گفتوگويي كوتاه با معصومه پرندوار، فرماندار شهرستان هامون
به استاندار گفتم نميخواهم يك فرماندار زن نمايشي باشم
زهرا روستا
شير را نر و ماده نيست؛ اين ضربالمثلي سيستاني است كه فرماندار شهرستان هامون در نخستين روز كاري خود به مردم شهرش يادآوري كرد. معصومه پرندوار يكي از دو فرماندار زن استان سيستان و بلوچستان، متولد سال 1357 و فارغالتحصيل كارشناسي ارشد رشته جغرافيا و برنامهريزي شهري است. پرندوار 14 سال سابقه فعاليت در استانداري استان سيستان و بلوچستان و خراسان شمالي را دارد. ميگويد: «با مردم ارتباط خوبي دارم و اين روحيه تعامل و همكاري باعث پيشرفت ميشود.»
در اعتراض به انتصاب فرمانداران زن، گفته شده بود فرماندار يعني والي و والي نميتواند زن باشد. اما ريشسفيدان شهرستان هامون از آمدن يك فرماندار زن استقبال كردهاند. ميگويند زن مادر است و مادر مسووليتپذير. ديدگاهي كه در تضاد با نظري است كه زنان را به خاطر مادر بودن از مشاركت سياسي و اقتصادي منع ميكند. پرندوار ميگويد: «مشاركت و همكاري مردم اميد و انگيزه من است. مردم به جنسيت اهميت نميدهند و از آمدن هركس كه بتواند مشكلات آنها را مرتفع كند، استقبال ميكنند.»
پرندوار معتقد است انتصاب زنان فرماندار روي خودباوري زنان استان سيستان و بلوچستان تاثير چشمگيري داشته: «در استان سيستان و بلوچستان با وجود مراكز دانشگاهي متعدد هنوز شاهد وجود برخي تعصبهاي قومي بيجا در ارتباط با حضور زنان در جامعه و تحصيل آنها هستيم. استاندار سيستان و بلوچستان در تلاش است اين نگاه را تغيير دهد. انتخاب دو زن در دو منطقه سيستان و بلوچستان براي تغيير نگرش نسبت به زنان و افزايش انگيزه و اميد دختران براي رشد و پيشرفت صورت گرفته است.»
فرماندار هامون درباره اهميت انتصاب يك فرماندار زن ميگويد: «به استاندار گفتم: نميخواهم يك فرماندار زن نمايشي باشم. آقاي هاشمي گفت: ثابت كنيد زنان ميتوانند كار كنند. خوشبختانه استاندار نيز نگرشي فرمايشي به انتخاب زنان فرماندار نداشت و با حمايتهاي ايشان در حال حاضر تيم كاري منسجمي در استان سيستان و بلوچستان تشكيل شده است. سيستمي كه در آن زن و مرد بودن مهم نيست.»
پرندوار در مورد نقش زنان مدير در استان براي رشد اجتماعي و فرهنگي زنان ميگويد: «زنان بايد براي از بين بردن فاصلههاي اجتماعي، فرهنگي و تحصيلي به يكديگر كمك كنند. يكي از برنامههايي كه ما با همكاري سازمان محيط زيست در دست اجرا داريم توانمندسازي زنان حاشيه تالاب هامون است. ميخواهيم زنان را از عريضهنويس به برنامهنويس تبديل كنيم.»
مديران زن استان سيستان و بلوچستان خواهناخواه نماينده زناني هستند كه به دليل شرايط سياسي، اقتصادي يا فرهنگي ايران امكان حضور موثر در جامعه را از دست دادهاند. بايد ديد كارنامه اين زنان در آينده ميتواند در بهبود جايگاه زنان توانمند موثر باشد يا خير.
روايت زندگي زنان در سيستان و بلوچستان
1- چهار گالن 20 ليتري آب را از صندوق عقب ماشين در ميآورد، يكييكي ميگذارد جلوي شير آب ايستگاه آب شيريني. پر ميكند و دوباره برميگرداند به صندوق عقب ماشين. برنامه هر پنجشنبهاش بعد از ساعت كاري آوردن آب است. زاهدان لولهكشي آب تصفيهشده دارد، اما بسياري از زنان ترجيح ميدهند به جاي اعتماد به آب لولهكشي هفتهاي يكي دو بار به ايستگاههاي آب تصفيهشده سطح شهر بروند و آب بخرند.
2- ساعت سه بعدازظهر است، زن تا به سر كوچه ميرسد، ماشين راه افتاده، چادرش را تا نيمه روي سرش ميكشد و با دو كپسول خالي گاز شروع به دويدن ميكند. ماشين با ديدن زن ميايستد. كپسولها پر ميشوند و حالا صداي غلتيدن كپسولهاي پر شده در مسير خانه به گوش ميرسد. زاهدان لولهكشي گاز ندارد.
3- صداي ترانه شاد ون سبزرنگ فضاي ايستگاه را پر كرده است. تا ون پر شود، مشغول برق انداختن شيشه ماشين ميشود. انگار هيچچيز، نه مسير تكراري ون و نه سر و كله زدن با رانندههاي بياعصابش آراستگي روسري رنگ به رنگ و موهاي طلايياش را به هم نميزند. با سوارشدن يك مرد و زن جوان ماشين پر ميشود و به سرعت حركت ميكند.
4- سارا تازه از فتح مونبلان، بزرگترين قله اروپا بازگشته است و اين روزها براي جبران روزهاي نبودنش تمام وقتش را در كارگاه ساختماني ميگذارد. كوهنوردي كه مسوول دفتر فني يك كارگاه ساختماني باشد تلاش مضاعفي براي رسيدن به موفقيت ميخواهد.
اين چهار تصوير، قسمتي از زندگي روزانه چهار زن در شهر زاهدان است. تصاويري ساده از ميان صدها تصوير مشابه از زندگي زنان در اين شهر كه برخي از آنها از فرط تكرار عادي جلوه ميكنند. اما زماني كه سعي ميشود مشاغل، رشتههاي تحصيلي و حتي نگرشها را به مردانه و زنانه تقسيم كرد، اين شاتهاي عادي از زندگي روزانه زنان بيشتر به چشم ميآيد و بسياري از مشاغل كه در تعريف مشاغل مردانه قرار ميگيرند وقتي توسط يك زن انجام ميشوند پسوند جنسيت به دنبال آنها ميآيد. آن وقت راننده اتوبوس زن، مربي رانندگي پايه يك زن، نخستين زن مسلمان فاتح اورست، مهندسان ناظر ساختمان زن و... حتي كابينتساز زن آن هم در استاني كه شايد بسياري از افراد شناخت درستي نسبت به بافت فرهنگي و اجتماعي آن ندارند، شاخص به نظر ميرسند.
خارج شدن زنان از نقشهاي كليشهاي در اين استان تنها محدود به مشاغل عادي و زندگي روزانه نميشود؛ بلكه آنها توانستهاند راه خود را به پستهاي مديريتي استان نيز پيدا كنند. دو فرماندار، يك معاون استاندار، شهردار، ناظر گمرك زن كه در تاريخ گمرك ايران بيسابقه بوده و چندين مديركل، بخشي از پستهايي هستند كه زنان استان سيستان و بلوچستان را خبرساز كرده است. انتصابهايي كه در سطح كشور در نوع خود كمنظير و حتي بينظير است.
علاوه بر انتصابها زنان اين استان در انتخابات نيز موفقيت نسبي داشتهاند. فراي از كارنامه كاري اين زنان، مردم استان به زنان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي شهر اعتماد كردهاند وآنها را به عنوان نماينده خود روانه مجلس و شوراها كردهاند.
آمار مربوط به تحصيلات تكميلي در استان سيستان و بلوچستان گوياي پيشتازي زنان در دانشگاههاست؛ درحالي كه در كل كشور جمعيت زنان تحصيلكرده در مقطع آموزش عالي 3/0 درصد بيشتر از مردان است اين اختلاف در استان سيستان و بلوچستان به 8/0 درصد ميرسد. علاوه بر اين آمار زنان مشغول به تحصيل در مقطع فوقليسانس، دكتراي حرفهاي و دكتراي تخصصي در استان سيستان و بلوچستان بالاتر از آمار مردان مشغول به تحصيل در اين مقاطع است. اين برخلاف آمار كشوري است كه نشاندهنده پيشتازي مردان در اين مقاطع است. در كنار اين رشد در آموزش عالي نميتوان آمار بالاي بيسوادي و فقر فرهنگي برخي طبقات زنان در اين استان را ناديده گرفت. استان سيستان و بلوچستان جمع اضداد است و آمار چندهمسري، ازدواج در سنين پايين، بيسوادي و محروميت از حقوق قانوني و اجتماعي، گوياي شكاف عميق ميان طبقات مختلف زنان در اين استان است. درصد زنان سرپرست خانوار در ايران 1/12 درصد است كه اين درصد در استان سيستان و بلوچستان به 6/16 ميرسد. بسياري از زنان سرپرست خانوار اين استان در وضعيت اقتصادي نامناسبي زندگي ميكنند و حتي از حداقل حقوق شهروندي برخوردار نيستند. با توجه به اين آمار قرار گرفتن تعدادي محدود از زنان در سمتهاي مديريتي و اجرايي به تنهايي مشكلات زنان را برطرف نميكند اما ميتواند گامي مثبت در جهت الگوسازي و از بين بردن نگاه منفي نسبت به نقش زنان در استاني باشد كه هنوز در بسياري از مناطق آن سنتها حرف اول را ميزنند. سنتهايي كه دختران جوان را به عقد مردان مسن طايفهشان درميآورد و بعد با سه بار گفتن كلمه طلاق آنها را با چند فرزند به سرپرست خانوار تبديل ميكند. آذر كشميري كه در دوران اصلاحات عضو شوراي شهر زاهدان و مشاور امور بانوان استانداري استان سيستان بلوچستان بوده است، مسوول تشكل غيردولتي انجمن فرهنگي بانوان در اين استان است. انجمني كه سعي در توانمندسازي و اشتغالزايي براي زنان سرپرست خانوار دارد. كشميري ميگويد: «زنان بايد وارد پروسه توانمندسازي خود شوند و در اين ميان مديران زن و اقشار فرهيخته زنان در غياب قوانين حمايتي بايد به كمك زنان آسيبپذير بشتابند.»
علاوه بر اينها تاثير عميق و كاريزماتيك رهبران مذهبي و ريشسفيدان طوايف استان در بهبود شاخصهاي توسعه زنان در استان سيستان و بلوچستان بسيار تعيينكننده است. مضاف بر انجام اقدامات و رايزني با اين رهبران، براي تغيير نگرش مردم، در تصميمگيريهاي كلان بايد به مشاركت اقتصادي زنان اهميت داده شود تا جمعيت بيشمار زنان تحصيلكردهاي كه ميتوانند موتور محركه توسعه اجتماعي استان باشند، در جستوجوي كار و جايگاهي درخور شأن، مجبور به مهاجرت از استان و حتي كشور نشوند.