باتوجه به زمزمههايي كه در هفتههاي گذشته درمورد ترميم كابينه يا استيضاح برخي وزراي تيم اقتصادي دولت مطرح بوده، آيا اين تغييرات احتمالي فارغ از روش دستيابي به اين تغيير، در حل مشكلات راهگشا خواهد بود؟
متاسفانه اين روزها وضعيت اقتصادي كشور چندان مساعد نيست و باتوجه به خروج ترامپ از برجام، اين مشكلات دوچندان شده است. به نظرم، مشكل اصلي ضعف عملكرد كلي ما در حوزه اقتصاد اين است كه مباحث و مسائل اقتصادي ما به سياست و موضوعات سياسي داخل و خارج گره خورده است. امروز اينطور عنوان ميشود كه اقتصاد ما براساس اصول بازار آزاد مديريت ميشود اما واقعيت اين است كه اقتصاد و بازار ما بهمعناي واقعي و بهصورت حقيقي آزاد نيست؛ اگر بازار و اقتصادمان آزاد بود، امروز با اين مشكلات روبهرو نبوديم و بخش خصوصي نيز راه خود را طي ميكرد. از آنجا كه اقتصاد ما عملا يك اقتصاد دولتي است، اينچنين درگير سياست شده و گاهي اوقات با يك سخنراني يا يك موضعگيري اوضاع اقتصادي كشور به هم ريخته و دگرگون ميشود.
ما سالهاست شعار خصوصيسازي ميدهيم.نتيجه اجراي اصل 44 قانون اساسي براي واگذاري بنگاههاي دولتي به بخش خصوصي چه بود؟
امروز از تعبير «جنگ اقتصادي» براي توصيف شرايط اقتصادي كشور استفاده ميشود. در صورتي كه بپذيريم وارد يك جنگ اقتصادي شدهايم، قاعدتا هم بايد جوانب تهاجمي و هم جوانب دفاعي را درنظر بگيريم و علاوه بر آن، نحوه مديريت و برنامهريزي بايد مدنظرمان باشد چراكه اگر در هر جنگي برنامهريزي عقلاني و منطقي صورت نگيرد، احتمال شكست وجود دارد. بنابر اين لازم است با نظرداشت استراتژي طرف مقابل و متناسب با آن برنامهريزي كنيم. با اين حال به نظر ميرسد تيم اقتصادي دولت يا توانايي كافي يا امكان اجراي برنامهها را ندارند چراكه نتيجه مطلوب و قابلدفاعي حاصل نشده است. با اين حال حتي اگر بپذيريم تغيير افراد تاثير چنداني نخواهد داشت، حضور افراد جديد و تازهنفس در راس وزارتخانههاي اقتصادي لااقل اين پيام را به بازار و مردم منتقل ميكند كه دولت به فكر چارهانديشي است. بنابراين به نظر ميرسد اگر آقاي روحاني تغييراتي در تركيب تيم اقتصادي دولت ايجاد كند، هم بهلحاظ رواني و هم بهلحاظ عملياتي امكان اصلاحات و تغييرات ايجاد خواهدشد.
به نظر شما اولويت تغيير در تيم اقتصادي كداميك از وزارتخانهها است؟
شخصا فكر ميكنم اولويت اصلي در راس وزارت اقتصاد و رياست بانك مركزي است.
البته دوره بانك مركزي رو به پايان است؛ همزمان از گزينههايي همچون آقاي حميدپورمحمدي، معاون فعلي سازمان برنامه و بودجه يا ديواندري به عنوان جايگزين آقاي سيف در بانك مركزي صحبت ميشود؛ نظرتان درباره اين گزينه و ديگر گزينههايي كه مطرح شدهاند، چيست؟
بنده شناخت شخصي از آقاي پورمحمدي ندارم. اما معتقدم ويژگي مهمي كه رييس كل بانك مركزي داشته باشد، اين است مورد وثوق تيم اقتصادي اعم از بخش خصوصي و دولتي باشد و اساتيد دانشگاه و كارشناسان حوزه اقتصاد نيز نظرات خود را ارايه دهند چراكه وقتي بدنه بازار و فعالان حوزه اقتصاد نسبت به فردي نگاهي مثبت داشته باشند، ناخودآگاه همراهي بيشتري با او خواهند داشت اما اگر فردي بهكارگرفته شود كه فاقد اين ويژگي مقبوليت باشد، طبيعتا با واكنش منفي روبهرو ميشود.
بحث استيضاح وزير اقتصاد نيز مطرح است. آيا شما موافق استيضاح هستيد و مهمتر اينكه آيا اين استيضاح را درصورت توفيق، راهگشا ميدانيد؟!
متاسفانه آقاي كرباسيان از ابتدا مناسب جايگاه وزارت اقتصاد نبود و شايد اگر در همان جايگاه رياست گمرك به كار گرفته ميشد، موثرتر بود.
احيانا فراكسيونهاي سياسي از اين استيضاحها حمايت ميكند. به طور مشخص فراكسيون اميد برنامهاي براي استيضاح وزرا ندارد؟
البته صحبتهاي كلي صورت گرفته و زمزمههايي هست اما هنوز اينكه بهصورت عملياتي و به اين شكل كه فراخوان بدهند و با تشكيل جلسه مجمع عمومي موضع را مورد بررسي قرار دهند، اتفاقي نيفتاده است.
نظرتان درباره برخي گزينههايي كه اين روزها به عنوان جايگزين وزرا و اعضاي تيم اقتصادي مطرح ميشوند، چيست؟ به عنوان مثال اخيرا صحبتهايي به طور غيررسمي درمورد استفاده از آقاي طيبنيا در سازمان برنامه و متعاقبا بهكارگرفتن نوبخت در وزارت اقتصاد مطرح شد.
ببينيد آقاي طيبنيا بهلحاظ تئوري، مديري قدرتمند و توانمند است كه سابقه دانشگاهي خوبي دارد اما در عرصه عمل در وزارت اقتصاد دولت يازدهم انتقادهايي به مديريتش مطرح بود. هرچند همه اين انتقادات هم وارد نبود اما درمجموع به نظر ميرسد گزينه مناسبي براي سازمان برنامه و بودجه باشد.
نظرتان درمورد عملكرد آقاي نوبخت در سازمان برنامه و دبودجه چيست؟
عملكرد آقاي نوبخت در سازمان برنامه چندان خوب نبود. درواقع اگر نيمي از اين مقدار كه آقاي نوبخت حرف ميزند، عمل ميكرد، امروز بسياري از مشكلات حل شده بود. متاسفانه نوبخت در فضاي سياسي و نزد افكار عمومي بيشتر از آنكه به عنوان يك چهره اصولي و عملياتي شناخته شود، به عنوان فردي پرحرف شناخته ميشود.
با اين حساب درمورد اينكه احيانا نوبخت بخواهد جايگزين كرباسيان شود، چطور؟
فكر ميكنم چندان مناسب نباشد. مساله اين است كه همه نمايندگان ميدانند كه مشكل اقتصاد ما با تغيير يكي، دو مدير و وزير حل نميشود. ما ميدانيم اقتصاد ما رو به افول است و تا زماني كه مسائل سياسي حل نشود، امكان خروج از اين وضعيت وجود ندارد.
اصلاحطلبان بر لزوم گشايش روابط بينالمللي براي حل مشكلات اقتصادي تاكيد دارند و اصولگرايان بيشتر بر نگاه به داخل تاكيد دارند. نظر شما چيست؟
اگر نگاه اصولگرايان را مدنظر داشته باشيم، بايد بگوييم كه ما هر آنچه در داخل كشور داشتيم، ارايه كرديم اما توان حل مشكلات اقتصادي را نداريم. تا زماني كه مشكلات سياسي حل نشود، مشكل اقتصاد نيز مرتفع نميشود.
اما دولت روحاني از ابتداي كار به مساله گشايش روابط بينالمللي واقف بود و تلاش فراواني انجام داد اما حالا بعد از حدود 5 سال ميبينيم برجام به عنوان مهمترين دستاورد سياست خارجي دولت به بنبست رسيده است.
بياييد كمي واقعبين باشيم. اين درست است كه امروز طرف مقابل علنا زير ميز مذاكره زده و بدعهدي ميكند اما ماهم آنچنان به تعهداتمان پايبند نبوديم. ما همواره با شك و ترديد به رابطه با جهان نگاه كرديم. ما بايد برنامههاي طرف مقابلمان در عالم سياست را بدانيم و براساس برنامههاي آنها تصميمگيري كنيم و حرف بزنيم. اگر صرفا بهدنبال به كرسي نشاندن حرف خودمان باشيم، راه به جايي نميبريم. واقعيت اين است كه ما نيز دست به اقدامات فراواني زديم كه در وضعيت امروز برجام موثر است و اگر آن اتفاقها نميافتاد، امروز برجام شرايط ديگري داشت.
اتفاقا اخيرا گروهي از فعالان سياسي پيشنهاد مذاكره مستقيم با امريكا را مطرح كردند كه البته بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. هرچند اخيرا آقاي ناطق نوري و برخي ديگر از بزرگان گفتهاند كه پيشنهاددهندگان از سر دلسوزي چنين پيشنهادي دادهاند. نظر شما درباره اين شيوه مذاكره چيست؟!
من هم معتقدم چارهاي جز مذاكره مستقيم با امريكا نداريم. ما بايد واقعيت را بپذيريم و قبول كنيم كه دچار برخي بيماريها هستيم. اگر نپذيريم كه بيماري داريم، مشكلات و بيماريهاي اقتصادمان حل نميشود. بنابراين اول بايد مشكلات را بپذيريم و در درجه دوم بپذيريم كه بخش قابلتوجهي از اين مشكلات دست خودمان نيست و ناچاريم در برخي امور ارتباطاتهايي برقرار كرده و حرفهايي بزنيم تا بتوانيم معادله جهاني كه برايمان پيش آورده و مجهول شده را معلوم كنيم.
باتوجه به مخالفتها با اين پيشنهاد، آيا فكر ميكنيد همچنان امكان تحقق آن وجود دارد؟
بحث همين است. مساله اين است كه در برجام نيز نتوانستيم آنچنان كه انتظار ميرفت به نتيجه برسيم همين است كه نتوانستيم در داخل هماهنگي ايجاد كنيم. اگر بحث داخل را حل كنيم و يكپارچه به نتيجه برسيم بيماري خاصي داريم كه درمانش نيز فلان كار است، آنگاه ممكن است با اقدام منسجم و يكپارچه و درنظر گرفتن زيان و سود اين مذاكرات، مشكلات را حل كنيم.
مسائل اقتصادي ما به سياست داخل و خارج گره خورده است
اقتصاد ما عملا يك اقتصاد دولتي است
اقتصادمان آنقدر درگير سياست شده كه گاهي با يك سخنراني اوضاع دگرگون ميشود
حضور افراد تازهنفس در راس وزارتخانههاي اقتصادي اين پيام را ميدهد كه دولت به فكر است
كرباسيان از ابتدا مناسب جايگاه وزارت اقتصاد نبود
همواره با شك و ترديد به رابطه با جهان نگاه كرديم
عملكرد آقاي نوبخت در سازمان برنامه چندان خوب نبود
طيبنيا بهلحاظ تئوري، مديري قدرتمند و توانمند است
اگر در برجام به نتيجه نرسيديم به اين علت بود كه انسجام داخلي ايجاد نكرديم