در مصائب آلبيسلسته
اگر منصفانه نگاه كنيم، به دور از دلسوزي و صرفا به خاطر لذت خودمان هم كه شده، نبايد دوست داشته باشيم كه مسي از جام جهاني خداحافظي كند. نديدن هنرمندي او در آخرين جامي كه احتمالا ميتواند در آن به ميدان برود، ممكن است تبديل به حسرتي بزرگ براي فوتبال دوستان شود. البته كه اين مساله خيلي به دل ما ربطي ندارد و به قول فوتباليها خداي فوتبال سرنوشت تيمها را تعيين خواهد كرد. آرژانتين براي صعود دچار مشكل زيادي شده كه شايد مسبب اصلي آن خودش باشد و نه هيچ كس ديگر. آنها بايد در بازي آخر با اختلاف گل نيجريه را شكست بدهند و منتظر اتفاقات ديگري باشند، تا در همان دور گروهي مجبور به بستن چمدانهايشان نشوند.
اما چه اتفاقي براي آرژانتين پرستاره افتاده؟ چطور ميتوان نتايج اين تيم را تحليل كرد. تساوي مقابل ايسلند و شكست سنگين مقابل كرواسي آن چيزي نبود كه هواداران آلبي سلسته انتظارش را ميكشيدند. وقتي به تيم آرژانتين نگاه ميكنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه آنها مشخصا نبايد مشكلي داشته باشند. جمعي متشكل از بهترينهاي دنيا كنار هم حضور دارند با مربياي كه كارنامه قابل قبولي دارد؛ كسي كه شيلي را براي اولينبار در تاريخش قهرمان كوپاامريكا كرد و اين تيم را تا يكچهارم نهايي جام جهاني 2014 هم بالا برد و آنجا با شكست در ضربات پنالتي مقابل ميزبان مسابقات كنار رفت؛ مردي كه در مقابل كرواسي به هيچ عنوان نشاني از يك رهبر نداشت و مشخص بود آنقدر تحت فشار قرار گرفته كه نميتواند رويدادهاي بازي را درست تحليل كند.
قبل از جام جهاني و در حاشيه عدم دعوت از ايكاردي، آقاي گل سريآ، بحثي مطرح بود كه از بيعلاقگي مسي به اضافه شدن مهاجم جوان اينتر به تيم ملي حكايت ميكرد. وارد حاشيهها و دليل اين عدم علاقه نميشويم. مسي دوست نداشت ايكاردي در تيم باشد و مربي هم حرف او را اطاعت كرد. ايكاردي كسي نبوده كه بتواند به تنهايي براي آرژانتين مشكلگشا باشد. مساله اصلا بر سر شخص ايكاردي نيست. اينكه چه كسي در تيم ملي آرژانتين يا فدراسيون فوتبال اين كشور صاحب اختيار است، محل اشكال شده. حضور مسي به عنوان يك فوق ستاره بعد از قهرش از تيم ملي و بازگشت به تركيب، عملا روي كيفيت تيم تاثير گذاشته. او نميتواند خودش را با تيم هماهنگ كند و تيم هم به همين شكل. او نظراتي دارد براي خودش، مربي را تحت تاثير قرار ميدهد و بازيكنان را به چالش ميكشد. حتي گفته ميشود او با ديبالا هم مشكل دارد و به همين علت مهاجم جوان يوونتوس در بازي با ايسلند از روي نيمكت كار را دنبال كرد و در بازي با كرواسي هم اواسط نيمه دوم راهي زمين شد. مسي ميخواهد رهبر آرژانتين باشد، ميخواهد عنوان پدرخوانده را براي خودش بردارد اما عملا توانايي يكدل كردن بازيكنان را ندارد.
وقتي در اواسط نيمه دوم بازي با كرواسي چهره مسي را ميديديم كه با اعصابي به هم ريخته و صورتي بر افروخته سعي دارد به تيمش كمك كند، چشمهاي نگران و از ترس گردشده سمپائولي را ميديديم كه معلوم نبود با چه كسي حرف ميزند و دقيقا از بازيكنانش چه ميخواهد، ساير آبيسفيدپوشان را ميديديم كه در زمين براي خودشان ميچرخيدند و بيشتر رو به كارهاي انفرادي ميآوردند، معلوم بود كه اتفاق بدي براي اين تيم خواهد افتاد. در آرژانتين همهچيز رنگ ظاهري دارد. از حمايت مارادونا و حرص خوردنهايش در جايگاه تماشاچيها، تا ادعاي تيم بودن آرژانتين با پوشيدن لباس يكدست. حالا خبر رسيده خيلي از بازيكنان در انتهاي جام از تيم ملي خداحافظي ميكنند. خبر رسيده كه برخي بازيكنان گفتهاند در صورت ادامه همكاري تيم ملي با سمپائولي براي او بازي نخواهند كرد و او بايد برود. خبر رسيده كه هيچ چيز در روسيه سر جايش نيست.