سارا معصومي
يكي به نعل، يكي به ميخ. اين روش يك سال و نيم پس از حضور دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده در كاخ سفيد به سياست بلامنازع وي در حوزه سياست خارجي بدل شده است. طرحي را با دست پيش ميكشد و چند ساعت بعد با پا پس ميزند. يك روز با تمام توان، دولتي را به نقض حقوق بشر در داخل و فعاليتهاي تروريستي در وراي مرزهايش متهم ميكند و روز ديگر پيشنهاد ديدار با رهبر همان دولت را ميدهد. نيمهشبي پيش از خواب با حروف درشت رييسجمهور يك كشور مستقل را تهديد ميكند و كمتر از 7 روز بعد در حضور نخست وزير يك كشور ديگر، ژست تمايل به مذاكره و گفتوگو براساس احترام متقابل را ميگيرد. در ابتداييترين روزهاي ماه مه از توافق هستهاي كه 13 سال رسيدن به آن طول كشيده خارج ميشود و ناقوس بازگشت تحريمهاي هستهاي عليه يك كشور را به صدا درميآورد اما كمتر از يك هفته پيش از اجراي بازگشت همان تحريمها ميگويد حاضر است به توافقي با ارزش (!) با همان كشور دست پيدا كند. دونالد ترامپ غيرقابل پيشبيني، تحليلناپذير و غيرقابل اعتماد است. او در يك سال و نيم گذشته حتي زماني كه دوشادوش ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه و مقابل دوربينهاي خبرنگاران ايستاده هم از تغيير مواضع پيشين خود خجالت نكشيده است. ميتواند در كمتر از 48 ساعت همان حرفهايي را كه در حافظه خبرنگاران و اسناد رسمي ثبت شده تكذيب كند و به كسي هم پاسخگو نباشد. سكاندار كاخ سفيد در 5 ماه گذشته ظاهرا خانهتكانيهايي را در كابينه انجام داد تا چهرههايي مانند مايك پمپئو و جان بولتون را كه به نوعي همفكر خود ميخواند بر كرسيهاي كليدي كابينه بنشاند. با اين وجود امروز نيز انسجام فكري و صداي واحد در موضعگيريها، حلقههاي مفقوده دولت وي هستند. مايك پمپئو، وزير خارجه و جان بولتون، مشاور امنيت ملي وي در قبال پرونده پرسر و صدايي مانند ايران يك موضع نسبتا واحد انتخاب ميكنند اما توجه به اين موضع، تنها چيزي است كه ترامپ هنگام سخن گفتن، اندك توجهي به آن ندارد.
48 ساعت قبل دونالد ترامپ در نشست خبري مشترك با نخستوزير ايتاليا سرانجام همان جملاتي را بر زبان آورد كه اهالي رسانههاي متفاوت بينالمللي با هر خط و خطوط سياسي، مدتها بود تشنه شنيدن آن بودند. وي در پاسخ به سوال خبرنگاري مبني بر اينكه چه برنامهاي براي پرونده ايران دارد، تمام موضعگيريهاي پيشين را فراموش كرده و گفت: «من به ديدار و گفتوگو اعتقاد دارم. قطعا اگر ايرانيها هم بخواهند با آنها ملاقات ميكنم. نميدانم كه آيا الان خواهان اين ملاقات هستند يا نه چرا كه روزهاي سختي دارند. من به توافق با ايران پايان دادم چرا كه توافقي مسخره بود. حاضرم با آنها ملاقات كنم. ديدار با رهبران ايران، نه از موضع قدرت خواهد بود و نه از موضع ضعف. فكر ميكنم اين كار مناسبي است كه بايد انجام بدهيم. اگر اين ديدار منجر به توافقي معنيدار شود كه مانند توافق قبلي بيارزش نباشد، كار مناسبي است. هروقت كه بخواهند هيچ پيششرطي نداريم. هروقت بخواهند. هم براي آنها خوب است، هم براي ما و هم براي دنيا.»
اظهارات ترامپ در كمتر از چندثانيه به بمب خبري در ايران، امريكا، اروپا و طبيعتا چين و روسيه بدل شد. چند جملهبندي با كلمات ايران و ديدار بدون پيششرط، به تيترهاي درشت در رسانههاي معتبر بدل شد. «رييسجمهور امريكا براي ديدار و مذاكره بدون پيششرط با ايران اعلام آمادگي كرد.» اين تعبير نزديك به واقعيت از سخنان دونالد ترامپ هم پرسشهاي سياسي متعدد را متولد كرد و هم بر اوضاع اقتصادي در ايران تاثيرهرچند كوتاهمدت گذاشت. توپ مذاكره در زمين ايران قرار گرفت، سادهترين تحليلي بود كه در نخستين ساعات پس از اظهارنظر رييسجمهور امريكا از زبان بسياري به گوش رسيد. ترامپ در حالي در آخرين روز از ماه جولاي و تنها 4 روز پيش از بازگشت تحريمهاي هستهاي ايران از مذاكره بدون پيششرط با ايران سخن گفت كه وزير خارجه وي دو ماه قبل براي توافقي جامع با ايران اعلام آمادگي كرده اما 12 پيششرط را چاشني اظهارنظرهاي خود كرده بود. خاطره اظهارات پمپئو در كنار سخنان ترامپ به اين گزاره خبري تبديل شد كه امريكا براي مذاكره با ايران يك گام عقب نشست و از پيششرطها صرفنظر كرد. توپ مذاكره مستقيم ميان ايران و امريكا همچنان در زمين ايران در حال چرخزني بود كه مايك پمپئو دو ساعت پس از سخنان مافوق خود هم آنها را تاييد و هم تكذيب كرد. وي در گفتوگو با سي ان بيگفت: ما اين موضوع را پيشتر مطرح كردهايم كه رييسجمهوري مايل به ملاقات با ديگران براي حل مشكلات است اما براي موفقيت در چنين مذاكراتي، شرايطي هم وجود دارد. اگر ايرانيان تعهد خود براي تغيير اساسي در نحوه رفتار با مردم خود را نشان دهند، رفتار مخرب خود را كنار بگذارند، بتوانند قبول كنند كه ارزش دارد كه وارد يك توافق هستهاي شوند كه در عمل مانع از تكثير سلاحهاي هستهاي خواهد شد، آنگاه رييسجمهوري گفته است كه آماده است تا بنشيند و با آنها گفتوگو كند.
پس از اظهارات متناقض رييسجمهور و وزير خارجه امريكا اين سوال مطرح ميشود كه بالاخره واشنگتن به دنبال مذاكره بدون پيششرط با ايران است يا همچنان پيششرطهايي را در سر دارد. برخي كارشناسان نيز به دنبال كشف پاسخ اين سوال هستند كه آيا منظور پمپئو آمادگي دولت امريكا براي مذاكره با ايران در مورد پذيرش اين شرايط است يا اينكه معتقد است ايران بايد اين شرايط را قبل از مذاكره و ديدار پذيرفته باشد.
هوا، هواي مذاكره است؟
آيا ايران پيشنهاد مذاكره با امريكا را ميپذيرد؟ اين سوال 48 ساعت پس از اظهارات هرچند متفاوت ترامپ و پمپئو همچنان بيپاسخ مانده است. حميد ابوطالبي، مشاور رييسجمهور نخستين فردي بود كه به سخنان دونالد ترامپ واكنش نشان داد. وي در توييتر خود نوشت: احترام به ملت بزرگ ايران، كاهش خصومتها و بازگشت امريكا به برجام، همواركننده مسير سنگلاخ كنوني است. اين اظهارنظر ابوطالبي در سكوت وزارت خارجه به موضع ايران در پاسخ به پيشنهاد ترامپ تعبير شد. براي درك واكنش ايران به سخنان ترامپ و پمپئو بايد فضاي طرح اين پيشنهاد را بررسي كرد: يك سال و نيم از حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد ميگذرد. وي در جريان رقابتهاي انتخاباتي نيز توافق هستهاي با ايران را تقبيح كرده و از آن به عنوان بدترين توافق تاريخ سياسي معاصر امريكا نام برده بود. پس از حضور در كاخ سفيد نيز هرزچندگاهي هم توافق هستهاي را به باد انتقاد گرفت و هم به سياستهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي ايران تاخت. در نهايت از برجام خارج شد و كليد بازگشت تحريمهاي هستهاي ايران را فشار داد. ايرانستيزي ترامپ تنها به زيرپاگذاشتن توافق هستهاي با ايران خلاصه نشد. دخالت در امور داخلي ايران، تلاش براي مرعوب كردن ايران و به پاي ميز مذاكره كشاندن آن، تحت فشار قرار دادن شركاي تجاري ايران و حركت دست در دست با عربستان سعودي و اسراييل براي تضعيف ساختار سياسي و اقتصادي تنها سرفصلهايي از اقدامهاي ايرانستيزانهاي بودند كه در يك سال و نيم گذشته از سوي ترامپ و اعضاي كابينه وي دنبال شد. در چنين شرايطي ميتوان گفت كه حتي به فرض جديت ترامپ در ديدار بدون پيش شرط با ايرانيها باز هم اين پيشنهاد در بدترين زمان ممكن داده شده است. چند نكته در اين زمينه حايز اهميت است:
غيرقابل اعتماد بودن امريكا: برجام، نخستين توافق رسمي ميان ايران و امريكا در 40 سال گذشته بود. توافقي كه اهميت سياسي آن به مراتب بيش از اهميت فنياش بود. برجام در فضاي بياعتمادي مطلق ميان ايران و امريكا متولد شد و در شرايطي كه واشنگتن به تعهدهاي خود پايبند ميماند، شايد اين توافق هستهاي ميتوانست بستري براي گفتوگوهاي غيرهستهاي تهران و واشنگتن شود. با خروج ترامپ از برجام اكنون نه تنها اندك شكاف ايجاد شده در ديوار بلند بياعتمادي ايران به امريكا دوباره پر شده است بلكه ارتفاع اين ديوار نيز به مراتب بالاتر رفته است.
نبود انسجام در تيم ترامپ: ايران حرفهاي رييسجمهور امريكا را باور كند يا وزير خارجه او را ؟ آشفتگي به فاكتور اصلي در سياست خارجي دولت ترامپ بدل شده است. در حالي كه رييسجمهور از مذاكرات بدون پيششرط سخن ميگويد، وزير خارجه گفتوگوي بدون پيششرط ترامپ را باز مشروط به اما و اگرها كرده است. در چنين شرايطي ابتدا واشنگتن نشينها بايد به موضعي واحد در داخل برسند و سپس با صدايي واحد به تهران نزديك شوند.
سياست هم تهديد هم تشويق: تحريم و فشار نقطه مقابل گفتوگو است. اين عبارت، سياست واحد جمهوري اسلامي ايران در روابط دو جانبه با تمام كشورهاست. ايران احترام متقابل و پايبندي به تعهدهاي بينالمللي را ميطلبد و اين در حالي است كه دولت كنوني امريكا نه نسبت به ايران برخورد محترمانه داشته و نه به برجام پايبند بوده است. دونالد ترامپ بايد اعتياد به تحريم براي رسيدن به خواستههاي خود را كنار بگذارد و دست از دخالت در امور داخلي ايران و استفاده از عبارتهاي تحقيرآميز در مواجه با تهران بردارد. ايران در برجام نشان داد از موضع برابر، با احترام متقابل و برمبناي منطق و منافع ملي خود اهل مذاكره است و جهان هم از اين روحيه برجامي استقبال كرد.
بازگشت به برجام شرط لازم است: سه ماه از خروج امريكا از برجام گذشته و شمارش معكوس براي بازگشت تحريمهاي هستهاي ايران نيز آغاز شده است. ترامپ ميگويد خواهان مذاكره بدون پيششرط است اما بازگشت امريكا به توافقي موجود و روي ميز ابتداييترين گامي است كه تهران ميگويد شرط لازم براي هرگونه مذاكرهاي ميان ايران و امريكا است.
نمايش ديپلماتيك يا اراده سياسي: نه فقط جمهوري اسلامي ايران در مواجه با امريكا درباره پرونده هستهاي بلكه هيچ كس در مواجه با ترامپ نميداند كه آيا اظهارنظرهاي وي ضمانت اجرايي دارند يا صرفا نمايشي براي عبور از يك مقطع خاص هستند. ترامپ شعار امريكا اول است را ميدهد اما در ذهنش ترامپ اول است، سرفصل اجرايي كردن هر تصميم است. وي عاشق ايستادن مقابل دوربينها و ديدارهايي است كه به نوعي خرقعادت حساب ميشوند. از ديدار با كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي در سنگاپور نه خوش و بش با ولاديمير پوتين در هلسينكي. ترامپ اصولا به نتيجه برد – برد در عالم ديپلماسي اعتقادي ندارد و هيچ كس نميداند كه او هنگام دراز كردن دستانش براي مذاكره چه نسخهاي را در مشت ديگرش پنهان كرده است. در چنين شرايطي ايران نميتواند به لفاظيهاي ترامپ اعتماد كند چرا كه وي سود هر ديدار يا مذاكرهاي را يك ساعت پس از پايان آن به نفع خود مصادره ميكند.
ديدار در حاشيه مجمع عمومي؟
روساي جمهور ايران و امريكا تا چند هفته ديگر همزمان در صحن سازمان ملل متحد به منظور سخنراني در مجمع عمومي حضور خواهند داشت. نگاهها از هماكنون به نيويورك دوخته شده تا شايد اينبار ديداري كه ترامپ سال گذشته خواهان انجام آن با روحاني بود اينبار انجام پذيرد. غلامعلي خوشرو، نماينده ايران در سازمان ملل متحد ميگويد كه آغاز گفتوگوي دو كشور الزاما نبايد در سطح روساي جمهور باشد. با اين وجود هرگونه ديدار ميان معاونان وزراي خارجه، وزراي خارجه يا در بعيدترين حالت ممكن روساي جمهور دو كشور به فضايي بستگي دارد كه در چند هفته آتي بر روابط سرد تهران و واشنگتن سايه مياندازد. فاصله توييت تهديدآميز دونالد ترامپ با حروف درشت تا پيشنهاد وي براي مذاكره با ايران هفت روز بود و هنوز نيز مشخص نيست كه آيا هفت ساعت يا هفت روز ديگر ترامپ همچنان حرف خود درباره پيشنهاد بدونشرط با تهران را تكرار خواهد كرد يا خير؟
منطق ايران منطق گفتوگو و تعامل است
بهرام قاسمي، سخنگوي وزارت امور خارجه در خصوص سخنان جديد رييسجمهور امريكا مبني بر اعلام آمادگي براي گفتوگو با ايران بدون پيش شرط گفت: اينكه رييسجمهور امريكا با تغيير ادبيات خود تصميم گرفته است دست از زبان تهديد عليه مردم ايران بردارد نشانه سرخوردگي از لفاظيهاي بيحاصل است؛ هر چند اظهارات بعدي وزير خارجه امريكا كه بلافاصله بعد از صحبتهاي آقاي ترامپ بيان شد، نشان از سردرگمي و آشفتگي در سياست خارجي امريكا دارد. به گزارش ايرنا، قاسمي افزود: پيشنهاد گفتوگو با ايران از سوي آقاي ترامپ در شرايطي ارايه ميشود كه دولت ايالات متحده امريكا بدون هيچ توجيهي و بر خلاف تمام موازين بينالمللي از برجام خارج شده و تحريمهاي غيرعادلانه خود را مجددا بر مردم ايران تحميل كرده است. جمهوري اسلامي ايران در عمل ثابت كرده كه اهل گفتوگو و منطق است و چنانچه تعهدي بپذيرد بدان پايبند ميماند. اما آيا آقاي ترامپ هم ميتواند چنين ادعايي بكند؟ مذاكره شرايط و الزاماتي دارد كه تاكنون در گفتار و رفتار آقاي ترامپ و همكارانش نشانهاي از آن ديده نشده است. ايشان چگونه ميتواند به مردم ايران ثابت كند كه سخنان شب گذشتهاش از سر يك اراده واقعي بوده و براي عوامفريبي بيان نشده است در حالي كه وزارت خزانه داري امريكا كشور به كشور حركت ميكند و به آنها براي ممانعت از همكاريهاي اقتصادي و بازرگاني با ايران فشار ميآورد؟قاسمي در پايان تاكيد كرد: منطق جمهوري اسلامي منطق گفتوگو و تعامل است كه نيازمند احترام متقابل و پايبندي به تعهدات بينالمللي است. تحريم و فشار نقطه مقابل گفتوگو است.