سازگاري با كمآبي؛ راهكار مقابله با محدوديت منابع
دكتر محمد پرورش
رييس هياتمديره و مديرعامل آبفاي استان تهران
ايران از ديرباز به لحاظ اقليمي كشوري خشك و نيمهخشك بوده است و در طول ساليان دراز، ساكنان اين سرزمين توانستهاند خود را با شرايط اقليمياش سازگار كنند. نياكان ما در گذشته با سازوكارهايي توانستهاند در اين سرزمين خشك و نيمهخشك، منابع آبي خود را به بهترين شيوه مديريت كنند. به عنوان مثال آنان از قنات به عنوان شيوههاي سازگاري با كمآبي بهره ميبردند. طي دهههاي اخير، تغيير شيوه زيست، افزايش سطح رفاه و مدرن شدن مظاهر زندگي موجب شده است كه اين سازگاري دستخوش تغييراتي شود؛ به گونهاي كه اكنون تامين اين نياز ضروري با چالشهايي مواجه شده است؛ به عبارت ديگر اكنون نيازمند آنيم كه روشهاي فراموش شده را احيا كنيم. به همين اعتبار ميتوان به گونهاي شيوههاي بهرهگيري از منابع آبي را به كار بست كه بتوان با منابع محدود آبي، نياز تمام بخشهاي مختلف از جمله شرب، صنعت و كشاورزي را تامين كرد.
منابع آب تجديدپذير محدود است و در ايران بهويژه در شهرهاي بزرگ با افزايش مهاجرت و جمعيت و ميزان استفاده بيشتر از سطح طبيعي منابع تجديدپذير، خشكسالي اقليمي، خود را بيش از پيش نمايان كرده است. در اين ميان مهم اين است كه از يك سو در حوزههاي تامين، توزيع و مصرف آب به صورت بهينه عمل كنيم و از سوي ديگر حوزه بازچرخاني و استفاده مجدد از آب را جدي بگيريم.
اصلاح نگرش، رفتار و فرهنگ صحيح مصرف آب نيازمند توجه بيشتري به مقوله آموزش و اطلاعرساني است. قطعا خانوادهها در اين زمينه ميتوانند بسيار اثرگذار باشند؛ زيرا نخستين مواجهه كودكان با مسائل در خانواده شكل ميگيرد. اگر كودكان از همان ابتدا در محيط خانوادگي خود با شيوههاي درست مصرف آب روبهرو شده باشند، فرهنگسازي در زمينه مصرف بهينه آب براي آنها كه مديران و تصميمسازان فردا هستند به صورت نهادينه انجام ميشود.
گرچه تنها درصد اندكي از ميزان مصرف سالانه آب در كشور در حوزه شرب مصرف ميشود و بيشترين مصرف سالانه آب متعلق به حوزه كشاورزي است، اما بايد توان و ظرفيت تاسيسات تامين و توزيع آب شرب شهري را نيز در نظر داشته باشيم. مصرف نادرست آب شرب اين تاسيسات را با محدوديتهاي فراواني مواجه ميكند كه مواردي مانند قطعهاي مكرر آب، فرسودگي و استهلاك شبكههاي انتقال و توزيع آب از جمله پيامدهاي آن است.
شركت آب و فاضلاب استان تهران به عنوان متولي تامين و توزيع آب شرب و بهداشتي شهروندان و جمعآوري و تصفيه فاضلاب اين استان، در حوزه سازگاري با كمآبي شيوههايي از جمله كاهش هدررفت آب و جمعآوري و تصفيه فاضلاب را از سالها پيش در پيش گرفته است؛ با جمعآوري فاضلاب و تبديل آن به پساب نهتنها از آلودگي محيط زيست جلوگيري ميشود بلكه با بهكارگيري پساب در حوزههاي مختلفي از جمله آبياري محصولات كشاورزي و گلخانهاي، تغذيه سفرههاي زيرزميني، مصارف صنعتي، كاربردهاي تفريحي از جمله درياچههاي مصنوعي، پرورش آبزيان، آب شرب حيوانات اهلي و وحشي، آتشنشاني و... گامي در چارچوب تطبيق و سازگاري با كمآبي و خشكسالي كشورمان برداشته ميشود. البته نبايد از نظر دور داشت كه چرخه صحيح اقتصاد آب نيز ميتواند به اين امر كمك چشمگيري كند.
برنامه شركت آب و فاضلاب استان تهران اين است كه ظرفيت تصفيهخانههاي فاضلاب شهر تهران تا سال ۱۴۰۰ به حدود ۸۰۰ ميليون مترمكعب برسد كه از اين ميزان پساب، حدود ۱۵۰ ميليون مترمكعب براي فضاي سبز شهر تهران و حدود ۳۵۰ ميليون مترمكعب براي مصارف كشاورزي تخصيص داده شده است. به اين ترتيب منابع آبي ناشي از ريزشهاي جوي (باران و برف) كه هزينههاي فراواني در شركتهاي آب و فاضلاب صرف انتقال و تصفيه آب ميشود ميتواند تنها محدود به تامين آب شرب و ساير نيازها از طريق پساب تصفيهشده فاضلاب شود و از اين رهگذر منابع زيرزميني آب كه استراتژيكترين منابع استان هستند براي نسلهاي آتي حفظ و نگهداري شود.
براي رسيدن به اين هدف، اراده جمعي مردم و مسوولان و حمايت در اتمام اين پروژه مهم محيطزيستي در بازه زماني سه تا پنج سال با تسريع در تامين مالي پروژه امكانپذير است.
مورد ديگري كه بايد در بحث سازگاري با كمآبي به آن توجه كرد اين است كه هر منطقه در كشورمان بايد متناسب با وضعيت منابع آبي موجود، الگوي كشت خود را تنظيم كند. نبايد به گونهاي رفتار شود كه در يك منطقه، محصولي بدون توجه به ميزان آبي كه به صورت آشكار و پنهان صرف ميكند، صرفا كشت شود. علاوه بر اين لازم است سازمانهاي شهري خدماترسان از جمله شهرداريها به صورت جدي در بحث مديريت بهينه آب فعاليت كنند. براي اين منظور بايد در نظر داشته باشند كه كدام نوع از درختان، گياهان و گلها متناسب با اقليم كشورمان و مقاوم در برابر كمآبي است تا براي كشت در فضاهاي سبز، پاركها و غيره بهكار برده شوند. گرچه نميتوان با كمآبي، خشكسالي اقليمي و ساير پيامدهاي آن بهراحتي مقابله كرد، اما ميتوان با تغييراتي در شيوه زيست و سبك زندگي خود، آثار زيانبار اين وضعيت را كاست. با مديريت تامين، توزيع و مصرف آب، توجه به الگوهاي جهاني، استفاده از فناوريهاي نوين و نيز بهرهگيري از شيوههاي نوين براي بازچرخاني و استفاده مجدد از فاضلاب، ميتوان از تهديد كمآبي و خشكسالي به عنوان فرصتي بزرگ براي يادگيري شيوههاي آگاهانه و درستِ مصرف منابع محدود آبي كشورمان بهره برد تا نه تنها از اثرات مخرب زيستمحيطي، اجتماعي و اقتصادي كمآبي كاست بلكه به ميزان قابل قبولي از اطمينان و ثبات در اين حوزهها دست يافت.