كتابخانه
چيستي ملال
ملال همواره به نوعي با انسان همراه بوده است. اين پديده كه در دوران پيشامدرن به اشراف و برخي طبقات خاص محدود بود از دوران رمانتيسم گسترش يافت و به تدريج به يكي از ويژگيهاي انسان مدرن تبديل شد.
ملال مردم را از درون ميخورد و همچون خاكستر بر دست و چهرهمان مينشيند. برخي ملال را ريشه تمام شرها مينامند، برخي ديگر آن را امتياز انسان مدرن و حتي وجه تمايز انسان و حيوان ميدانند و گروهي ديگر بر اين باورند كه ملال انسان را از انسانيت تهي ميكند. برخي ملال را ثمره كوچ معنا از زندگي انسان مدرن ميدانند و برخي ديگر آن را چيزي ميدانند كه به معناي بزرگ نهفتهاي اشاره دارد. ملال با معناي هستي سر و كار دارد و همين كافي است تا اسونسن، آن را موضع فلسفه بداند. او در كتاب «فلسفه ملال» ميكوشد با رويكردي بينارشتهاي و با بهرهگيري از متوني از رشتههاي فلسفه، ادبيات، روانشناسي، الهيات و جامعهشناسي و بررسي آراي فيلسوفاني همچون كانت، كييركگور، نيچه و هايدگر و تحليل مسائلي همچون رابطه ملال با رومانتيسم و مدرنيته، كار و فراغت، مرگ و زندگي ما را به درك بهتري از ابعاد مختلف اين مفهوم و نقشي كه در زندگي ما ايفا ميكند و به واكنشهاي مختلفي كه ميتوان در برابر آن نشان داد برساند. «فلسفه ملال» نوشته لارس اسونسن با ترجمه افشين خاكباز براي پنجمين بار توسط انتشارات «نشر نو» منتشر شده است. از مهمتريم بخشهاي اين كتاب ميتوان به مساله ملال، داستانهاي ملال، پديدارشناسي ملال و اخلاق ملال اشاره كرد.
مساله مرگ
سيمون دوبووار در يك خانواده بورژواي كاتوليك به دنيا آمد و پس از گذراندن امتحانات دوره ليسانس رياضيات و فلسفه، به تحصيل رياضيات در Institut Catholique و زبان و ادبيات در موسسه سنتمارين و پس از آن فلسفه در دانشگاه سوربن پرداخت. وي در حلقه فلسفي دوستانه گروهي از دانشجويان مدرسه اكول نورمال پاريس عضو بود كه ژان پل سارتر نيز در آن عضويت داشت ولي خود بووار دانشجوي اين مدرسه نبود. با وجود آنكه زنان در آن دوره كمتر به تدريس فلسفه ميپرداختند، او تصميم گرفت مدرس فلسفه شود و در آزموني كه به اين منظور گذراند، با ژان پل سارتر آشنا شد. بووار و سارتر هر دو در ۱۹۲۹ در اين آزمون شركت كردند، سارتر رتبه اول و بووار رتبه دوم را كسب كرد. با اين وجود، بووار صاحب عنوان جوانترين پذيرفتهشده اين آزمون تا آن زمان شد. بووار به عنوان مادر فمينيسم بعد از ۱۹۶۸ شناخته ميشود. معروفترين اثر وي جنس دوم نام دارد كه در سال ۱۹۴۹ نوشته شده است. «همه ميميرند» از مشهورترين رمانهاي اين استاد فلسفه فرانسوي است كه به تازگي توسط نشر نو با ترجمه مهدي سحابي بازنشر شده است.
صدراي فلسفه اسلامي
ملاصدرا صاحب چهل اثر علمي و فلسفي است و بر آن بود كه روح تازهاي به كالبد ميراث تفكر اسلامي، از فلسفه گرفته تا تصوف، تزريق كند و رويكردي منعطفتر و ملايمتر به مسائلي داشته باشد كه گويا تعقل را از ايمان جدا ميكند.
نويسنده در اين پژوهش تفكر برانگيز، زندگي و انديشه ملاصدرا را در زمينه پيچيده تشيع، تصوف و سنت ديرين فلسفه در ميان مسلمانان ميكاود و دلالت و اهميت اين فيلسوف را در مكتب و معارف اسلامي نشان ميدهد.
كتاب «ملاصدرا» نگاه و انديشه ملاصدرا و آراي فلسفي او را با شرحي رسا و روشن تفسير ميكند و تاثير و نفوذ او را در كشور خود و خارج از آن معلوم ميدارد. بنابراين يك متن مفيد براي علاقهمندان خواندن روايتي موثق و عميق از زندگي و انديشه كسي است كه نماينده اوج سنت فكري در برهه حساسي از تاريخ تمدن اسلامي محسوب ميشود.
«ملاصدرا» نوشته سايه ميثمي با ترجمه محمدرضا مرادي طادي توسط نشر نامك منتشر شده كه از مهمترين بخشهاي آن ميتوان به زندگي و آثار ملاصدرا، حكمت متعاليه، وجود و ماهيت، كثرت در وحدت، معرفت و وجود، حركت جوهري، وجود خدا، علم الهي، اراده الهي، مبدا و معاد و... اشاره كرد.