سنتي كه به فرهنگ خواندن روزنامه تبديل شد
پيرمحمد ملازهي
براي فهم اينكه چرا روزنامهها هنوز هم در هند نقش پررنگ خودشان را دارند، بايد يك مقدار به قبل از استقلال هندوستان برگرديم. در آن دوره (حدود 1820) زبان فارسي زبان رسمي هند بود و مطبوعات به شكل امروزي، در آن زمان به زبان فارسي شكل گرفتند. بعد از اينكه انگليس آمد و قانوني تحت عنوان شماره 29 را گذاشت كه تحت عنوان آن زبان رسمي از فارسي به انگليسي تغيير پيدا كرد، انگليسيها سعي كردند كه زبانهاي ديگر را كم و بيش از بين برده و فرهنگ و زبان خودشان را مسلط كنند. اتفاقي كه افتاد اين بود كه از آنجايي كه مسلمانان هند حاكميت را در اختيار داشتند، نسبت به زبان انگليسي و جايگزيني آن با زبان فارسي واكنش منفي نشان دادند. بخشي از نخبگان هندو مذهب از اين استقبال كردند ولي مسلماناني كه حاكم بودند، با اين موضوع مشكل پيدا كردند و در نتيجه هرچند كه تعداد روزنامههايي كه محدود بود، افكار عمومي به طرف روزنامههايي كه در آن زمان منتشر ميشد، كشيده شد. در هر حال اين تدابيري كه كساني كه مطبوعات را در هندوستان بنيانگذاري كرده بودند، عمدتا كساني بودند كه مثل «ميرزا صالح شيرازي» يا «جمالالدين اسدآبادي» يا ريشه ايراني داشتند، يا كساني بودند كه در مقابل فرهنگ انگليسي قصد مقاومت داشتند. چون جامعه هند، جامعهاي فقير بود، كساني كه روزنامه منتشر ميكردند از همان زمان شيوهاي را به كار بردند و از منابع ديگري استفاده ميكردند و حتي روزنامهها را مجاني به خانههاي مردم ميفرستادند. هدفشان هم اين بود كه درباره وضعيت كشورشان به مردم اطلاعرساني كنند. اين سنت خيلي در هند سنت مثبتي شد به اين دليل كه مردم براي اينكه با سياستهاي انگليس مقابله كنند، به زبانهاي خودشان روزنامه منتشر كردند و مطبوعاتي شكل گرفت كه اهداف و نيات استقلالطلبانه را پيگيري ميكرد. الان در شرايط كنوني هم همان سنت ادامه پيدا ميكند. حتي در آن زمان روزنامههاي فارسيزباني كه به ايران ميآمدند، مجاني ارسال ميشد. خودشان هزينه را تقبل ميكردند اما ميفرستادند براي اينكه ديدگاه خودشان را اعلام كنند. اين نكتهاي است كه به لحاظ تاريخي اشتياق هنديها براي مطالعه و كشف خبر را نشان ميدهد. مساله دوم هم اين بود كه چون در هندوستان تكثر قومي و تكثر زباني هست، هركدام از قوميتها براي اينكه از رقابت با هم عقب نيفتند، شروع كردند به زبانهاي محلي خودشان روزنامه درآوردند در نتيجه دو اتفاق مهم افتاد: يكي اينكه روزنامهها بر حسب زبان قومي رشد كردند و يكي اينكه بر حسب مناطق قومي و ايالتها. به همين دليل است كه الان شما ميبينيد چيزي در حدود 60 هزار روزنامه و مجله و اين جور چيزها در هند منتشر ميشود. 30 زبان محلي در هند وجود دارد كه هر كدام چندين روزنامه و نشريه منتشر ميكنند. اما در كنار اين سه زبان اصلي مطرح شد؛ يكي انگليسي كه روزنامههاي معتبر و سراسري به اين زبان چاپ ميشود، يكي زبان اردو كه سعي كردند به زبان خودشان روزنامههاي خودشان را درآورند اما يكسري روزنامهها هستند كه براي امتها و مذاهب خاص درميآيند. به همين دليل آن سنتي كه شكل گرفته و روزنامهها را به خانهها ميفرستادند و حتي مجاني توزيع ميكردند، ادامه پيدا كرد. همين الان هم قيمت روزنامههاي هند نسبت به بيشتر كشورهاي دنيا پايين است. به لحاظ تيراژ، بيشترين تيراژ روزنامه به زبان انگليسي را در هندوستان دارند. عمدتا هم از آگهي و كمكهاي خارجي براي درآمدشان كمك ميگيرند و به همين دليل هم خيلي وقتها مجاني هستند و هركسي ميخواهد روزنامه را برميدارد و مطالعه ميكند. بنابراين نيازي نيست قيمت روزنامهها طوري باشد كه آنها درآمد روزنامهشان را از طريق قيمت و فروشش به دست بياورند. البته بخشي از جامعه كه وضعيت اقتصادي خوبي دارد، به شكل آبونه سالانه و ماهانه روزنامه را دريافت ميكنند اما در مجموع قيمتها هم خيلي بالا نيست كه مردم قدرت خريد نداشته باشند.
تحليلگر مسائل شبهقاره هند