ستارههاي رفتني و ماندني
علي ولياللهي
برآيند بازار نقل و انتقالات اروپا، فصل جذابي را نويد ميدهد. به نظر ميرسد يك جور توزيع قدرت در تيمهاي باشگاهي اروپايي را شاهد هستيم. بيشتر تيمهاي مطرح علاوه بر حفظ ستارههاي خود، براي جذب ستارههاي جديد نيز برنامهريزي ميكنند و اين نشان ميدهد كه احتمالا تغيير رويكردي در سطح مديران باشگاهها و هدفگذاريهايشان در حال انجام است. اگر تا فصل قبل مالكان عرب و روس و امريكايي باشگاههاي ليگ جزيره، بدون توجه به درخواست هواداران، تلاششان براي جذب درآمد بيشتر بوده، اگر باشگاههاي سري آ تبديل شده بودند به كارخانه ساخت بازيكن براي تيمهاي ساير ليگهاي معتبر و اگر تيمهاي اسپانيايي تمام جامهاي اروپايي را درو ميكردند، در اين فصل ديگر از اين خبرها نيست و بايد شاهد يك جنگ تمام عيار ميان باشگاههاي تراز اول قاره سبز باشيم.
انتقال رونالدو به يوونتوس فعلا بزرگترين جابهجايي فصل نقل و انتقالات بوده. بعد از آن شايد بتوان به رفتن آليسون به ليورپول اشاره كرد؛ انتقالي كه ركورد گرانقيمتترين دروازهبان تاريخ را شكست و قرار است كلوپ را از كابوس كاريوس و اشتباهات خط دفاعياش نجات دهد. هنوز فرصت خيلي زيادي تا پايان فصل نقل و انتقالات مانده و مديران و ايجنتها برگههاي زيادي براي رو كردن و شگفتزده كردن طرفداران فوتبال دارند، اما اگر به وضعيت ستارههاي بزرگي كه زمزمههاي جابهجاييشان مطرح است نگاهي بيندازيم، متوجه ميشويم كه به غير از دو، سه گزينه محتمل با درصد پايين، نبايد منتظر اتفاق شگفتانگيزي در تابستان امسال باشيم. فعلا تيم چلسي بيشتر از ساير تيمها در معرض حدس و گمانهاي رسانهاي قرار دارد. تلاش رئال مادريد براي به خدمت گرفتن ادن هازارد و كورتوآ و اقدام بارسلونا براي به خدمت گرفتن ويليان تاكنون بينتيجه مانده. هرچقدر غولهاي فوتبال اسپانيا رقم پيشنهادي را بالاتر ميبرند، آبراموويچ حاضر به از دست دادن ستارههايش نيست. اين پافشاري آبراموويچ شايد براي بارسلونا خيلي مهم نباشد، اما رئال قطعا احتياج به يك ستاره بزرگ دارد. بعد از عدم توفيق در جذب هري كين، گزينه بعدي رئاليها نيمار بود كه او هم اعلام كرد در پاريس خواهد ماند. حالا تنها اميد رئاليها به هازارد است و اگر او را هم نتوانند جذب كنند، عملا با يك بحران مواجه ميشوند؛ بحراني كه نه از باب نداشتن بازيكن به تعداد كافي كه از لحاظ از دست دادن جايگاه به وجود ميآيد. شايد پرز همچنان بتواند ادعا كند كه همه بازيكنان دوست دارند به رئال بيايند، اما مطمئنا همه مديران علاقه ندارند بازيكن به كهكشانيها بفروشند.
به نظر ميرسد ستارههاي جذاب اين روزهاي فوتبال، اعم از محمد صلاح و نيمار و امباپه و گريزمان و هري كين و ايكاردي فعلا در تيمهاي خود ماندني هستند و صاحبان اين بازيكنان برنامههاي بلندمدتتري براي استفاده از اين ستارهها دارند. ليورپول ميخواهد طلسم قهرمان نشدنش را در ليگ جزيره بشكند، تاتنهام علاقهمند است كه پروژه جذابش با پوچتينو را ادامه دهد، پاري سنژرمن با آوردن توخل و بوفون و حفظ ستارههايش سوداي بزرگي در اروپا دارد و اينتر ميخواهد بعد از چند سال دوري از سطح اول اروپا خودي نشان بدهد. از آن طرف يوونتوس با جذب رونالدو قهرماني در يوسيال را ميخواهد و حتي بدش نميآيد براي جذب مارسلو هم اقدام كند. ساير مدعيان هميشگي اروپا هم وضعيت باثباتي را تجربه ميكنند. منجمله منچستريها.
حال بايد ديد در پايان تابستان داغ امسال چه اتفاقاتي رخ خواهد داد و دنياي فوتبال چه سورپرايزهايي براي ما تدارك ديده. چيزي كه مشخص است اين است كه مثل هميشه فوتبال در نهايت برنده تمام فعل و انفعالات است، چرا كه رفتن ستارههاي بزرگ به تيمهاي متمول يك جور شگفتي است و ماندنشان شگفتي ديگر. به قول سعدي بازيكني كه ميرود مفرح فوتبال است و آنكه ميماند ممدّ حيات تيم!
توزيع قدرت در فوتبال اروپا
به نظر ميرسد ستارههاي جذاب اين روزهاي فوتبال، فعلا در تيمهاي خود ماندني هستند. ليورپول ميخواهد طلسم قهرمان نشدنش را در ليگ جزيره بشكند، تاتنهام علاقهمند است كه پروژه جذابش با پوچتينو را ادامه دهد، پاري سنژرمن با آوردن توخل و بوفون و حفظ ستارههايش سوداي بزرگي در اروپا دارد و اينتر ميخواهد بعد از چند سال دوري از سطح اول اروپا خودي نشان بدهد.