زمينه دسترسي بيشتر زنان به مشاورههاي حمايتي را فراهم كنيم
فريد براتي سده
طي هفتهاي كه گذشت، رييس سازمان بهزيستي كشور اعلام كرد كه بيش از 80 درصد مراجعان به مراكز مشاوره و حدود 90 درصد تماس گيرندگان با خط ملي اعتياد، زنان هستند. روز پنجشنبه هم مدير بهزيستي شهرستان تهران اعلام كرد كه بيش از 80 درصد تماس گيرندگان با خط تلفني مشاوره، زنان هستند. از نظر من، اين آمارها بيش از همه نشاندهنده آن است كه زنان ايراني درباره تاثير آسيبهاي اعتياد و آسيبهاي رواني اجتماعي بر خانواده نگراني زيادي دارند. اما در مورد اين آمارها، ميتوان دو فرضيه مطرح كرد؛ فرض اول اينكه بگوييم زنان بيش از مردان دچار مشكلات رواني اجتماعي و از جمله اعتياد هستند و بنابراين، بيشتر با خطوط مشاوره تماس ميگيرند. فرض دوم اينكه شدت مشكلات در خانوادهها به حدي است كه زنان با اين خطوط مشاوره تماس ميگيرند و اين كمكخواهي، مبين ترس و نگراني جدي آنهاست. فرض اول به اين دليل اشتباه است كه طبق نتايج تمام بررسيها و پيمايشهايي كه تا امروز گزارش شده، حداكثر 200 هزار نفر از زنان ايراني در ايران، گرفتار مصرف مواد مخدر هستند و حتي اگر فرض كنيم كه اين عدد و رقم كمي هم بيشتر باشد و به اصطلاح، به سمت زنانهتر شدن مصرف مواد مخدر هم رفته باشيم، باز هم تعداد زنان مصرفكننده در مقايسه با مردان مصرفكننده، خيلي بالا نيست. از بابت مصرف مواد مخدر، زنان ما هنوز يكي از سالمترين گروهها و اقشار اجتماعي در كشور ما هستند و بنابراين، فرض اول، صحيح نيست اما در مقابل، شواهدي براي تاييد فرض دوم داريم؛ اينكه آمار مراجعات حضوري و تلفني به خطوط مشاوره، ميتواند نشاندهنده اين باشد كه به هر حال زنان ممكن است گرفتار ساير مشكلات رواني اجتماعي باشند؛ مشكلاتي كه لزوما زنان را مبتلا نكرده بلكه خانواده گرفتار شده است. با نگاهي به ويژگيهاي جمعيت شناختي تماس گيرندگان با خط ملي اعتياد هم ميتوانيم فرض دوم را مورد تاييد قرار دهيم چرا كه اغلب تماس گيرندگان با خط ملي اعتياد، همسر، مادر يا خواهر فرد مصرفكننده هستند. يافتههاي موجود از خط ملي اعتياد و خط مشاوره هم مويد فرض دوم است چرا كه نشان ميدهد زنان ما به دليل اعتياد مردان يا مشكلات خانواده نگران هستند و به همين دليل با خطوط مشاوره تماس ميگيرند چون ممكن است خودشان يكي از طرفين اصلي اختلافات زناشويي و زوجين باشند كه به فكر تماس با خط ملي مشاوره و كمكخواهي افتادهاند. اين اطلاعات به ما نشان ميدهد كه پي جويي كمك و جستوجوي حمايت، از طرف زنان بيشتر است و منابع علمي هم ميگويند كه زنان، به دنبال بروز مشكلي براي خانواده يا حتي براي خودشان، بيش از مردان مراجعه ميكنند و حتي اين اطلاعات هم فرض دوم را تاييد ميكند. اما يافته ديگري از خط ملي اعتياد را بايد مورد توجه قرار داد و اينكه در يك روند تكرار شونده از سال 1389 تا امروز، اغلب تماس گيرندگان خط ملي اعتياد كه امروز گفته ميشود بيشتر هم، زنان هستند، درباره پرمصرفترين ماده مخدر در كشور يعني ترياك و مشتقات آن، تماس نميگيرند بلكه اغلب سوالات درباره مواد محرك، مواد جديد همچون مت آمفتامين و اخيرا درباره گل و مشتقات حشيش است. اين دادهها هم به ما اعلام ميكند كه مواد روانگردان و محرك مانند گل، به دليل آسيبزايي بيشتر در خانواده و بروز خشونت بيشتر و خشونت خانگي بيشتر و كودك آزاري بيشتر و دامن زدن به بدبينيها و توهمها و هر آنچه باعث تعارضات و مشكلات بيشتر در خانواده ميشود، حمايت جويي و حمايت يابي و فرياد زنان براي كمك را افزايش ميدهد و افزايش مراجعات و تماس زنان با خطوط كمك خواهي ميتواند نشاندهنده نگراني جدي زنان در جامعه ايراني و نگراني جدي زنان ايراني براي خانوادههايشان باشد. در واقع اگر بپذيريم كه زن در جامعه ايراني، يك پايه مهم خانواده است و اساسا اگر زن در خانواده نباشد، يا خانواده تشكيل نميشود، يا اگر تشكيل شود، قوام و استحكام خودش را ندارد، آمار خط ملي اعتياد و ساير خطوط مشاوره به ما ميگويد كه زنان ايراني نگران هستند و موج نگراني را با اين مراجعات به ما نشان ميدهند. مسالهاي كه بايد مورد توجه باشد، اينكه در سالهاي قبل، اغلب تماسگيرندگان با خط ملي اعتياد در جستوجوي يك مركز درماني بودند يا ميپرسيدند كه يكي از اعضاي خانوادهشان، دچار مصرف است و حالا چه كنند. يافتههاي اخير خط ملي اعتياد نشان ميدهد كه امروز، عدهاي تماس ميگيرند و ميپرسند كه مثلا با فرزندمان هنگامي كه عصباني ميشود چطور رفتار كنيم يا مثلا با دوستاني ارتباط دارد و چه رفتاري با او داشته باشيم و در واقع، نياز به خدمات و اقدامات پيشگيرانه، امروز بيش از گذشته خودش را نشان ميدهد اما هنوز هم اغلب تماس گيرندگان با خط ملي اعتياد، زماني به ما مراجعه ميكنند كه فرد به طور جدي گرفتار مصرف شده است و اين، نشاندهنده نياز جدي براي اطلاعرساني مستمر به خانوادههاست و ما سياستگذاران و برنامهريزان هم بايد به طور مستمر، اين خدمات و اطلاعرسانيها را ارايه دهيم تا خانوادهها قبل از اينكه خيلي دير شود، مراجعه كنند و ما هم بتوانيم خدمات سريعتري ارايه داده و مشكل را، هرچه زودتر كنترل كنيم. در مجموع، وظيفه مهم مسوولان و برنامهريزان، تقويت بنيانهاي خانواده، تقويت خطوط مشاوره و حمايت و همچنين، زمينهسازي دسترسي بيشتر به برنامههايي است كه نگراني را از جامعه زنان ايران برطرف كند. برنامهريزيها بايد به سمتي برود كه ما در قالبهاي متنوعتري، خدمات سلامت رواني اجتماعي را براي زنان ارايه كنيم. تمام منابع ميگويند كه زنان، بيش از مردان در جستوجوي حمايتهاي رواني، اجتماعي و تخصصي هستند و شايد بيشتر از مردان از خطوط تلفني مشاوره استفاده كنند.
معاون مركز توسعه پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور