انتخابهاي عجيب در مراسم بهترينهاي فصل فوتبال ايران
خالهبازي با كلي ناراضي
سامان سعادت
سياست محافظهكارانه و لوس فدراسيون فوتبال در مراسم انتخاب برترينهاي فصل پيش فوتبال بيش از هر چيز ديگري به چشم آمد. در حالي كه جشن برج ميلاد ميتوانست تبديل به محفلي براي انتخاب شايستهها و نمادي از حرفهايگري در فوتبال ايران شود، در نهايت خروجياش شد همان نان بههم قرضدادنهاي بي خود و بيجهت و تلاش ناموفق براي راضي نگه داشتن همه. تلاشي كه بيش از آنكه قابل ستايش باشد، رقتبار است. مخاطب با خودش فكر ميكند كه چرا بايد همه اين اتفاقات بيفتد؟ چرا بايد كساني كه موفقيتي كسب نكردهاند، راضي نگه داشته شوند؟ اين ترس است يا بدهبستانهاي پشتپرده؟
شايد ريشه اين جور راضي نگهداشتنها را بتوانيم در اختتاميههاي جشنواره فيلم فجر خصوصا در چندسال اخير ببينيم. هنگامي كه حتما بايد به فلان كارگردان جايزهاي داده شود تا يا دلش به دست بيايد يا بعدا تركشهايش به كسي صدمه نزند. حالا يا به خودش يا به يكي از عوامل مهم فيلمش. مثلا وقتي داوران نتواستند خودشان را قانع كنند كه بهمان فيلم فيلم خوبي است، انگار به ناچار خودشان را قانع كردند كه جايزه بهترين بازيگر مرد را بدهند به بازيگر آن فيلم. در حالي كه همگان متفقالقول بودند كه آن بازيگر در آن نقش هيچ چيز جديدي از خودش بروز نداده. در جشنواره امسال هم كه شاهد بوديم دو تا سيمرغ بلورين بهترين كارگرداني و دو تا سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه بين كانديداها تخس شد، تا خداي ناكرده كسي ناراحت نشود.
در مراسم انتخاب بهترينهاي فصل پيش ليگ برتر ايران هم ماجرا تقريبا به همين شكل پيش رفت. ابتدا همه چيز خوب بود، جز بينمكبازيهاي مجري برنامه كه تلاش ميكرد فضايي فان به مراسم بدهد و البته موفق نبود. جوايز ليگهاي ساحلي و فوتسال و ليگهاي دسته سه و دو پخش شد، تا رسيديم به ليگ برتر. روال كار انتخاب بهترينها به اين شكل است كه در بعضي انتخابها ملاك يك عدد مشخص است، مثل آقاي گل. بحث ندارد. هر كس بيشتر گل زده باشد آقاي گل است و بهترين مهاجم. در بعضي از انتخابها اما برميگردد به نظر كارشناسي. مثل انتخاب بهترين هافبك. در مراسم بهترينهاي فوتبال ايران طبق انتظار بيرانوند با بيشترين كلينشيت دستكش طلايي را برد و سيدجلال حسيني، فرمانده دفاع تيمي كه كمترين گل خورده را داشت به عنوان بهترين مدافع فصل انتخاب شد. اميد ابراهيمي كه فصل خيلي موفقي در استقلال داشت، عنوان بهترين هافبك را از آن خود كرد تا رسيديم به جايزه بهترين پاسور يا همان سلطان پاس گل. موردي كه جزو قابل شمارشهاست. هر كس بيشترين پاس گل را داده باشد عنوان بهترين پاسور را از آن خود ميكند. همه منتظر بودند نام محسن مسلمان براي دريافت جايزه خوانده شود، اما در كمال شگفتي نام جباروف، هافبك استقلال قرائت شد! كسي كه حتي يك پاس گل در فصل گذشته نداده بود، شد بهترين پاسور ليگ. جباروف واقعا بازيكن خوبي است، اما ما بايد تحليل كنيم كه دليل اينكار مسائل اخلاقي محسن مسلمان بوده يا راضي نگه داشتن هوادارن استقلال. بدهبستانهاي مراسم از همين جا شدت بيشتري گرفت. عبدالله روا از شفر خواست بيايد براي دريافت جايزه جباروف. چند دقيقه قبلش روا از شفر خواسته بود بيايد براي دريافت جايزه ابراهيمي. در بار اول تعريفهاي روا از سرمربي آلماني ميشد مصداق «احترام گذاشتن» قلمداد شود. اما عجيب اينجا بود كه باز هم روا شروع كرد به تعريف و تمجيد از شفر. در حالي كه مربي آلماني اصلا نميفهميد او چه ميگويد. اوج اين ماجرا جايي بود كه برانكو جايزه بهترين مربي سال را برد و باز مجريان از شفر خواستند كه بيايد روي سن و با برانكو و جايزهاش عكس يادگاري بگيرد. مجري در صحبتهايي عجيب گفت قطعا وجود رقيب سرسختي همچون شفر در موفقيت برانكو سهيم بوده و كارشناسان كار بسيار سختي داشتند براي انتخاب برانكو! نميدانم اگر بحث رقيب مطرح بوده كه بايد از امير قلعهنوعي هم اسم برده ميشد. چون در هر صورت او تيمش دوم شده بود. اما انگار بايد از سرمربي استقلال تعريف ميشد و او را به زور ميآوردند بالاي سن تا با جايزه رقيبش عكس يادگاري بگيرد! اصلا معلوم نيست اين كارها براي چه بوده. در انتها هم براي انتخاب بهترين بازيكن سال از شاهكار فدراسيون رونمايي شد. جايي كه وحيد اميري به عنوان بهترين بازيكن ليگ ايران انتخاب شد؛ كسي كه در پست خودش بهترين بازيكن نبوده، ميشود بهترين بازيكن ليگ!
مساله اينجاست كه تمام پسزمينههاي اين نمايش بر همگان مشخص است. همه در كسري از ثانيه فهميدند دليل انتخاب وحيد اميري را. همه فهميدند كه اميري انتخاب شد به عنوان كمخطرترين بازيكن ممكن. كه جنگي رخ ندهد. از شفر تعريف و تمجيدهاي نخنما شد و جايزه بهترين پاسور به كسي كه آمار صفر پاس گل را داشت، اهدا شد تا آبيها نرنجند. فريدون اصفهانيان هنگام اهداي جايزه بهترين داور گفت البته همه ميدانيم عليرضا فغاني بهترين داور ايران و جهان است و ما به وقتش از او تقدير ميكنيم، اما بهترين داور ايران در فصل قبل بيژن حيدري است! اين واقعا اگر جوك نيست، پس چيست؟ نتيجه سياست راضي نگهداشتن همه ميشود نارضايتي خيليها. انگار يك عده هستند كه فكر ميكنند فوتبال يك امر دورهمي است. كميته انضباطي دو روز اعلام نتيجه بازي سوپرجام را به تعويق مياندازد تا مراسم بهترينها برگزار شود و اعلام ميكند ما نخواستيم جو متشنج شود! اين فوتبال است آقايان! جدي است. هميشه بعضي تيمها برندهاند و بعضي بازنده و سال بعد همهچيز ممكن است عكس شود. قطعا ما با اين خالهبازيهاي شما به هيچ جا نميرسيم.