معرفت ژاپني
سيدمهدي حسيني
شرايط كشور به گونهاي است كه حتي اگر شركتهاي بسيار ضعيف و دسته چندم دنيا از كشورهايي نظير تايلند و ويتنام هم براي انعقاد قراردادهاي نفتي به سراغ مان بيايند بايد به آنها چراغ سبز نشان دهيم.
سالها پيش وقتي كه كشور زير موشكهاي رژيم بعث بمباران ميشد، ژاپنيها به عنوان يكي از خريداران اصلي نفت ايران بسيار نگران بودند كه دولت وقت سهم ژاپنيها از نفت ايران را كم كند. آنها بسيار نگران بودند چرا كه مشتريان ديگري خواهان نفت ايران بودند و قاعدتا تامين نياز آنان در شرايط جنگي دشوار بود.
ژاپنيها در آن زمان روزانه 700 هزار بشكه نفت از ما خريداري ميكردند كه كم كردن اين ميزان، ضرر و زيان زيادي به آنان وارد ميكرد. با توجه به مسووليتي كه در آن دوره داشتم مذاكراتي ترتيب داده شده تا سهم ژاپن از سبد نفتي ايران حفظ شود چرا كه به اين كشور به عنوان يك شريك استراتژيك نگاه ميكرديم. بنابراين از سهم برخي كشورهاي ديگر كم كرديم تا بتوانيم روزانه 700 هزار بشكه نفت مورد نياز ژاپن را تامين كنيم.
سالها بعد پس از جنگ، وقتي كه نياز به سرمايهگذاري براي توسعه طرحهاي صنعت و نفت و گاز داشتيم، مذاكره به ژاپنيها را در اولويت قرار داديم. آقاي زنگنه ميگفت وقتي كه موضوع مذاكره با ژاپنيها را با آقاي خاتمي در ميان گذاشتم ايشان گفته بودند «از ژاپنيها آبي گرم نميشود!» قرار بود ميدان نفتي آزادگان را توسعه دهيم و دنبال سرمايهگذار خارجي ميگشتيم. با توجه به اعتمادسازياي كه كرده بوديم و ژاپنيها ديده بودند در مواقع سخت، به داد آنان رسيدهايم پا پيش گذاشتند و براي توسعه اين ميدان وارد مذاكره شدند. در مذاكراتي كه انجام داديم متوجه شده بوديم كه دوره امتياز استخراج نفت ژاپنيها در ميادين عربستان و كويت رو به اتمام است و بهترين وقت بود تا بتوانيم از آنان امتياز بگيريم. نتيجه آن شد كه در چند مذاكره 4.2 ميليارد دلار پول نقد از آنان گرفتيم و به صورت كش وارد كشور كرديم. ژاپنيها نيز با ما قرارداد بستند تا ميدان نفتي آزادگان را توسعه دهند. 17 ميليارد دلار فاينانس جديد باز شد. كارها خوب پيش ميرفت تا اينكه متاسفانه برخي تندروها كه با اسم رمز استفاده از توان داخلي معمولا اجازه نميدهند قراردادها به سرانجام برسد كاري كردند كه ژاپنيها با اينكه 4.2 ميليارد دلار پول نقد به ما داده بودند از كشور خارج شوند. اين شد كه ديگر آنان شرايط را براي سرمايهگذاري در كشور مناسب نديدند و به عبارت بهتر اعتماد خود را از دست دادند. در نهايت چينيها را وارد اين قرارداد كردند كه كارنامه سياهي را از خود به جا گذاشت و نتوانست اين ميدان را توسعه دهد. حال كه موضوع تحريمهاي نفتي امريكا مورد بحث قرار گرفته برخي از افراد و جريانهاي سياسي از ژاپن به عنوان نوكر امريكا يا حلقه به گوش اين كشور نام ميبرند در حالي كه يادشان رفته چه بر سر اين كشور آوردند و چگونه اجازه ندادند فعاليت آنان در كشور به سرانجام برسد.
اين بزرگترين درس براي سياستگذاران ما است كه آيا سرمايهگذار خارجي ميخواهيم يا خير. اسناد بالادستي نظام رسيدن به رشد 8 درصدي را مستلزم سرمايهگذاري خارجي دانسته در حالي كه پس از نهايي شدن قراردادهاي جديد نفتي برخي جريانهاي فشار آنقدر سنگاندازي كردند كه اجازه ندادند بيش از يك قرارداد بسته شود در حالي كه آن روزها عطش فراواني نزد شركتهاي بزرگ خارجي به وجود آمده بود و ميتوانستيم تا 20 قرارداد بزرگ نفتي را به امضا برسانيم كه در اين صورت به راحتي مورد تحريم امريكا قرار نميگرفتيم و نظام اقتصادي بينالملل را آنچنان به خود وابسته ميكرديم كه ابرقدرتها به اين راحتي ما را با تحريمها خلع يد نميكردند.
بنابراين اگر قرار است با خارجيها وارد كار مشترك شويم بهتر است كه اول اعتمادسازي كنيم و به آنها تضمين بدهيم كه مالكيت آنان در ايران مورد تهاجم قرار نميگيرد. با اين اعتمادسازي درجه ريسك سرمايهگذاري در ايران كاهش يافته و شركتهاي خارجي قادر خواهند بود وارد مذاكره با ايران شده و صنعت نفت و گاز ما را توسعه دهند.