عدالتخواهي و اصلاحطلبي
غلامرضا ظريفيان| عدالتخواهي ماهيت شعارهاي اساسي انقلاب 57 و تبار جنبشهاي اصلاحي در ايران ازجمله جنبشهاي تنباكو و مشروطه بود. تبعيض همواره يكي از مهمترين عاملهاي مفاسد اجتماعي و فردي بوده است. در رسالت پيامبران دو موضوع مهم ابلاغ توحيد و برقراري عدالت مطرح شده است. آيه «ليقوم الناس بالقسط» مردم را به عنوان فاعلان عدالت ميداند. در واقع تاكيد شده است كه بايد مردم را آموزش داده و تربيت كرد تا عادلانه رفتار كنند. يكي از مهمترين شعارهاي انقلاب اسلامي نيز مساله عدالت بوده است كه آن را ميتوان به شكل اقتصادي و مادي ديد. يكي از وجوه مهم عدالت توزيع عادلانه ثروت و كاهش فاصله طبقاتي و ايجاد فرصت براي آحاد ملت است. حتي در اين آيه نميگويد كه آحاد مسلمانان و اقوام خاص، بلكه آحاد ملت مدنظر اين آيه است. روايات و آيات ما نسبت به مساله عدالت حساس است و حضرت علي در اين باب ميگويد كه اگر فقر از دري وارد شد، ايمان از در ديگري خارج ميشود. اين مساله نشاندهنده اين است كه توزيع عادلانه ثروت يكي از مهمترين گامهاي عدالت است. البته در كنار توزيع عادلانه ثروت، توزيع عادلانه كرامت و قدرت نيز بايد مورد توجه قرار بگيرد. در دهه اول انقلاب به خوبي شعار عدالتخواهي مطرح ميشد و اصلاحطلبان امروزي نيز به عدالت توجه ويژهاي داشتند. در همان زمان حضرت امام بر مساله توزيع عادلانه ثروت تاكيد ميكردند. آثار و انديشههاي امام گوياي همين زاويه ديد است. در دهه دوم با پايان جنگ و آغاز دوره سازندگي مساله عدالت مورد توجه قرار گرفت. مسالهاي مثل آزاديهاي سياسي و مدني كه در دوران جنگ مورد غفلت قرار گرفته بود، نسبت به بحث عدالت اقتصادي بيشتر مطرح ميشد. ميتوان گفت كه اصلاحطلبها در دورهاي نسبت به مساله عدالت اجتماعي غفلت كردهاند. امروز اگر به گفتوگوهاي جدي سران اصلاحطلب دقت بكنيم، ميبينيم كه واقعيتهاي اجتماعي هم نشان ميدهد كه اصلاحطلبها كه در منظومه فكريشان به مردم توجه دارند؛ كاهش فاصله طبقاتي، توزيع عادلانه ثروت، دوري از فساد و افزايش اشتغال به هر حال مورد مطالبه جامعه است. اصلاحطلبان كه مدعي جدي مردم سالاري بودند نميتوانند نسبت به اين نياز واقعي و جدي جامعه بيتفاوت باشند. هر چقدر در اين زمينه غفلت كنند از خواستههاي واقعي مردم فاصله گرفتهاند. بحث عدالت، بحث هميشگي تاريخ معاصر ما بوده است. مساله عدالت را بايد چند وجهي ديد. يكي از وجوه مهم آن توزيع عادلانه ثروت و فرصتهاي برابر و مبارزه جدي با رانت و فساد مالي است. مساله توزيع عادلانه قدرت نيز در كنار توزيع عادلانه ثروت بايد مورد توجه قرار داد. اينكه شهروند درجه يك و دو نداشته باشيم. اصلاحطلبان صرفا نبايد به شعار بسنده كنند. براي جامعه كاهش فاصله طبقاتي مهم است. افزايش ماليات، ايجاد اشتغال و افزايش توليد از مباحث مهم حال حاضر است. بايد به رشد اقتصادي كشور كمك كنيم تا مساله توزيع عادلانه ثروت و قدرت محقق شود.