كالاي بيكيفيت، محصول بيمهري به ميهن
نيوشا طبيبي
بيشمار محصول ايراني با استفاده از مواد اوليه ايراني توليد ميشوند كه كيفيتي عالي دارند و ميتوان گفت از نظر نوع محصول و خوبي در عالم بينظير هستند و از ميان غير ايرانيان هم خريداران بسيار دارند. استقبال از اين نوع كالاها به دليل دقتي است كه توليدكننده ايراني در كيفيت محصول توليدي خود به كار برده و نتيجهاش استقبال مشتريان خارج و ارزآوري براي كشور است. برخي توليدكنندگان از تمايل بازارهاي خارجي به كالاي خاص ايراني «سوءاستفاده» كرده و محصولي بيكيفيت و تقلبي را به اين بازارها ميفرستند كه سبب ميشود اطمينان به كالا و محصول ايراني نزد خريداران از بين برود. گويي ساز و كاري براي كنترل كيفيت محصولات صادراتي اعمال نميشود يا اگر ميشود خيلي سرسري و از روي بيحوصلگي- همان بيماري وحشتناك سيستم اداري ايران- است.
در همين موضوع خود شاهد افول بازار فرش ايراني و جايگزيني آن با فرش كشميري و افغان و هندي بوده و هستم. البته كه هيچ فرشي ياراي رقابت با فرش اصيل ايراني را ندارد، اما وقتي توليدكننده و صادركننده در كيفيت و قيمت هر دو تقلب ميكنند، مشتري خارجي ديگر فرش ايراني نميخرد. پنير ليقوان نمونهاي ديگر است، اين پنير سخت مقبول خورندگان غير ايراني از آسيايي و اروپايي است و نوع با كيفيت و اصلي آن در طعم و مزه و بافت منحصر به فرد است، اما كارگاهي در ليقوان همين پنير بينظير را با كيفيتي بد و نازل به خارج از ايران- مشخصا بازار كشورهاي جنوب خليج فارس- ميفرستد؛ پنيري كه هيچ شباهتي به ليقوان ندارد و به مادهاي لزج و بهشدت شور و بد طعم ميماند.
لابد اين صادركننده بابت گلي كه به سر كشور ميزند، مشوقها و معافيتهايي هم دريافت ميكند. اما به راستي كه بايد ساز و كاري براي تنبيه و مقابله با اين شيوه كسب و كار به وجود آيد و ارزش و اعتبار عبارت «ساخت ايران» به راحتي و به دست عدهاي سودجو خدشهدار نشود.
بسياري از كشورها براي درج عبارت ساخت كشورشان، اعتباري فوقالعاده قائل شدهاند و نظارتي دقيق و شديد بر روي كالاهاي صادراتي دارند. اين نظارتها سبب شده كه براي مصرفكننده نام برخي كشورها با كيفيت و استاندارد بودن محصول هم معني باشد. درج نشان هماهنگ به همراه پرچم ملي كشور صادركننده، نظارت سيستماتيك را نشان ميدهد.
كنترل كيفيت محصولات و فرآوردهها و كالاها در ايران چندان مورد توجه نيست. گويي مسوولان كنترل كيفيت با توليدكنندگان و كارفرمايان خويش دچار رودربايستي و تعارف هستند يا به كمترينها قناعت ميكنند. همه ما نمونههاي فراواني به ويژه در صنعت خودرو از اين بيمبالاتي و بيتوجهي و سرسري انجام دادن وظيفه سراغ داريم.
همانقدر كه لازم است از خوبيهاي محصول توليدكنندگان ايراني بگوييم و كالاهايشان را بخريم و به يكديگر معرفي كنيم به همان ميزان هم بايد چشم تيزبيني در تشخيص كالاهاي تقلبي و بد كيفيت داشته باشيم و آنها را با ذكر نام و نشان به يكديگر معرفي كنيم. حال كه بخشهاي كنترل كيفيت كار خود را درست انجام نميدهند، خود ما مصرفكنندگان بايد آستين بالا بزنيم و تجربههاي بد خود را در مصرف كالا و خدمات با معرفي و ذكر نام به اطلاع همگان برسانيم. بايد باب نقد در اين امور باز شود تا كيفيت محصولات ارتقا يابد. هر توليدكننده متقلبي لياقت درج نام بلند ايران را بر روي بستهبندي كالاي خود ندارد.
حمايت از توليد ملي كار ظريف و دقيقي است، بايد حواس ما و دولت باشد كه توليدكننده به صرف آنكه در صنعت كشور فعال است نبايد بيش از حد انتظار حمايت داشته باشد. بايد بداند حمايت از او در مقابل كار پاكيزه و كالاي با كيفيت معقول اعمال ميشود. نبايد با بستن درهاي كشور بر روي كالاهاي خارجي و رقيب و سكوت در مقابل تقلب و تزوير بعضي توليدكنندگان نامهربان به ميهن، دست آنها را براي اتلاف سرمايههاي ملي و بدنام كردن محصول ايراني باز بگذاريم. ببينيد عملكرد چند سودجوي بيوجدان چگونه بازار هميشگي و سنتي فرش ايران در منطقه و جهان را دچار مشكل و ركود كرده است. تلاش صد و چند ساله تجار ايراني براي معرفي و حفظ ارزش صادراتي فرش ايران با سودجويي عدهاي دچار اشكال و اعتماد به آن خدشهدار شده است.