نداشتههاي مان در جام جهاني (3)
كيروش انزو بيرزوت نبود
حالا كه چندين روز از حذف تيم ملي ايران از جام جهاني گذشته و در اين مدت كره جنوبي هم آلمان را حذف كرد و ژاپن نيز به مرحله يكهشتم نهايي جام جهاني رسيد و با نمايشي درخشان و هجومي مقابل بلژيك، تحسين همگان را برانگيخت، نگاه بهشدت تحسينآميز عموم مردم به عملكرد تيم ملي ايران در جام جهاني 2018 تا حدي تعديل شده است؛ چراكه اولاً نتايج تيمهاي آسيايي در اين جام نشان ميدهد كه ما بهترين تيم آسيايي جام نبوديم، ثانياً كره جنوبي قهرمان جهان را شكست داد و حذف كرد ولي ما مقابل قهرمان اروپا پس از حدود نود دقيقه دفاع كردن نتيجهاي بهتر از تساوي نصيب مان نشد، ثالثاً مرحله يكهشتم نهايي جام نشان داد كه اسپانيا و پرتغال تيمهاي چندان قدري هم نبودند و اسمشان قويتر از خودشان بود. البته اين نكات هيچ يك دال بر اين نيست كه تيم ملي ايران در جام 2018 ناموفق يا ضعيف بود. ما با كسب 4 امتياز بهترين جام جهاني خودمان را تجربه كرديم. تنها تيم آسيايي صعود كرده به يكهشتم نهايي (ژاپن) هم مثل ما 4 امتيازي بود. اما مشكل اصلي تيم ايران نقصان اين تيم بود. يعني تيم ما تيم ناقصي بود. برخلاف اينكه در اين مدت تاكيد زيادي شده است كه تيم ايران ستارهمحور نبود و «تيم» بود، بايد گفت كه تيم ما چيزي از تيم بودن كم داشت. تيم فوتبال تيمي است كه توامان توان دفاع كردن و حمله كردن دارد ولي تيم ملي ايران از حيث توان حمله كردن روي دروازه حريف تقريباً در تعطيلات به سر ميبرد! ما فقط ميتوانستيم دفاع كنيم و ضد حمله بزنيم. يعني معدود لحظات هجومي تيم ايران روي دروازه تيمهاي مراكش و اسپانيا و پرتغال محصول ضد حملات شاگردان كيروش بود. تيمي كه توان حمله كردن ندارد و فقط با ضد حمله ميتواند به گل برسد، قطعاً چيزكي از يك تيم كامل كم دارد. ولي جدا از اين ويژگي، نقصان ديگر تيم ملي ايران ضدحملات اندك بود. ما در سه بازي خودمان در جام جهاني، به تعداد انگشتان يك دست موفق شديم با ضد حمله به شكل خطرناكي به دروازه حريف نزديك شويم. ضد حملات بسيار اندك، يكي از علل ناكامي ما در گل زدن در جريان بازي بود. دو گل تيم ايران در اين جام، محصول گل به خودي مدافع مراكش و پنالتي در بازي با پرتغال بود. براي رسيدن به گل بايد بيشتر از اينها حمله كرد؛ كاري كه تيم كيروش توانايي يا جسارتش را نداشت. اما جدا از كمتعداد بودن ضد حملات ايران، بازيكنان تيم ما هنگام ضد حملات كمشمار هم بودند. يعني ضد حملات ما اندك بود و حداكثر با سه بازيكن صورت ميگرفت. همين دو ويژگي موجب شد كه ضد حملات تيم ما هيچوقت به گل منتهي نشوند. فوتبال دفاعي لزوماً زشت نيست ولي به هر حال براي پيروزي در بازي فوتبال بايد گل زد. اگر قرار باشد 85 دقيقه مانع از گل زدن حريف شويم و 5 دقيقه از وقت بازي را صرف گل زدن خودمان بكنيم، دست كم بايد با چهار بار هم به سمت دروازه حريف حمله كنيم يا به دفعات بيشتر يا با بازيكنان پرشمارتري اقدام به ضد حمله كنيم. در غياب اين موارد، دستيابي به پيروزي كار بسيار دشواري است؛ كمااينكه اگر مدافع مراكش گل به خودي نزده بود و رامين رضاييان هم توپ را به آن شكل به پاي ديهگو كاستا نكوبيده بود، ما عملا با سه تساوي جام جهاني را ترك كرده بوديم. سه تساوي، روح بازيهاي ايران در جام جهاني 2018 بود. تيم ايتاليا هم در جام جهاني 1982 بهشدت دفاعي بازي ميكرد و با اين شيوه حتي قهرمان جهان هم شد ولي تفاوت بازي آن تيم انزو بيرزوت و تيم كارلوس كيروش در توان گلزني اين تيمها بود. تيم كيروش از گل زدن ناتوان بود اما ايتالياي 1982 با اينكه در يكچهارم نهايي و نيمهنهايي و فينال دفاعي بازي ميكرد، ولي 2 گل به آرژانتين زد، 3 گل به برزيل، 3 گل به لهستان و 3 گل هم به آلمان در فينال. تازه در فينال يك پنالتي هم مقابل آلمان از دست داد. ايتالياي دفاعي در چهار بازي 11 گل زد. آن ايتاليا شايد دفاعيترين قهرمان جهان در كل ادوار جام جهاني باشد. اما چه چيزي در آن تيم بود كه موجب ميشد ضمن ارايه بازي بهشدت دفاعي، 11 گل در چهار بازي بزند؟ اين سوالي است كه آناليزورهاي فوتبال ما بايد در جستوجوي پاسخ دقيق آن باشند. شايد بايد دوباره بازيهاي تيم انزو بيرزوت را ببينيم تا بفهميم چرا ايتاليا با آن بازي دفاعي غليظ، 3 گل به برزيل زد و 3 گل به آلمان. آن تيم يك تيم كامل بود. تيم كامل لزوماً نبايد مثل برزيل 1982 يا بارسلوناي دهه اخير بهشدت هجومي باشد. همين كه گل نخورد و گل بزند، تيم كاملي است. تيمي كه سخت گل ميخورد و راحت گل ميزند، چه فرقي دارد كه دفاعي بازي ميكند يا هجومي؟ طرفداران چنين تيمي نهايتا شادمان خواهند بود. اما تيم ايران به رهبري كارلوس كيروش، سخت گل ميخورد و سخت هم گل ميزند. آيا با اين شيوه بازي ميتوانيم در جام ملتهاي آسيا قهرمان شويم. مگر نه اينكه آنجا بايد با همين ژاپن و كره و استراليا بازي كنيم براي رسيدن به عنوان قهرماني؟ مراكش چه تفوقي بر ژاپن داشت در اين جام جهاني. وقتي در برابر مراكش مشكل گلزني داشتيم، اگر ناتواني كلي تيم كيروش در حمله كردن روي دروازه حريف برطرف نشود، هيچ بعيد نيست در جام ملتهاي آسيا مقابل ژاپن و استراليا و كره جنوبي هم مشكل اساسي داشته باشيم براي گلزني. بازي دفاعي، فلسفه فوتبال كيروش است ولي كيروش بايد فكري هم بكند براي توان تهاجم درست و حسابي روي دروازه حريف در عين دفاعي بازي كردن در اكثر دقايق مسابقه.