و به صورت كلي‌تر، از جامعه به دست دهد؟ طرح اين پرسش، ضروري است زيرا روانكاوي به تصور ما با فرد سر و كار دارد در حالي كه علوم اجتماعي از قبيل انسان‌شناسي و جامعه‌شناسي هميشه با جمع انسان‌ها سر و كار دارند. چگونه مي‌شود روانكاوي را به تحليل‌هاي كلان اجتماعي پيوند داد؟ اين پرسش اساسي‌اي است كه من مطرح مي‌كنم. استدلال من در پاسخ به اين پرسش اين خواهد بود كه فرويد در مرحله‌اي از اواخر تحقيقاتش، دامنه نگاهش به آسيب‌ها و اختلال‌هاي رواني را فراخ‌تر از گذشته كرد و به تعبيري مي‌توان گفت نگرشي كلان در خصوص بيمارهاي رواني پيدا كرد. بعد از آن مي‌خواهم بحثم را به سمت مفهوم «خودشيفتگي» ببرم، به خصوص «خودشيفتگي ثانوي»، آن‌چنان كه در روانكاوي تعريفش مي‌كنيم. در ادامه به تحقيقات دو پژوهشگر برجسته اشاره خواهم كرد كه جامعه را از منظر ‌روانكاوانه تحليل مي‌كنند: يكي جوئل كوول و ديگري كريستوفر لش. اين خلاصه‌اي از صحبت‌هاي من است. البته به سبب علائق شخصي خودم، اشاره‌اي نيز به شخصيت هامون در فيلمي به همين نام از داريوش مهرجويي خواهم داشت كه معتقدم مصداقي از شخصيت خودويژه در يكي از شاخص‌ترين و ماندگارترين آثار سينماي ايران است. من استدلال خواهم كرد كه خودشيفتگي بيماري اجتماعي زمانه ماست و در جامعه ايران، مصاديق وحشتناك آن در روابط اجتماعي مشكل مي‌آفريند.

فرويد از راه سال‌ها تحقيق و كار باليني براي درمان بيماران مبتلا به انواع نابساماني‌هاي رواني، نظريه روانكاوي را تدوين كرد. اين نظريه نه فقط شامل كشفيات و مفهوم‌پردازي‌هاي دوران‌سازي، همچون ضمير ناخودآگاه در رفتار انسان‌ها، عقده اُديپ، معناي رويا و تبارشناسي روان‌نژندي بود، بلكه همچنين تاملات او پيرامون تمدن بشري، هنر و اخلاق را نيز در بر مي‌گيرد. اين وجه آخرِ فرويد، يعني وجه اجتماعي و ادبي و هنري او، در جامعه علمي ما كمتر شناخته شده است.

با وجود تنوع موضوعاتي كه فرويد در آثارش بررسي مي‌كند، مي‌توان تكوين انديشه او را به سه دوره تقسيم كرد. اين سه دوره كاملا از يكديگر مجزا نيستند و با همديگر همپوشاني دارند. اولين دوره، سال‌هاي ۱۸۹۵ تا ۱۹۱۷ است كه كارهاي باليني فرويد بيشتر در همين دوره منتشر شده است‌، كارهايي مانند «تحقيقاتي در مورد هيستري» كه كتاب مشترك او با يوزف بروئر بود. كتاب‌هاي معروف و اثرگذاري همچون «تعبير رويا»، «آسيب‌شناسي زندگي روزمره»، «لطيفه و رابطه آن با ضمير ناخودآگاه»، «سه مساله در مورد نظريه جنسيت» و «پيش‌درآمدي عمومي بر روانكاوي» مربوط به مرحله اول تكوين انديشه فرويد هستند.

اما فرويد در مرحله دوم كه تا سال ۱۹۳۹ ادامه پيدا كرد، توجه خاصي به مباحث فرهنگي از خود نشان مي‌دهد. اين مرحله گذار فرويد به سمت نگاهي كلان و فرافردي است. او در اين مرحله كتاب «توتم و تابو» را در سال ۱۹۱۳ نوشت، «روان‌شناسي گروه و تحليل “خود “» را در ۱۹۲۱، و «موسي و يكتاپرستي» را در سال ۱۹۳۹. اين كتاب‌ها به‌شدت صبغه انسان‌شناسانه دارند.

اما صحبت من بيشتر مربوط به سومين دوره است، يعني دوره‌اي كه نگاه فلسفي و فراروانشناسانه فرويد در آن شكل گرفت و از ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۹ ادامه داشت. در اين دوره فرويد به مسائلي از قبيل مرگ و زندگي، جبر و اختيار و به خصوص تمدن مي‌پردازد. سه كتاب، مهم‌ترين آثار او در اين دوره هستند: «فراسوي اصل لذت»، «آينده يك توهم» و «تمدن و ناخرسندي‌هاي آن». كتاب آخر چهار بار به فارسي ترجمه شده است. اين نشانه‌اي از دوران‌ساز بودن هر كتابي است كه چندين بار به يك زبان واحد ترجمه و بازترجمه شود.

فرويد در اين مقالات بين زندگي غريزي از يك طرف و الزامات تمدن از طرف ديگر تضادي مي‌بيند. اين شاه‌بيت كتاب «تمدن و ناخرسندي‌هاي آن» است. البته به اين مساله در «روان‌شناسي گروه» نيز اشاره مي‌كند. آن‌جا مي‌گويد، هر گونه الگوي رفتار اجتماعي و جمعي يك جور انگل در روان فرد است، يعني فرديتِ او را زايل مي‌كند. اما به هر حال، كامل‌ترين تصوير از تحليل كلام فرويد از جامعه و سير پيشرفتش را مي‌توان در همان كتاب «تمدن و ناخرسندي‌هاي آن» پيدا كرد.

منبع: فرهنگ امروز

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون