وزير و سازگاري با كمآبي
سينا قنبرپور
به هر قيمت و ترفندي كه شده يك ماه از تابستان را پشت سر گذاشتيم؛ حالا چقدر سازگاري با كمآبي داشتهايم هنوز گزارشي منتشر نشده است. اما وقتي چنين سياستي در سطح كلان مطرح ميشود و نيازمند همراهي همه به ويژه مردم است نميتوان به صرف تعيين شعار مثل يك دستور، انتظار اجرا داشت. سياست سازگاري با كم آبي به جز سطوحي كه مربوط به رفتار عامه مردم ميشود سطوح بالاتري هم دارد كه به رفتارها و عملكرد خود مسوولان مربوط است. درواقع اين خود مسوولان هستند كه پرچمدار چگونگي و كيفيت اجراي چنين اقدامي در عمل هستند. وقتي پاي رياضت كشيدن به ميان ميآيد نميتوان به شكل دستوري يا به صورت چكشي كارها را پيش برد. همراهي و همگامي در اين عرصه اهميت فوقالعاده دارد. اينجا «همدلي» از «همزباني» بهتر است و معناي واقعي خود را پيدا ميكند. نميشود از بالا پيام داد كه با كمآبي سازگار شويد و خود در همان سطح بالا ايستاد. اتفاقا اينجا همانجايي است كه بايد نشانههاي «همدلي» را براي مخاطبان ملموس كرد. موضوع كار و فعاليت «وزارت نيرو» و سياستهايش به ويژه در ۵ دهه فعاليت اين نهاد كمتر نياز به همراهي و همكاري مردم داشته است. عموما اين وزارتخانه به عنوان نهادي عمراني مشغول اجراي پروژههايي بوده كه هيچگاه نياز به تاييد از سوي مردم نداشته است و فيالنفسه مثبت تلقي ميشده است. اگر در چندين سال اخير دغدغههاي محيط زيست پررنگ شده و اعتراضهايي به پروژههاي سدسازي و انتقال آب صورت گرفته اما همواره فعاليت اين وزارتخانه از همان جنس عمراني بوده كه خاطره فعاليتهاي جهادسازندگي در سالهاي اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي را يادآوري ميكند. با اين حال شرايط تغيير كرده است. روزگاري بسيار طولاني به عمق تاريخ ايران، اين مردم بودند كه براي مواجهه با طبيعت و بهبود زندگي خود فكرهايشان را روي هم ميريختند و از دل آن طراحي، احداث و نگهداري قنات در دل كوير ايران متولد شد. سازههاي آبي شوشتر نيز مويد همين نكته است.
اما با ورود دولت مدرن و تصاحب تصميمسازيها و تصميمگيريها مردم از معادلهها حذف شدند و نتيجه، شرايط كنوني شده كه نيازي به توصيف مجدد آن نيست. حال كه كار به رياضت رسيده و آن سياستهاي عمراني توان پاسخگويي به تغييرات را ندارد «وزارتنيرو» نيز نميتواند مثل گذشته با مردم رفتار كند. جالب است كه وزيرجديد نيرو از سال قبل با همراه كردن «محمدفاضلي»، جامعهشناس، با خود در وزارتخانه تحت امرش سعي در وارد كردن نگاه اجتماعي به يك نهاد كاملا فني كرده است. در چنين شرايطي به صرف حضور يك جامعهشناس نميتوان شاهد تغييرات بود و لازم است «وزير نيرو» خود پيش از همه رفتار و مدل تعاملش با مردم را تغيير دهد. اما دستكم در مرور چگونگي عمل به شعاري كه وزيرنيرو در روز جهاني آب، ۲ فروردين، تعيين كرد، يعني سازگاري با كمآبي، ميتوان غيبت نگاه اجتماعي در اين وزارتخانه را ملموس يافت. اگر وزارتنيرو غير از اين ميپندارد، نشانههاي رفتار غيراجتماعي اين وزارتخانه را ميتوان جداگانه مرور كرد.