فوتبال به مثابه امري اجتماعي
عاليه شكر بيگي
ارادهاي در جامعه ما حاكم است كه چندان نميپسندد جامعه شاد باشد و شادي كند. همين اراده را در رسانهها ميتوان ديد، برنامهها و مباحثي كه در تلويزيون ميبينيم چقدر باعث شادي مردم ميشود؟ يا مناسبتهاي ملي و مذهبي كه وجود دارد و مردم ميخواهند شادي كنند، همين اراده كه خواهان شادي اين مردم نيست، مترصد هر فرصتي است كه با اين شادي مقابله كند. اما با وجود وجود اين اراده، مردم راه ايجاد شادي را براي خود به وجود ميآورند. يكي از اين راهها فوتبال است. اينكه مردم چرا در تمام دنيا با فوتبال به شادي ميرسند، به اين دليل است كه يك روح جمعي در بازي فوتبال وجود دارد و وقتي اين مسابقه در سطح جهان برگزار ميشود، نوعي رقابت شكل ميگيرد كه در عين اينكه جدال است، پيام صلح را هم به همراه دارد. وقتي پيروزي و موفقيتي در اين مسابقه به دست ميآيد، مردم به شادي ميپردازند و حق مردم است كه اين شادي را در مكاني عمومي به نمايش بگذارند. در تمام دنيا مكانهايي براي شادي مردم وجود دارد، اما وقتي در جامعه ما امكان و فضايي براي شادي مردم تعريف نشده است، وقتي ميخواهند به بهانهاي مثل برد يا درخشش تيم فوتبالشان شادي كنند با اين استدلال كه نظم جامعه به هم خورده است، با آنها برخورد ميشود. بنابراين مردم سعي ميكنند زمينهاي براي شادي در لحظهها و مناسبتهاي ويژه ايجاد كنند. ساختار به فكر ايجاد اوقات فراغت مفيد براي جامعه و خانوادهها نيست. خانوادهها و جامعه نيز، محلي از اعراب براي سختگيريهاي ساختار قائل نيستند. فوتبال در تمام دنيا روح جمعي يك جامعه را با پيروزي در مسابقه هدف ميگيرد. اما در ايران يك تفاوت بزرگ وجود دارد و آن اين است كه مردم حتي پس از باخت يا نتيجه مساوي هم به شادي ميپردازند. بحثي كه مطرح ميشود اين است كه مربي اين تيم توانسته توان تكنيكي بازيكنان تيم يك ورزش حرفهاي مثل فوتبال را ارتقا بخشد، مردم اين را ميبينند. مردم در گيرندههاي خود جنگندگي و تلاش و شجاعت و بيباكي بازيكنان تيم ملي را در ميدان مسابقه شاهد بودند. دروازههايي كه در زمين مسابقه فوتبال قرار دارد، در يك تورنمنت بينالمللي به منزله هويت ملي جوامع است و يك غرور ملي در حفظ اين دروازهها وجود دارد كه بازيكنان با تمام وجود از اين غرور ملي دفاع ميكنند. اما وقتي مردم ميبينند كه با وجود تمام كمبودها و سختيهايي كه ...
اين تيم تحمل كرد و با وجود شايستگيهايي كه اين تيم داشت، نتوانست به مرحله دوم مسابقات صعود كند، وجدان جمعي جامعه ايران لياقت و تلاش و جوانمردي بازيكنان اين تيم به عنوان نمايندگان مردم كه از خود نشان دادند را ستودني ميداند و براي اين لياقت و تلاش شادي ميكند و به اين نمايندگان افتخار ميكند. فوتبال را ميتوانيم به مثابه يك امر اجتماعي تلقي كنيم كه ميتواند در همبستگي جامعه نقش مهمي را ايفا كند. مردم با وجود همه مشكلات اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، معيشتي و... براي ساعاتي همهچيز را فراموش كردند و تنها به عشقي كه در زمين فوتبال در بازيكنان يك تيم ميديدند، چشم دوختند.