ژاپن شجاعانه تن به تراژدي داد
كاميكازه دركازان
علي كربلايي
براي ژاپنيها كشته شدن به دست دشمن يك ننگ است كه تا ابد از نامشان پاك نخواهد شد. حتي در مبارزات ساموراييها زماني كه مبارزي شكست ميخورد، رسم جوانمردي اين بود كه شخص شكست خورده با دستان خودش كشته شود تا دامانش ننگين نشود. در تاريخ ژاپن با موارد عديدهاي از خودكشي براي افتخار همچون هاراگيري و كاميكازه روبرو هستيم كه به سبب جلوگيري از آبروريزي، خجالت و شرم صورت ميپذيرفتهاند. خودكشي در فرهنگ اين كشور به قدري رخنه كرده كه مناسك متفاوتي برايش تدارك ديده شده است. از آئوكيگاهارا كه جنگلي است در نزديكي كوه فوجي كه آخرين ميعادگاه انسانهاي شجاع است تا كاروشي كه نوعي خودكشي بر اثر زياد كار كردن است. كاميكازه هم روش خلبانهاي ژاپن در جنگ جهاني بود. آنها زماني كه ديدند بمبي قويتر از هواپيماهايشان ندارند، با جانفشاني به رزمناوهاي امريكايي آسيب ميرسانند.
اما به زمين فوتبال بياييم؛ جايي كه ژاپن در چند دقيقه مانند توفان ماورايي سر بلژيك خراب شد و با دو گل از اين تيم پيش افتاد. ژاپن تيمي بود كه ميتوانست حداقل بازي را به وقت اضافه بكشد و شانسش را امتحان كند. اما اين تعابير براي ما است؛ مايي كه با فرهنگي متفاوت بزرگ شدهايم. در آن كشور، بايد شرافتمندانه مبارزه كني و با توان خودت به حريف آسيب برساني؛ تا جايي كه جان در بدن داري. ژاپنيها به پيروزي ايمان داشتند و ميخواستند كار به اما و اگر در وقتهاي اضافي نكشد. و اينجا دقيقا نقطهاي بود كه آنها در زمين بازي شكست خوردند. ژاپنيها با اين كار خودكشي كردند. در محوطه جريمه شمالي استاديوم كازان هاراگيري كردند. اگر بنا بر اين نبود، اصلا شاهد دو گل پيش افتادن اين تيم نميبوديم. هدف، ناديده گرفتن بلژيك نيست. اما چيزي كه در تمام نود دقيقه جلبتوجه ميكرد، ژاپنيها بودند. تيمي كه بدون استرس به ميدان رفته بود. تيمي كه هيچ ترسي از شكست نداشت. تيمي كه بازيكنانش به راحتي و با اعتماد به نفس توپ را به هم ميسپردند. تيمي كه كسي قرار نبود به تنهايي منجياش باشد.
ژاپن در بازي برابر بلژيك، آينه تمامنمايي از تمام آثار ارزشمند سينماي اين كشور بود. ساموراييهايي آبي، شرافتمندانه جنگيدند و زيباترين 45دقيقه جام جهاني را براي ديوانههاي فوتبال ساختند. دقايق پاياني ديوانهوار اين بازي ميتوانست با كنترل بازي از سوي ژاپنيها تبديل به دقايقي ملالآور مانند تمام 120دقيقه بازي روسيه و اسپانيا بشود. اين اتفاق رخ نداد و بايد از ژاپن ممنون باشيم كه نشان داد فوتبال هر روز معجزهاي جديد براي ما در آستينش دارد.
ايران و ژاپن
قطبهاي مثبت و منفي
ژاپنيها در ديدار مقابل بلژيك جنگيدند. تمام تلاش آنها اين بود كه شرمسار پيش مردمشان برنگردند. اما اوضاع آنطوري كه تصور ميكردند پيش نرفت. شكست در ثانيه پاياني، باعث شد ساموراييهاي خسته مقابل هوادارانشان تعظيم كنند. با وجود اينكه همه ديدند آنها تمام وجودشان را درون زمين گذاشتند، باز هم سراغ هوادارانشان در ورزشگاه رفتند و با اداي احترام به آنها درخواست داشتند كه بخشيده شوند. تصويري تكراري از مردم ژاپن كه اگر در كاري موفق نشوند، حتما عذرخواهي ميكنند. پس از خلق اين صحنه، شبكههاي اجتماعي پر شد از مقايسه ژاپنيها و ايرانيها. اينكه فلان بازيكن تيم ملي منت تعطيلات نرفتنش را سر مردم گذاشته و از آن طرف ديگري منتقدانش را دعوت ميكند كه زيادهگويي اضافه نكنند؛ مقايسه بين بازيكناني بود كه در دور گروهي حذف شده بودند و بازيكناني كه در ثانيههاي آخر از يك هشتم كنار رفته بودند. اين موضوع تفاوتي آشكار و واضح براي مردم عصباني ايران بود. اما اين بازي روي ديگري داشت كه به مردم هم تلنگري جدي بزند.
در پايان بازي و پس از به اتمام رسيدن مراسم عذرخواهي ژاپنيها، هوادارانشان چند دقيقهاي در ورزشگاه مشغول پاكسازي محيط ورزشگاه شدند. به هر حال هواداران توليد زباله ميكنند. اما ژاپنيها مثل هميشه مسووليتپذيري نشان دادند و تمام جايگاههاي استاديوم را تميز كردند. نتيجه اين شد كه برخي از كاربران توييتر با انتشار عكسهايي از اين حركت جمعي ژاپنيها موضعگيريهاي جالبي كردند. اينكه اگر توقع داريد فوتباليستهايمان مانند ژاپنيها برخورد كنند، ابتدا خودتان شبيه هواداران ژاپني بشويد؛ حرفي كه به نظر بيراه هم نميآمد. ژاپنيهاي مغموم يادشان نرفت كه وظايفي اجتماعي دارند و از آن طرف فوتباليستها هم يادشان بود كه از هوادارانشان عذرخواهي كنند. يك جاده دوطرفه كه هيچ كدام از مسير اصلي بيرون نزدند. زماني كه همه مطابق وظايفشان جلو بروند و حتي از شرح وظايفشان فراتر هم بروند، اوضاع چيزي شبيه به وضعيت ژاپن ميشود. به هر حال مقايسه ايران و ژاپن در جزييات قياس معالفارق است. اما در كليات، يعني در همين رعايت ادب و احترام متقابل ميتوان كاملا شبيه به آنها بود.