كمدي سياه به سبك فرمانآرا
سحر عصر آزاد
«دلم ميخواد» در راستاي دغدغههاي هميشگي و مضامين تكرارشونده فيلمهاي بهمن فرمانآرا، راهكاري فانتزي و دراماتيك براي مواجهه و غلبه بر سرخوردگيها و تلخيهاي زندگي است؛ آنهم در شرايطي كه ديگر نميتوان با سلاح عيني به جنگ جهان رئال رفت. فرمان آرا حضور در سينما را از سال 1350 با ساخت آثار كوتاه و مستند آغاز كرد و آثاري چون «خانه قمرخانم»، «شازده احتجاب» و «سايههاي بلند باد» را تا سال 1357 ساخت. در سينماي بعد از انقلاب هم 6 فيلم «بوي كافور، عطر ياس»، «خانهاي روي آب»، «يك بوس كوچولو»، «خاك آشنا»، «دلم ميخواد» و «حكايت دريا» را در كارنامه خود ثبت كرده كه فيلم آخر در دوره اخير جشنواره جهاني فجر به نمايش درآمد.
علاوه بر اينكه در همه آثارش فيلمنامه را به تنهايي يا با همكاري يك نويسنده به نگارش درآورده، تهيهكننده آثاري مهم و ماندگار در سينماي قبل از انقلاب بوده كه از آن جمله ميتوان به «شطرنج باد» محمدرضا اصلاني، «گزارش» عباس كيارستمي، «كلاغ» بهرام بيضايي و «دايره مينا» داريوش مهرجويي اشاره كرد.
«دلم ميخواد» به عنوان پنجمين فيلم به اكران درآمده اين نويسنده- فيلمساز- تهيهكننده پيشكسوت كه بر اساس فيلمنامهاي از اميد سهرابي ساخته شده، بيش از هر چيز وامدار دغدغهمندي و افسوسهاي هميشگي فرمان آرا كه در پيوند با طبع شوخ سهرابي تلطيف و پرانرژي شده است.
داستان نويسندهاي كه از دوران اوج خود فاصله گرفته و ديگر دستش به قلم نميرود و حالا به واسطه يك تصادف و شنيدن صداي نوع خاصي از موسيقي در ذهنش، دوباره شوق نوشتن پيدا ميكند.
تضاد موسيقي رقصي با موقعيت فروپاشيده بهرام فرزانه و شهر و مردمانش و درامي كه از اين تضاد تراوش ميكند؛ در كنار مرگانديشي كه مولفه مشترك فيلمهاي فرمانآرا است، اين فيلم را تبديل به يك كمدي سياه به سبك و سياق خاص فرمان آرا كرده كه از اين وجه در كارنامه او منحصر به فرد و قابل تحليل است.
ادامه در صفحه 15