• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4132 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۱ تير

احمد مازني در گفت‌وگو با «اعتماد»:

ممكن است مردم منِ روحاني را نخواهند اما ايران را دوست دارند

پيشنهادتان در شرايط فعلي چيست؟

به نظر مي‌رسد مجموعه عناصر تاثيرگذار داخل كشور، چه در حاكميت، چه در احزاب و چه در حوزه‌هاي نخبگان بايد ابتدا درباره اينكه براي حركت از وضع موجود به وضع مطلوب چه مسيري طي كنيم، به نوعي وحدت‌نظر برسند. اين گام نخست است. بنابراين پيشنهاد مي‌كنم پيش از هر اقدامي، نوعي آتش‌بس ميان جناح‌هاي سياسي برقرار كنيم. هفته گذشته در ديداري كه با حجت‌الاسلام رييسي، توليت آستان قدس رضوي داشتم به ايشان گفتم خوب است همانطور كه آقاي خاتمي براي ارتقاي سطح انسجام ملي پشت سر آقاي ناطق‌نوري نماز خواندند، شما نيز پشت سر آقاي روحاني بايستيد و نماز بخوانيد كه اتفاقا به‌نحوي استقبال كرده و گفتند ما حاضريم روزه هم بگيريم. اين اتفاق مهمي است و باعث مي‌شود مردم احساس كنند همه مقام‌هاي مسوول در جناح‌هاي سياسي مختلف و اركان گوناگون نظام نسبت به حل مشكلات مردم و ارتقاي سطح كارآمدي نظام و همچنين وحدت ملي و يك‌صدايي در قبال دشمنان خارجي، اتفاق‌نظر دارند.

معتقدم اين مهم‌ترين گام است. در غير اين‌صورت اگر قرار باشد، هر كس بنا به سليقه شخصي خود، يك نظريه و طرح اقتصادي ارايه دهد و ديگري بگويد نقدينگي‌ها را جمع كنيم، يكي بگويد رييس بانك مركزي را عوض كنيم، نفر سوم پيشنهاد دهد كه كل تيم اقتصادي را تغيير دهيم، راه به جايي نخواهيم برد. معتقدم همه اين موارد نيز موثر هستند اما مسكن هستند و اگر مجموعه نظام از درون خود يكپارچگي و صداي واحد منتقل نكند و اين صداي واحد را هم به خارج از كشور و هم به مردم خودمان نرساند، هيچ طرحي، چه تغييرات افراد، چه تغيير برنامه‌ها و حتي چه تغيير روش‌ها راهگشا نخواهد بود. كه اين همان «گفت‌وگوي ملي» است.

آيا در حال حاضر اين فضا در عرصه سياسي كشور حاكم است؟ امروز علاوه تلاش‌هاي روزافزون مخالفان هميشگي روحاني براي تخريب دولت، بعضا شاهديم كه حتي طيفي از حاميان رييس‌جمهور هم به‌دنبال استيضاح وزرا يا طرح انتقاد عليه دولت هستند.

اگر استيضاح به مفهوم توضيح خواستن وظيفه و حق مجلس باشد، امري مبارك است و لازم نيست حتما شرايط كشور خاص باشد تا چنين كند؛ بلكه خاص بودن شرايط صرفا منجر به اهميت اين استيضاح‌ها بيشتر مي‌شود. نكته ديگر اينكه فراكسيون اميد به عنوان فراكسيون اصلي حامي دولت به هيچ عنوان به‌دنبال استيضاح آقاي روحاني نيست. افراد هم نشنيده و نديدم كه به‌دنبال اين مسائل باشند. البته انتقاداتي مطرح است اما ما همچنان از رييس‌جمهور و دولت حمايت مي‌كنيم و انتقادات‌مان هم در جهت همكاري و كمك به دولت است. اصولگرايان نيز قبول دارند امروز بايد به‌سمت تعامل و همكاري بيشتر پيش برويم. با اين حال لازمه تحقق اين مهم آن است كه سوءتفاهم‌هايي كه مدت‌ها پيش از انتخابات آغاز مي‌شود، در جريان انتخابات به اوج خود رسيده و پس از آن نيز به‌نحوي ادامه مي‌يابد، بايد كنار رفته و طرفين آتش‌بس جدي اعلام كنند.

شما همواره بر گفت‌وگو به عنوان راه‌حل مشكلات اشاره داريد. سوال اين است كه راه‌حل عملي براي خروج از يك بحران مشخص، به عنوان مثال بحران ارزي چيست؟

راه‌حل عملي اين است كه ابتدا ببينيم اساسا بحران ارزي اولويت نخست كشور است يا نه. ابتدا بايد موضوعات مهم كشور را روي ميز بگذارند، سپس موارد اشتراكي و اختلافي را جدا كنند و در ادامه، فعلا به‌سراغ موارد اشتراكي برويم.

كدام مسائل جزو موارد اشتراكي است؟

همين بحران ارز به نظر مي‌رسد يكي از همين موارد اشتراكي است. اشتغال يا اقتصاد كلان جزو مسائل مشترك است. هنگامي كه به اين اتفاق‌نظر رسيديم كه موارد اشتراكي چيست، مي‌توانيم راه‌حل‌هاي مختلف را مرور كنيم. بايد ببينيم راه‌حل‌هاي داخلي چيست، موارد خارجي كدام هستند، احزاب بايد چه كنند. معتقدم در عين همه اين رقابت‌ها مي‌توانيم درمورد مسائل مشترك به وحدت برسيم. شما فكر مي‌كنيد برجام محصول فعاليت يك جريان بود؟! خير! برجام محصول تعامل عقلاي همه جريان‌ها بود و طبعا افراطيون در هر دو جناح راست و چپ هستند اما اتفاقاتي كه براي كشور مي‌افتد، در اين وسط و توسط افراد عاقلي كه خواهان پيشبرد مسائل كشور هستند، شكل مي‌گيرد. در اين اوضاع هنگامي كه افراطيون مي‌بينند كارشان پيش نمي‌رود، به‌سمت اقدامات افراطي و راديكال پيش مي‌روند.

براي اينكه بحث را جلو ببريم اجازه بدهيد به برخي از رئوس پيشنهادي دو جناح براي حل مشكلات اشاره كنيم. دولت و جريان اصلاحات همواره بر اهميت سياست خارجي تاكيد كرده و حل مشكلات اقتصادي را در گروي بهبود روابط سياسي با جهان مي‌بيند. از ديگرسو اصولگرايان معمولا بر رويكرد اتكا به داخل تاكيد دارند. در شرايط فعلي كدام‌يك راهگشا است؟

بنده در بحث «گفت‌وگوي ملي» 3 مبنا را براي گفت‌وگو مطرح كردم كه هيچ‌كس هم رد نكرده است. قانون اساسي، انديشه امام و سياست‌هاي ابلاغي رهبري. رهبري در همين سياست‌هاي ابلاغي مربوط به اقتصاد مقاومتي بر سياست‌هاي «درون‌زا و برون‌نگر» تاكيد كرده‌اند. آيا يك اصولگرا يا يك اصلاح‌طلب مي‌تواند راه‌حلي بهتر پيدا كند؟!

معني اين رويكرد چيست؟ آيا اين رويكرد به‌معناي تاكيد بر توليد داخلي جهت خودكفايي و متعاقبا صادرات نيست؟

خير! «درون‌زا و برون‌نگر» به اين معنا نيست. به اين معنا است كه هم به ظرفيت‌هاي دروني توجه كنيد و هم با دنيا تعامل داشته باشيد. سال گذشته وقتي در ماه مبارك رمضان خدمت رهبري رسيديم، ايشان بر تعامل حداكثري و قوي با دنيا تاكيد داشتند و مي‌گفتند براساس 3 اصل عزت، حكمت و مصلحت برويد و با همه كشورهاي دنيا تعامل كنيد. آنچه به رهبري نظام، عقلاي قوم و معدل مجلس دهم مربوط مي‌شود اين است كه بايد با دنيا تعامل داشته باشيم. هرچند همگي تاكيد داريم كه نبايد زير بار زور برويم. هيچ اصلاح‌طلبي نمي‌گويد كه ما با دنيا براساس احترام مذاكره نكنيم، بلكه از سر ذلت مذاكره كنيم. هيچ اصولگرايي هم نمي‌گويد وقتي شرايط فراهم است، با دنيا ارتباط برقرارنكنيم .

بگذاريد كمي بر راهكار موردنظر اصولگرايان يعني «نگاه به داخل» تمركز كنيم. به عنوان يك چهره فرهنگي، آيا اين رويكرد در جامعه مصرفي امروز ايران محقق مي‌شود؟

البته ما از فضاي حاكم بر جامعه در دوران صدر انقلاب فاصله گرفته‌ايم اما بايد دقت كنيم كه دچار خطاي هاله‌اي نشويم. مردم امروز بر نيازهاي‌شان تكيه مي‌كنند و حتي ممكن است نخواهند بنده روحاني را هم بپذيرند اما همگي درمورد ايران اتفاق‌نظر دارند و اگر احساس كنند كشورشان درحال خطر است و خطري كه امروز تهديدمان مي‌كند، كمتر از خطر صدام‌حسين نيست، طبعا مردم براي دفع تجاوز دشمن همراهي خواهند كرد. اختلاف، اعتراض و انتقاد به وضع موجود به معناي آن نيست كه همراهي وجود ندارد. هرچند يكسري عوامل مردم را در شرايط دودلي و ترس قرار مي‌دهد. يكي از اين عوامل فساد است. وقتي مردم مي‌بينند كه زماني مسوولان كشور، شهيد رجايي بودند اما امروز مسوولان كاخ‌نشين شده‌اند، طبيعتا مي‌گويند چرا بايد تحمل كنيم. اين وظيفه مسوولان است كه به مردم توضيح بدهند يا بگويند اين‌طور نيست يا بگويند اگر هست، چرا چنين شده است. مردم هم يا قانع مي‌شوند يا نه. درنتيجه مسوولان بايد از اين فضاي كاخ‌نشيني فاصله بگيرند. تنازعات و اختلافات بيشتر بوي قدرت‌طلبي و ثروت‌طلبي مي‌دهد تا حل مشكلات. همچنين بايد به نسل جوان اعتماد كنيم. 40 سال قبل نسل جواني انقلاب كرد و بنده به ياد دارم كه در 17 سالگي به زندان رفتم و پس از پيروزي انقلاب نيز درحالي كه هنوز 25 الي 26 سال داشتم، در پست مهم مديركلي مورد اعتماد قرار گرفتم اما امروز هنوز به جوانان 30 تا 40‌ساله اعتماد نداريم. درحالي كه اگر ما كار را به دست خود اين جوانان بسپاريم، همان احساس تعلقي كه زماني ما داشتيم، خواهند داشت. جواني كه فقط در فصل انتخابات چه در جمنا و چه در شوراي عالي اصلاح‌طلبان مورد‌اعتماد قرار مي‌گيرد، طبيعتا به كشورش احساس تعلق دارد اما تعلق‌خاطرش به مسوولين رو به افول مي‌گذارد.

 


براي حل مشكلات كشور ابتدا بايد ميان جناح‌هاي سياسي آتش‌بس اعلام كنيم

به رييسي گفتم همان‌طور كه خاتمي پشت ناطق نماز خواند، به روحاني اقتدا كند

هيچ اصلاح‌طلبي نمي‌گويد از سر ذلت با دنيا مذاكره كنيم

هيچ اصولگرايي نمي‌گويد وقتي شرايط فراهم است، با دنيا مذاكره نكنيم

برخي عوامل همچون فساد، مردم را در شرايط ترس و دودلي قرار مي‌دهد

راه‌حل همه مشكلات؛ كارها را به جوانان بسپاريم

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون