مشكل هميشگي برخورد سليقهاي با كتاب
امير مهنا|بسياري از نويسندگان كشور بارها با اين مشكل روبهرو بودهاند كه كتابهايشان در نوبت چاپهاي چهارم و پنجم، با مميزي و حتي عدم مجوز انتشار مواجه و از چرخه حضور در بازار كتاب حذف شدهاند. پرسش آنها اين است كه چگونه ميتوان كتابي را با وجود خوانندگاني با سطح سليقهاي مشخص، دوبارهنويسي يا حذف كرد؟ پرسشي كه ظاهرا هيچ پاسخي برايش وجود ندارد.
بسياري از كارشناسان حوزه كتاب بر اين باورند كه برخوردهايي از اين دست، خودبه خود باعث فربه شدن عرضه كتابهاي زيرزميني ميشود چون اگر مخاطب يك كتاب خاص نتواند اثر مورد نظر خود را به شكل قانوني به دست بياورد، بدون شك دست به دامان زيرزمينيفروشان خواهد شد.
نكته قابل توجه در اين ميان اين است كه گاه كتابهايي در چاپهاي بالا متوقف ميشوند كه نه داراي مضامين غيراخلاقي هستند ونه تهديدي براي جامعه به شمار ميروند. ظاهرا آنچه در اين گيرودار حرف اول را ميزند، سياستي ناپايدار پيرامون نگرش به كالايي مهجور به نام كتابهاي داستاني است؛ نگرشي كاملا سليقهاي كه با جابهجايي يك يا چند نفر در شوراي كتاب وزارت ارشاد، از اين رو به آن رو ميشود و حاصلي به جز سرخوردگي و گوشهنشيني يك نويسنده ندارد. منتقدان اين نوع نگاه به ادبيات بر اين باورند كه سياستگذاريهاي فرهنگي بايد فراتر از ديدگاههاي سليقهاي و بعضا غيراصولي پايهريزي شوند زيرا برخوردهايي از اين دست نه در شأن متوليان فرهنگي كشور است و نه در شأن نويسندهاي كه بيهيچ چشمداشت از عمر خود براي بالندگي حرفه نوشتن هزينه ميكند.
دلخوري ديگر بسياري از نويسندگان كه كتابهايشان در چاپهاي بالا، اجازه انتشار دريافت نميكند اين است كه كسي دلايل اين كار را براي شان شرح نميدهد و هيچ مجالي براي گفتوگو در اين رابطه وجود ندارد. آنها مدعياند كه اثرشان بدون وجود دلايل منطقي به ورطه توقيف افتاده و تا هر زمان كه لازم باشد منتظر جوابي محكمهپسند از سوي وزارت ارشاد ميمانند.