• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4139 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۳۰ تير

با تشريفات و لباس رسمي نمي‌شود

سينا قنبرپور

آقاي وزير؛ با يقه بسته و كت و شلوار نمي‌شود بازديد رفت. اگر بروند هم، آنقدر رسمي و دور از واقعيت‌هاست كه ديگر به جزييات و نقص‌ها نمي‌توانند وارد شوند. هرقدر هم گمان بريم كه وقت وزير به عنوان يك مديركلان در حوزه اجرايي كشور نبايد صرف اموري شود كه كارشناسان و كاركنان مي‌توانند انجام دهند ولي باز هم بازديد لازم است. يكي از اركان علم مديريت است. اما كدام بازديد و با چه كيفيتي. از مراسم تشريفات قيچي كردن روبان بگذريم. به همين بازديد‌هايي كه مسوولان اجرايي كشور مي‌روند نگاهي بيندازيد. كافي است عكس‌هاي منتشر شده را نگاه كنيد. وزير نيرو به همراه ۲ نماينده زابل به سيستان سفر كرده است. در حالت عادي وزير نيرو و دو نماينده زابل، زهك و هيرمند مي‌شوند ۳ نفر. اما موضوع به همين‌جا ختم نمي‌شود. مديران محلي و همراهان نمايندگان را هم محاسبه كنيد. فقط به عكس‌ها نگاه كنيد ببينيد وزير اصلا افق چشمش مي‌تواند چيزي از اطراف را ببيند؟شايد اين بازديد در آخر تير بتواند دورنمايي از حال و هواي سيستان و زندگي مردم درشرايط بادهاي ۱۲۰ روزه و خشكي تالاب‌هاي بين‌المللي هامون را ترسيم كند اما وزير به عنوان مهره‌اي از مهره‌هاي تصميم‌گير و تصميم‌ساز كشور چه تصويري از منطقه به دست مي‌آورد؟اين مشكل تنها محدود به وزيرنيرو نيست. اتفاقا وزير ورزش و جوانان نيز هفته قبل ميهمان سيستاني‌ها بود. بازديد‌ها پر مي‌شود از افراد مختلف، مسوول مستقيم و غيرمستقيم. گرفتاري فقط مربوط به افق ديد وزير نيست. فكر كنيد هريك از اين جماعت حرفي بزنند. آنقدر صدا و همهمه هست كه اصلا حرف اصلي را نمي‌توان شنيد. شايد بپرسيد حرف اصلي كدام است؟ حرف اصلي حرف مردم است. حرف كف جامعه؛ وگرنه وزير يا مسوول، حضورش يك نمايش بيش نيست. در اين حالت فقط قيچي كردن روبان افتتاح‌ها توجيه پيدا مي‌كند. اما حضور يك وزير در يك منطقه با هزاران مشكل حل نشده چه فايده‌اي دارد؟ چه ثمري دارد وزير مملكت بلند شود هزينه و وقت صرف كند، كه اتفاقا اين وقت از هر هزينه ديگري از جمله حمل و نقل و اقامت و نظاير آن گران‌تر است، به منطقه‌اي كم‌برخوردار برود و صرفا كارهايي نمادين كند. اين بازديد‌ها و اين حضورها وقتي موثر است كه وزير منطقه را به فراغ‌بال ببيند و چشم‌هايش از آن منطقه سيراب شود! گوش‌هايش صداي منطقه را بشنود نه همهمه مسوولان كه هريك مي‌خواهند امضايي بگيرند يا مشكل خود را طرح كنند. نه صداي ده‌ها همراهي كه مي‌خواهند خودي نشان دهند. حضور وزير آن وقت موثر مي‌افتد كه بدون تشريفات در منطقه‌اي حاضر شود. نه عكاسي باشد نه همراه پرحرفي! نه استرس تمام شدن وقت كه بايد به پرواز برسند و هول هولكي هر جا سوك‌سوك‌ كنند و سوار شوند دوباره راهي مقصد بعدي شوند. براي همين بهتر است وزرا همين‌جا در تهران بنشينند و وقت‌شان را به نفع حل و فصل بسياري از مشكلات كه نيازمند جلسه‌ است، ذخيره كنند. اما اگر به منطقه‌اي مي‌روند واقعا بايد از اين فرصت به نفع بهبود شرايط كشور استفاده كنند. دست‌كم ۵ برنامه ميان‌مدت در كشور اجرا شده و ما تا سال ۱۴۰۴ بايد به افق و چشم‌اندازي مي‌رسيديم كه ايران را در منطقه به رتبه اول منطقه تبديل مي‌كرد. اين برنامه‌ها در حد ۱۰ تا ۳۰ درصد به اجرا درآمده‌اند. هيچ‌كس اما تا به حال مشخص نكرده است چرا اين همه وقت و انرژي در دولت و مجلس صرف شده تا برنامه‌اي ميان‌مدت نوشته شود ولي پاي عمل كه رسيده نتيجه‌اي محقق نشده است. خيلي ساده بخشي از آن برمي‌گردد به همين مدل نظارت مديران كلان ما بر پروژه‌هاي ملي و منطقه‌اي. اگر مديران كلان نظير وزرا كاري معمول در بازديد‌هاي‌شان نمي‌كردند و مدل نظارت خود را تغيير مي‌دادند آن وقت با يك پاسخ ساده از كنار عقب‌افتادن پروژه‌ها نمي‌گذشتند و چه بسا با نظارت دقيق و ملموس خود مي‌توانستند مشكل اصلي و گره اصلي را بيابند. حال كه از بازديد وزيرنيرو گفتيم بياييد تصميم‌هاي كلان در مورد انتقال آب را مرور كنيم و آنچه اين روزها خوزستاني‌ها متحمل شده‌اند. در تمام دهه‌هاي اخير تنها راهكار مديريت كلان و برنامه‌ريزي كلان براي توسعه خوزستان استخراج نفت و احداث سد بر رودخانه‌هاي اين خطه بوده است. هرجا هم مشكل پيش آمده گفته‌اند ما آب شرب مردم را تامين مي‌كنيم. نسخه‌اي ساده كه وقتي برنامه‌ريزي فقط پشت ميز و روي كاغذ انجام گيرد، نتيجه مي‌شود. اما جالب است كه با وجود احداث ۱۱ سد در خوزستان و بالادست آن هيچگاه نتوانستند مشكل آب شرب پايين‌دست خوزستان را حل و فصل كنند و نتيجه آن شده كه امروز در آبادان و خرمشهر مي‌بينيم و اتفاقا مربوط به يك سال و دو سال اخير نيست بلكه از اواخر دهه ۷۰ همين وضع است. حال فرض كنيد وزيرنيرو به جاي بازديد‌هايي كه توصيف آن رفت بدون خدم و همراه و نماينده و امثالهم بدون لباس رسمي و يقه بسته، راه مي‌افتاد و براي طرح‌هايي كه در خوزستان قصد اجرايش را داشت يكي دو روز را صرف سفري متفاوت مي‌كرد. مي‌نشست در كنار مردم آبادان و خرمشهر ماهي «صُبور» مي‌خورد تا ضمن چشيدن طعم غذاي مردم از تاثير تصميمش بر اين خوراك معمول و مرسوم چشم‌اندازي مي‌يافت. مي‌توانست بدون تشريفات به كناره‌هاي كارون، دز يا كرخه برود و ببيند چگونه فاضلاب بي‌محابا داخل رودخانه مي‌ريزد. مي‌توانست ببيند كه گاوميش‌ها ديگر نمي‌توانند زندگي عادي‌شان را داشته باشند و داخل كارون، كرخه يا دز آب‌تني كنند. براي همين است كه جمعيت گاوميش‌ها از ۱۳۸ هزار راس در سال ۱۳۸۸ به ۸۰ هزار راس در سال جاري رسيده است. وقتي دولت دهم تصميم گرفت يارانه نقدي بپردازد اين تصميم را پشت ميز گرفت و از كف خيابان خبري نگرفت. نمي‌دانست سرپرست خانواري كه معتاد است اين پول را مي‌گيرد و به جاي آنكه سبد خوراكي خانوار ارتقا يابد دسترسي به موادمخدر راحت‌تر مي‌شود. دانستن كف خيابان اينجا اهميت مي‌يابد. درك حال و هواي يك منطقه اينجا به كمك تصميم‌گيري‌هاي كلان مي‌آيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون