جاي خالي ديپلماسي!
احمد عزيزي
بخشي از سخنان رييسجمهور در نشست روساي نمايندگيهاي سياسي جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور و خصوصا رسانهاي كردن آن را، چندان با الزامات اعتدال و ديپلماسي سازگار نديدم؛ با وجود حظي كه معمولا از موضعگيريهاي ايشان در حوزه سياست خارجي داشتهام. آقاي روحاني در سخنان ياد شده بر حدس و گمانهاي پيشين در خلال سفر اروپايي خود بر سر بستن تنگه هرمز مهر تاييد زدند كه هيچ، از «تنگه»هايي بيشتر گفتند و امريكا را از ماجراجويي و بازي با «دم شير» برحذر داشتند. در اينكه ايرانمان «شير» منطقه خليج فارس است شكي نيست و چون و چرايي در آن نميتوان كرد. وقتي پا روي حلق كسي بگذارند كيست كه بهرهگيري از هر چنگ و دنداني را براي غلبه بر تنگنا و پس راندن دشمن- البته با محاسبهاي خردمندانه، دقيق و پيشاپيش بر سر هر سود و زياني در اين ميان- به مصلحت نداند و توصيه نكند.
قبل از ته كشيدن مهمات زرادخانه ديپلماسي اما، چه مستقيم و چه غيرمستقيم، به استقبال جنگ رفتن و بهانه دميدن در شيپور جنگطلبي كشورمان را به دست دشمن دادن شايد نه قابل توصيه باشد و نه اصلا سازگار با مصالح بلندمدتمان؛ آن هم در نشستي با سفرايي كه در كتاب ديپلماسي، وجوب آزمودن همه راهها را، قبل از شعلهور شدن آتش جنگ و درگيري، آموختهاند و چه بسا چشمداشت شنيدن سخناني غير از اين را نيز از رييسجمهورمان داشتهاند.
اگر رييسجمهور براي چنين اظهاراتي، بنا به هر مصلحت و تدبيري، در جمع بسته حرفهايهاي سياست خارجي كشورمان، دليل و توجيهي هم داشته باشند، همانطور كه اشاره كردم، رسانهاي كردن آن را ميتوان گرهاي تازه برگفتمان اعتدال، چراغ راهنماي سياست داخلي و خارجي ايشان، محسوب كرد. در سياست خارجي آموختهايم كه جنگ و حتي كوبيدن بر طبل آن را همواره گزينه غايي براي عبور از گذرگاههاي خطير تاريخي بدانيم؛ و تنها آن زمان كه ماشين ديپلماسي از نفس افتاده و تيغ آن كند شده باشد. ناممكني عملي كردن تهديدها در عرصه عمل و در رودرروييهاي احتمالي، چاقوي دفاع از امنيت ملي را كند كرده و از كارايي آن در شرايط خطيرتر قابل پيشبيني در آينده خواهد كاست.
ديپلمات بازنشسته