بازار سكه با چه جذابيتهايي به ايستگاه جذب داراييها تبديل شده است؟
مقصد دوم نقدينگي
فرزان خدادادي
چرا مردم به سمت بازار سكه رفتهاند؟ دليل نوسانات قيمت سكه در چند روز اخير چه بوده و چه آيندهاي را ميتوان براي بازيگران اصلي اين بازار متصور شد؟ براساس اعلام مسوولان بانك مركزي، مردم ايران از آذرماه گذشته تاكنون از طريق طرح پيشفروش سكه بيش ازهفت ميليون قطعه سكه تمام بهار آزاد ي خريدهاند كه معادل 60 تن شمش طلا ست. سكه در اقتصاد ايران داراي چهار ويژگي است. نقد شونده است، قابليت خروج از كشور را دارد، قيمت دلار در آن مستتر است و ارزش پول در آن حفظ ميشود. تمامي اين ويژگيها سبب شده تا بازار سكه ريسكپذيري كمتري نسبت به ساير بازارها داشته باشد. فعاليت در چنين بازاري براي همه بازيگران جذاب است. چه آنها كه قصد دارند ارزش داراييهاي خود را حفظ كنند، چه كساني كه كسب و كارشان از اين راه است و چه افرادي كه فعاليتهاي سوداگرانه در بازار دارند. در شرايطي كه انتظارات تورمي در اقتصاد ايران افزايش يافته، هوش اقتصادي آحاد اقتصادي حكم ميكند كه داراييشان به سمت بازارهاي كمريسك حركت كند كه در غياب بازار ارز، سكه جذابترين بازار براي حفظ داراييهاست. در اين ميان اما يك خطر براي اقتصاد ايران در بلندمدت وجود دارد و آن اينكه با سرازير شدن سرمايهها به سمت بازار سكه، علاوه بر اينكه انتظارات تورمي افزايش مييابد، كاهش سرمايهگذاري در بخش توليد سبب خواهد شد تا در آينده، ركود بر اقتصاد كشور حاكم شود. جنس اين ركود تورمي خواهد بود و ممكن است بار ديگر اقتصاد ايران در معرض تورمهاي بالا و رشدهاي پايين قرار گيرد كه معني آن كوچك شدن سفره مردم خواهد بود.
راه آرامش بازار سكه
قيمت سكه ظرف سه ماه اخير با روند صعودي مواجه شده است، هر چند در مقاطعي هم افت قيمت داشت اما چند هفتهاي است كه بار ديگر به شيب افزايش قيمت بازگشته است. روند صعودي افزايش قيمت سكه از اواخر سال گذشته شروع شد، جايي كه سكه تمام به يك ميليون و ۶۰۰ هزار تومان رسيد كه تا آن زمان بالاترين رقم براي قيمت سكه تمام بود. با شروع سال جديد روند صعودي قيمت سكه ادامه پيدا كرد و قيمت سكه تمام به يك ميليون و ۹۰۰ هزار تومان رسيد و پس از آن به دو ميليون تومان هم نزديك شد. اما به دنبال سياست جديد ارزي و تعيين دلار ۴۲۰۰ توماني به عنوان تك نرخي، قيمت سكه هم به يكباره ۲۰۰ هزار تومان كاهش پيدا كرد. اما در دو، سه هفته اخير حركت قيمت سكه دوباره افزايشي شده و به كانال دو ميليون و پانصد هزار تومان وارد شده است. روز گذشته قيمت هر سكه بهار آزادي به قيمت 2 ميليون و412 هزارتومان رسيد، قيمتي كه نسبت به روز دوشنبه، تغييري 2.42 درصدي معادل با افزايشي 57 هزارتوماني را نشان ميداد. حال سوالي كه وجود دارد اين است كه اين افزايش قيمتها ناشي از چيست و آيا درآينده نيز شاهد اين روند افزايشي خواهيم بود؟اگر بخواهيم عوامل موثر بر تغيير ارزش سكه را بررسي كنيم به طور كل ميتوان به نرخ بهره، قيمت دلار و نرخ تورم اشاره كرد.
نرخ بهره
با كاهش يا ثابت ماندن نرخ بهره و كاهش تدريجي ارزش پول نقد، افراد ديگر تمايلي به سپردهگذاري سرمايههاي نقدي خود ندارند. بنابراين با كاهش تمايل به نگهداري پول نقد و از آنجا كه طلا از ويژگيهاي ثبات ارزش حتي در شرايط جنگ، بحران و تنشهاي بينالمللي برخوردار است، افراد تمايل به خريد آن پيدا ميكنند كه خود باعث افزايش قيمت طلا ميشود. به صورت عكس، اگر نرخ بهره بانكي افزايش پيدا كند، افراد سپردهگذاري در بانك را جذاب دانسته و منابع خود را به سمت آن روانه ميكنند. حال اگر به بازارهاي جهاني نگاهي بيندازيم، پيش بيني ميشود بانك مركزي اروپا برنامه خود براي پايان دادن به خريد اوراق قرضه را تا اواخر امسال اعلام كند. اتفاقي كه در صورت وقوع ميتواند افزايش نرخ بهره را به دنبال داشته باشد، همچنين پيشبيني ميشود فدرال رزرو امريكا در نشست چهارشنبه خود نرخ بهره را براي دومين بار در سال 2018 ميلادي افزايش دهد. در نتيجه اينكه روند سياستهاي پولي و نرخ بهره امريكا و تصميمات بانك مركزي اروپا طي ماههاي آينده چگونه خواهد بود، ميتواند تاثير مهمي بر نوسانات قيمت ارز و قيمت جهاني طلا داشته باشد. نوساناتي كه ميتواند بازارهاي داخلي را با بيثباتي همراه كند. در بازارهاي داخلي نيز روند تغيير نرخ بهره، و اينكه درآينده چه تصميمي براي آن گرفته ميشود ميتواند ارزش سكه طلا را دستخوش تغيير كند.
قيمت دلار
قيمت طلا در بازارهاي جهاني فلزات قيمتي، توسط دلار تعيين ميشود، به نظر اكثر كارشناسان مهمترين عامل افزايش ارزش طلا، ارزش دلار است كه عوامل اثرگذار ديگر نيز از اين عامل تاثير ميپذيرند. هنگامي كه ارزش دلار كاهش پيدا ميكند، مقدار زيادي پول از بازار خريد و فروش ارز وارد بازارهاي كالايي ميشود كه در بورس معامله ميشوند. در چنين شرايطي در بازار طلا نيز پولهاي بسيار زيادي ورود پيدا كرده كه اين خود ميتواند دليل اصلي افزايش قيمت در اين بازار باشد.
از سوي ديگر تنزل ارزش دلار به كاهش ذخيره ارزي بانك مركزي كشورهاي مختلف منجر ميشود و آنها براي جبران اين مساله به دنبال افزايش ذخيره طلاي خود ميافتند كه به رشد چرخش پول در بازار طلا و افزايش قيمت آن ميانجامد. بنابراين هم بانكهاي مركزي و هم سرمايهگذاران در جهت جلوگيري از كاهش داراييهاي خود طلا را بهترين گزينه به جاي دلار ميدانند. طي ماهها و هفتههاي گذشته ارزش دلار با نوساناتي همراه بوده است در نتيجه اين تلاطمات، ديگر بازارها از جمله بازار سكه كه عامل مهمي در تعيين ارزش قيمت دلار است، حال چون قيمت دلار روندي افزايشي داشته و تا زماني كه انتظار تغييرات ارزش دلار وجود داشته باشد، بايد شاهد حاكم بودن بيثباتي در بازار سكه بود. به طور مثال اعمال تحريمها از سوي امريكا و انتظار كاهش فروش نفت و به تبع آن كاهش عرضه ارز، ميتواند خود انتظارات افزايش قيمت دلار را بالا ببرد در نتيجه قيمت سكه نيز روندي افزايشي داشته باشد.
نرخ تورم
افزايش سطح قيمتها و انتظار تداوم آن در آينده، تقاضا براي كالاهاي فيزيكي را افزايش ميدهد. زيرا در شرايط تورم اين كالاهاي فيزيكي هستند كه ميتوانند ارزش حقيقي پول نقد افراد را نگه دارند. سكه و طلا نيز به عنوان داراييهاي فيزيكي و البته عرضه محدود آنها، در شرايط تورمي با حجم بالايي از تقاضا روبرو هستند. البته ديگر كالاها همانند مسكن نيز اين پتانسيل را دارند تا پذيرنده افزايش تقاضا باشند ولي سكه به دليل اين ويژگي خود كه با حجم كمي از منابع نيز قابل خريد و فروش است اين پتانسيل را دارد كه منابع خرد را نيز جذب خود كند در نتيجه مقصد بهتري براي تقاضاهاي سوداگرانه و احتياطي است. نگاه به روند گذشته افزايش قيمتها چه در بخش توليدكننده و چه مصرفكننده، حاكي از روند افزايشي است. در نتيجه انتظارات حاكم بر بازار، افزايشي است؛ لذا ميتوان افزايش اخير قيمتها در بازار سكه و طلا را تا حدودي ناشي از رشد شاخص قيمتها دانست و اگر اين روند همچنان افزايش پيدا كند آنچه بر بازار سكه و طلا سايه انداخته ادامه روند افزايش قيمتها است. با توجه به مطالب بيان شده، مهمترين تصميمي كه نهاد سياستگذار بهتر است اتخاذ كند، ايجاد آرامش در بازار است. آرامشي كه از طريق كنترل انتظارات ميتواند از بيثباتي آينده جلوگيري كند. چرا كه انتظارات از آينده روابط سياسي كشور قيمت دلار را بهشدت متاثر از خود كرده است، همچنين انتظار افزايش قيمت در آينده نيز خود به دليل نامشخص بودن آينده متغيرهاي اقتصادي، بر بازار حاكم است. لذا فرونشاندن اين انتظارات از مهمترين اولويتها است.
در كنار اين موضوع، تصميمگيري در مورد تغيير نرخ بهره در جهت كنترل تورم و همچنين قيمت ساير داراييها از اولويتهاي پيش روي نهاد سياستگذار است. البته امكان معاملات به صورت قراردادهاي آتي سكه نيز از گزينههاي پيش روي بانك مركزي است كه البته هماگونه كه مشاهده شد بهرغم پيگيري اين سياست، به دليل ضعف در اجرا و مديريت، با حجم بالايي از تقاضا روبهرو شد كه درنهايت متوقف شد. لذا در ادامه ميتوان با درك شرايط حاكم براقتصاد به نحو بهتري از اين ابزارها استفاده كرد تا بلكه التهابات از بازار خارج شود.