گروه ادب و هنر
اشاره: روزنامه اعتماد از مسوولان و مديران فرهنگي كه ميتوانند پاسخگوي شبهات احتمالي باشند دعوت ميكند تا در اين بحث به ما ياري كنند.
«بنياد رودكي از جمله سازمانهايي است كه عملكردش به شكل برونداد است و اتفاقاتي كه در درون آن ميافتد، ميتواند ملاك مناسبي براي ارزيابي كارشان باشد.» اين جملهاي است كه علياكبر صفيپور، مديرعامل بنياد رودكي در نشست رسانهاي اين بنياد و در آستانه سال جديد عنوان كرد. حالا بنياد رودكي كه به گفته مديرعاملش، اتفاقات دروني آن ملاك مناسبي براي ارزيابي كار سياستگذارانش است در اقدامي تازه به برگزاري مراسم قرعهكشي يك برند لوازم آرايشي اختصاص يافته است. دو روز پيش يكي از برندهاي لوازم آرايشي تنها تالار مختص اجراي موسيقي كشور را (با پرداخت مبلغي كه رقم دقيق آن به واسطه خودداري مسوولان بر رسانهها پوشيده است) به خود اختصاص داد تا با ارايه بليت به برندگانش آنها را به مقصد اكثر علاقهمندان لوازم آرايش يعني شهر استانبول راهي كند. جرياني كه تازگي ندارد و پيش از اين نيز مسوولان بنياد رودكي با اجاره قديميترين و معتبرترين سالن اجراي موسيقي و تئاتر كشور به كمپاني خودروساز فرانسوي موجبات نمايش يكي از توليدات اين كمپاني را روي صحنه تالار وحدت فراهم كردند. نمايش خودرو و لوازم آرايش به جاي برنامهريزي و حمايت مادي و معنوي از حضور بهترينهاي موسيقي و تئاتر.
تالار وحدت حالا مدتها است كه از كاركرد اصلياش فاصله گرفته و بيش از آنكه به فعاليتهاي هنرياش بپردازد به مكاني براي عرضاندام كالاهاي تجاري بدل شده است. اين روند تا جايي پيش رفت كه علياكبر صفيپور در نشست رسانهاي سالانه خود در آستانه سال 97 از افزايش دو برابري درآمد بنياد در سال 96 خبر داد.
عملكرد هياتمديره بنياد رودكي، به ويژه مدير اين مجموعه كه همين روز گذشته از سفر يك هفتهاي همراه با اركسترهاي ملي و سمفونيك به روسيه بازگشته است در مدت اخير بارها با انتقاد چهرههاي شناخته شده هنر مواجه شده است. ماههاي ابتدايي فعاليت صفيپور در بنياد بود كه يك نمايش فقط با پرداخت پول توسط كارگردان جواني كه هيچ سابقه معتبر هنري در كارنامه نداشت در تالار وحدت روي صحنه رفت.
نمايشي كه به هيچوجه از كيفيت هنري لازم براي اجرا در اين مكان برخوردار نبود و در نهايت با موضعگيري هنرمندان شناخته شده از جمله كانون كارگردانان خانه تئاتر مواجه شد. آنها با انتشار بيانيهاي از نمايش ياد شده انتقاد كردند.
ايرج راد، مديرعامل خانه تئاتر و از چهرههاي شناخته شده اين عرصه كه تجربه حضور روي صحنه تالار وحدت را نيز در كارنامه دارد در گفتوگو با «اعتماد» درباره وضعيت فعلي حاكم بر تالار وحدت ميگويد: «خيلي متاسفم كه چنين اتفاقهايي را شاهد هستيم. چون امكان دارد شما يك زمان براي به سرانجام رساندن كار فرهنگي حاميان مالي به پروژه اضافه كنيد كه اينها الزاما با زمينه اصلي فعاليت فرهنگي مورد نظر ارتباط ندارند اما همين حاميان كمك ميكنند كار هنري و فرهنگي توليد شود. ولي در نمونه ياد شده اين امر ابدا در جهت منافع عرصه فرهنگ و هنر گامي برداشته نشده است. به عنوان مثال امكان دارد در پشت بروشور بسياري از تئاترهاي خارجي با انواع و اقسام تبليعات مواجه شويم ولي جايگاه بروشور به عنوان معرف توليدات هنري يك كمپاني تئاتري نيز جايگاه ويژه دارد و اينطور نيست كه همهچيز در اختيار شركت تجاري گذاشته شود و توليدات آنها را روي صحنه به نمايش بگذارند.»
اين هنرمند پيشكسوت با انتقاد از برنامهريزي و تصميمگيري در تالار وحدت ادامه ميدهد: «حتي گاهي امكان دارد پشت جلد كتابهاي بسيار نفيس نيز با يك تبليغ تجاري مواجه شويم و من در اين اشكالي نميبينم اما اينكه روي صحنه تئاتر و نمايش آن هم از طريق بنياد رودكي و تالار وحدت شاهد تبليغ كالاهاي تجاري باشيم بسيار تاسف آور به نظر ميرسد چون بنياد رودكي متعلق به شخص نيست كه بخواهد به تنهايي براي يك بناي فرهنگي، ملي تصميمگيري كند. به اين ترتيب ما مجوزي براي ديگر موسسههاي خصوصي صادر ميكنيم كه تالار وحدت را به بنگاه تجاري تبديل كنند. اين كار اصلا پسنديده نيست.»
مجموعه فرهنگي كه با فرهنگ اداره نميشود
اما عملكرد علياكبر صفيپور، مديرعامل بنياد رودكي، معاون امور هنري و مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در زمينه افزايش فعاليتهاي تجاري در تالار وحدت تنها از سوي ايرج راد با انتقاد مواجه نشده است. حسين عليزاده بهمن سال 92 در گفتوگو با ماهنامه «تجربه» با انتقاد از شيوه مديريت تالار و اجاره آن به برنامههاي مختلف گفته بود: «تالار وحدت از نظر نمادين جاي مهمي است و حداقل نيم قرن است كه اهميت زيادي در فرهنگ ايران داشته اما همين سالن هم با فرهنگ لازم اداره نميشود. به نظرم اين سالن با اين كنسرتهاي پيدرپي و متوالي، حالت اتوبوسي پيدا كرده است. اتفاقا اجرا در آن نوعي بياحترامي به هنر و هنرمند است. براي مثال قبل از اجراي ما، برنامه تئاتر است بايد به سرعت دكورهاي آن برنامه جمع شود وحتي ما فرصت تست صدا هم نداريم و بايد با حالت عصبي و نگران روي صحنه برويم. از آن طرف هم مردم بايد صبر كنند تا سالن خالي شود و در جايشان مستقر شوند. واقعا جا دارد از مسوولان تالار كه با هنرمندان چنين رفتاري ميكنند شكايت كرد چون در شأن هيچكسي نيست كه با او چنين رفتاري شود.»
نمايش يك خودروي خارجي جاي تئاتر و كنسرت در تالار وحدت
رامين صديقي، يكي ديگر از فعالان شناخته شده عرصه موسيقي بود كه بعد از رونمايي از خودرو روي صحنه اصلي تالار وحدت به انتقاد از چنين رويكردي پرداخت و اينطور واكنش نشان داد: «لايههاي متحرك صحنه تالار وحدت كه با ريل يا بالابر قابل جابهجايي هستند براي تحمل وزن مشخصي طراحي شدهاند. در رويدادهاي هنري، بار مرده در كل مساحت صحنه پخش است و فشار وزن بر هر محل عموما كمتر 100 يا 200 كيلوگرم است. شايد سنگينترين حجم متمركز روي صحنه به محل استقرار پيانو ربط داشته باشد كه قطعا كمتر از 400 كيلوگرم است. اما استقرار يك ماشين با بيش از يك تن وزن و تمركز كل اين وزن بر مساحتي محدود، اگر هم موجب تخريب آني نشود اما يقينا به كاهش استقامت و استهلاك شديد تجهيزات نگهدارنده صحنه منجر خواهد شد. اتصالات، صفحات صحنه و ريلها با تكرار چنين فشارهايي قطعا از بين خواهند رفت.»
حميدرضا نوربخش، خواننده و مديرعامل خانه موسيقي نيز با اشاره به همين اتفاق گفته بود: «من وقتي اين خبر را شنيدم بسيار متاسف و متاثر شدم. ما بايد حرمت فضاهاي فرهنگي را با دقت بيشتري حفظ كنيم. اما خبر اين اتفاق به حدي تعجببرانگيز بود كه من ابتدا باور نميكردم كه چطور چنين مسالهاي اتفاق افتاده است. آن هم در صحنهاي كه همه ميگويند مقدس است. صحنه، يك فضاي فرهنگي است كه هنرمندان در آنجا هنر خود را خلق كردند و معنويت آفريدند و دلها را به آسمان پيوند دادند. ما چطور بايد اجازه بدهيم كه اين نوع كارها در اين مكان انجام شود؟جاي برنامهها و فضاي تجاري، جاي ديگري است. مديران مربوطه بايد در قبال اين اتفاق توضيح بدهند و اگر اشتباهي هم صورت گرفته درصدد جبران آن بربيايند.
قطعا خانه موسيقي در قبال اين اتفاق واكنش نشان خواهد داد. اين موضوع در جلسه آتي هياتمديره خانه موسيقي بررسي ميشود و نتيجه از طريق رسانهها اعلام ميشود.» اما آيا عملكرد بعدي معاون هنري و مسوولان بنياد رودكي از احترام به نظرات كارشناسي هنرمندان نشاني دارد؟ پاسخ كاملا روشن است.
چند روز پس از رونمايي خودرو روي صحنه تالار وحدت، نه تنها مديران بنياد رودكي به اعتراض هنرمندان و اهالي رسانه توجهي نكردند بلكه به فاصله تنها چند روز همايش صنعت چاپ در اين مجموعه برگزار شد كه تصاوير به يادگار مانده از آن برنامه نيز به غايت تاسفبار است. يك جستوجوي ساده در فضاي مجازي عكسها و ويدئوهاي فاجعهباري پيش روي هر شخص دلسوز و پيگير قرار ميدهد كه به قولي اگر از تماشاي آنها دق كند، بيراه نيست. پيداست كه نوع برخورد مسوولان با تالار وحدت تا امروز يك هشدار جدي به اصحاب هنر است.
بايد ترسيد از روزگاري كه تنها گنجينه موسيقي و هنر كشور، كه روزگاري محل رفتو آمد بزرگان هنر اين سرزمين بود، با اين سوءمديريت به ويرانهاي تبديل شود. ويرانهاي كه حالا با ادامه سياستهاي سالهاي اخير به محفلي براي تبليغ و فروش لوازم آرايشي و قرعهكشي سفر به استانبول و خودرو تبديل و گامي ديگر به سرنوشت محتوم خود نزديك شده است.
ايرج راد
خيلي متاسفم كه چنين اتفاقهايي را شاهد هستيم. چون امكان دارد شما يك زمان براي به سرانجام رساندن كار فرهنگي حاميان مالي به پروژه اضافه كنيد كه اينها الزاما با زمينه اصلي فعاليت فرهنگي مورد نظر ارتباط ندارند اما همين حاميان كمك ميكنند كار هنري و فرهنگي توليد شود. ولي در نمونه ياد شده اين امر ابدا در جهت منافع عرصه فرهنگ و هنر گامي برداشته نشده است.
گاهي امكان دارد پشت جلد كتابهاي بسيار نفيس نيز با يك تبليغ تجاري مواجه شويم و من در اين اشكالي نميبينم اما اينكه روي صحنه تئاتر و نمايش آن هم از طريق بنياد رودكي و تالار وحدت شاهد تبليغ كالاهاي تجاري باشيم بسيار تاسف آور به نظر ميرسد چون بنياد رودكي متعلق به شخص نيست كه بخواهد به تنهايي براي يك بناي فرهنگي، ملي تصميمگيري كند. به اين ترتيب ما مجوزي براي ديگر موسسههاي خصوصي صادر ميكنيم كه تالار وحدت را به بنگاه تجاري تبديل كنند. اين كار اصلا پسنديده نيست.