فايده دانستن قيمت دلار و طلا
پويا ناظران اقتصاددان در كانال تلگرامي خود در خصوص مطلبي با عنوان اينكه «فايده تخمين قيمت دلار» نوشته است؛
يكم، يادآوري اينكه قاچاق دونستن يك چيز، و ابلاغ قيمت دولتي براي اون، باعث نميشه قيمت تعادلي نداشته باشه.
دوم، مشاهده آشفتگي حاصل از مداخله دولت در يك بازار.
سوم، اگه خواستيد مقداري دلار معامله كنيد، حدود قيمت دستتون باشه.
چرا دلار بر مبناي سكه گرونتر از دلار بر مبناي يورو، درهم و طلاي ۱۸ست؟
اگه سكه بهار آزادي متناسب با طلا قيمتگذاري ميشد، حدود «۲ ميليون و ۴۰۰ هزار تومن» قيمت ميخورد. اما الان گرونتر معامله ميشه چون مردمي كه پساندازهاي خرد دارن، ولي دسترسي به ارز ندارن، از ترس تورم، دارند ريال رو از سر باز ميكنند و طلا ميخرند. منتها به جاي خريدن طلاي خام، ترجيح ميدن سكه بخرند چون هم تهيهاش راحتتره، هم خيالشون راحتتره كه سرشون كلاه نميره. لذا ده، دوازده درصد بيشتر ميدن ولي سكه ميخرند. به نظرشون مطمئنتره. اما عده بيشتري هستند كه 7/2 ميليون تومن هم ندارند كه سكه بخرند. اونها همچين كه يك ميليون و ۴۰۰ جور ميشه، يه نيم سكه ميخرند. اينقدر نگران آينده هستند كه ترجيح ميدن نيمسكه رو گرونتر بخرند ولي صبر نكنند تا پولشون به 7/2 ميليون برسه. براي همين، نيمسكه بيشتر از نصف يك سكه تمام قيمت ميخوره. به همين دليل هم، ربع سكه حتي بيشتر از نصف يك نيمسكه قيمت ميخوره. اما سرمايهگذارهاي بزرگ، به جاي سكه، شمش طلا ميخرند چراكه در ميانمدت، اين سرمايهگذاري دستكم ۱۱% بيشتر از سكه برگشت داره. ميبينيد كه تخمين از قيمت دلار، بر مبناي طلاي ۱۸، نسبت به سكه ۱۱% پايينتره.
علم اقتصاد ميگه كه قيمت يورو و درهم و طلا و سكه و نيمسكه و ربعسكه همه بايد با هم متناسب باشه. يعني اگه فرآيندهاي بازار، سالم كار كنند، قيمتهاشون متناسب ميشه. وقتي قيمتها از تناسب ميافتند، يعني بازار مريض شده. نگاه كردن به اين اختلافها، مثل دماسنج گذاشتن تو دهن بيمار ميمونه. اگه اختلاف قيمت سكه با طلا زياد باشه، مثل اينه كه بازار تب كرده باشه. چند هفته پيش، اختلاف سكه و طلا رسيده بود به ۱۸%. يعني دلار از نظر سكه ۱۸%. بيشتر از دلار از نظر طلا بود. الان اين فاصله رسيده به حدود ۱۱%. يعني بازار هنوز تب داره، اما شدت تبش قدري كم شده.