گذر از نوجواني به جواني، چالش كاريابي افراد اتيستيك
ريحانه ظهيري
گذر از نوجواني به جواني براي هر شخص، روندي دشوار است و براي افراد داخل طيف اتيسم ميتواند چالش برانگيز باشد. زماني كه با والدين نوجوانان اتيستيك صحبت كردم متوجه شدم كه آنها در هر لحظه از زندگيشان نگران آينده شغلي فرزندانشان و آنچه به عنوان فرصت در دسترس آنان قرار خواهد گرفت، هستند. اين افراد با شرايطي كه دارند قادر به حفظ و حتي برتري در حرفهها و نيروي كار اصلي هستند. ما ميتوانيم با آموزش مناسب، پشتيباني و فرصتدهي به افراد اتيستيك شانس كاريابي در آينده را به آنان بدهيم. اما حتي اگر فرصتهاي شغلياي در دسترس باشند، چه انواعي از شغل براي افرادي كه داخل طيف اتيسم هستند مناسب است؟ مخصوصا كساني كه علاقهمند به فناوري هستند. تِمپِل گراندين، يكي از معروفترين افراد مبتلا به اتيسم و به عنوان كسي كه حامي حقوق افراد اتيستيك است، اغلب درباره فرصتهاي شغلي براي افراد اتيستيك نوشته است. اين افراد كه عملكرد بالا و پايين دارند اغلب حافظه كاري كوتاهمدت دارند اما نسبت به افراد خارج از اين طيف خاطرات طولاني مدتي را دارا هستند. در هر گونه جستوجوي شغلي قطعا بايد اين موارد را مورد توجه قرار داد. گراندين دستهبنديهاي شغلي را به دو دسته تقسيم ميكند:
1) افرادي با مهارتهاي بصري / تفكر بصري
2) افرادي كه متفكران بصري قوي نيستند، با اين حال داراي مهارتهايي همانند رياضيات و موسيقي هستند.
صرف نظر از انتخاب شغل، افراد داخل طيف همانند ديگر افراد جامعه لازم است نسبت به نقاط قوت و ضعف خود كه ميتواند منجر به يافتن شغل مناسب شود آگاهي يابند. افراد اتيستيك بايد داراي كارفرمايي باشند كه نسبت به شرايط آنان شناخت و آگاهي لازم را داشته و در عين حال قدردان اين افراد با نيازهاي ويژهشان باشند كه اغلب با تواناييهاي خاصي همراه هستند.
مساله حرفهآموزي بچهها احتياج به يك برنامهريزي دقيق و بلندمدت با حضور كارشناسان دارد. به عنوان پيشنهاد ميتوان اين موضوع را مطرح كرد كه دولت ترتيبي دهد تا سازمانهاي سنجش در رابطه با استخدام بزرگسالان اتيستيك فعاليت خود را آغاز كنند. به اين صورت كه بر اساس قرارگيري بزرگسالان اتيستيك در داخل طيف چه آزمونهايي براي آنان تعيين شود كه بتوانند تواناييهاي خود را در زمينههاي مختلف شغلي نشان دهند. زماني كه پاي صحبت مادر آرين مينشينم ايشان عنوان ميكنند كه پسرشان را به كلاس شنا، موسيقي، اسكيت و... ميبرند. مادر آرين ميگويد: «من به عنوان يك مادر بايد تمام راهها را امتحان كنم تا ببينم آرين در چه زمينهاي استعداد دارد در چه زمينهاي نه. قبل از مساله حرفهآموزي مراكز آموزشي از جمله مدارس بايد نوجوان را ارزيابي كنند تا ببينند در چه زمينههايي توانايي دارد و او را سوق دهند به سمت راه درست. متاسفانه ما در ايران استعداديابي نداريم. استعداد بچهها را خود مادر و پدرها كشف ميكنند. حتي در مورد بچههاي عادي هم همينطور است اما در مورد بچههاي اتيستيك سختتر است.» در عين حال مادر آرين در پايان مساله بيمه را مطرح ميكند: «در صورتي كه خانوادهها داراي بيمه تكميلي باشند بعضي از اين بيمههاي تكميلي كه تعدادشان هم اندك است كاردرماني و گفتار درماني را تحت پوشش قرار ميدهند مگر اينكه همان طرحي كه دولت آقاي روحاني به عنوان طرح سلامت عنوان كردند را اجرا كنند تا جدا از اتيسم به باقي اختلال و بيماريها پرداخته شود و هزينههاي بيشتري را پوشش دهد، هزينههاي درماني هر شخص اتيستيك كه بتواند از تمام آموزشهاي لازم برخوردار شود و با توجه به دريافت آن آموزشها پيشرفتي داشته باشد ماهيانه سه ميليون تومان است. و شركتهاي بيمه معمولا چنين ارقامي را تحت پوشش خود درنميآورند.»