ليگ قهرمانان، روياي دستنيافتنيتر
علي كربلايي
قوانين جديد كنفدراسيون فوتبال آسيا، به صورت مشخص آينده تيمهاي ايراني در ليگ قهرمانان آسيا را تحت تاثير قرار داده است. تيمها اين حق را دارند كه از 1+5 بازيكن خارجي در تركيب خود داشته باشند. به اين ترتيب تيمهاي حوزه خليج فارس و همچنين شرقيها با استفاده از اين قانون ميتوانند كار تيمهاي ايراني را در همان دور گروهي يكسره كنند. پيش از اين هم تيمهاي عربي با استفاده از بازيكنان با كيفيت خارجي كار را براي ما سخت ميكردند، اما اميدمان به بازيكنان بومي اين تيمها بود كه كيفيتشان از بازيكنان ايراني پايينتر بود و با تكيه بر اين نقطه ضعف ميتوانستيم آنها را از پيش رو برداريم. در مصاف با اماراتيها و قطريها در دو سه سال اخير اوضاع خوبي داشتيم و تنها عربستانيها به خاطر كيفيت بهتر بازيكنان داخليشان نسبت به اين دو كشور اذيت و آزار زيادي برايمان داشتند. اما حالا زماني كه شش نفر از بازيكنان تركيب حريف غيربومي هستند، عملا ميتوان گفت شانسمان بسيار پايينتر از قبل است. در همين راستا نظر تعدادي از كارشناسان فوتبال را در مورد اين قانون جديد و اثراتش بر فوتبال ايران پرسيديم.
اميرحاجرضايي در اين رابطه به «اعتماد» گفت: در واقع فوتبال مانند هر پديده ديگري، بدون پشتوانه اقتصادي امكان پيشرفت ندارد. در حال حاضر با اين شرايط اقتصادي كه حاكم است، ما توان خريد بازيكنان باكيفيت خارجي را نداريم و تنها ميتوانيم بازيكنان معمولي يا ضعيف را بياوريم كه كمك خاصي به فوتبال ايران نميكنند. در ليگ قهرمانان هم با توجه به اين وضع، شانس بالايي نخواهيم داشت. ببينيد، اقبال چنداني نداريم چراكه تيمهاي شرقي و حاشيه خليج فارس، قدرت مالي فوقالعادهاي دارند و فاقد اين قدرت هستيم. ما نميتوانيم خيلي مسلح به مصاف آنها برويم و بايد دلخوش به اتفاقات فوتبال باشيم. منطق ميگويد شانس چنداني براي صعود به دور حذفي نداريم و تنها اتفاقات فوتبال است كه ما را اميدوار نگه ميدارد. تا زماني كه اين شرايط حاكم است، شانسمان بسيار پايين است. به هر حال فوتبال ارتباط مستقيمي با شرايط اقتصادي دارد. براي اينكه ببينيم بايد چه كار بكنيم، بايد به تصميمات سطح كلان نگاه كنيم، چرا كه باشگاهها متاثر از شرايط سياسي و اقتصادي هستند. آينده در گروي مسائلي است كه پيشبينيپذير نيستند. شايد اتفاقاتي بيفتد و ما بتوانيم موفق شويم، اما با اين وضع موجود، اوضاعمان همان است كه گفتم.
حسين عبدي هم حرفهايي با مضمون صحبتهاي امير حاج رضايي داشت. او به «اعتماد» گفت: «اين قانون جديد، به فوتبال ايران ضربه ميزند. فكر ميكنم اين كاملا به نفع تيمهاي عربي و به خصوص تيمهاي قطريست. چرا كه بازيكنان داخلي آنها هم چندان بومي نيستند و افرادي هستند كه تابعيت اين كشور را گرفتند و در واقع خارجي هستند. شرايط ما بهگونهاي است كه روي استعدادها حساب ميكنيم و اگر بازيكن خارجي هم ميآوريم سطحش آنقدر بالا نيست كه بتوانيم با خارجيهاي عربها مقايسهشان بكنيم. با اين حجم پولي كه ما داريم، بهشدت از اين قانون جديد ضرر ميكنيم. چينيها هم به خوبي استفاده ميكنند از اين وضعيت. باشگاههاي ايراني يا بايد يك بودجه گزافي داشته باشند يا اگر ندارند، امروز روز كه تمامشان گرفتار بازيكن خوب هستند و حتي در نگهداري بازيكنان داخلي هم ناتوانند، بايد روزهايي را يادشان بيايد كه فرصتسوزي كردند و به آكادميها بها ندادند. اگر اين آكادميها هر سال يك يا دو بازيكن هم به تيمها تزريق ميكردند اوضاع اين گونه نبود. هنوز هم دير نيست. اگر همين حالا شروع كنيم شايد تا سه سال آينده بتوانيم بازيكنان خوبي را در سطح بالا به فوتبال معرفي كنيم. با اين شرايط موجود و وضع اقتصاد، قرارداد بستن با بازيكن داخلي هم سخت است. بستگي دارد كه مديريت باشگاهها چهكاري از پيش ميبرند. به هر حال رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا براي تيمهاي عربي بسيار آسانتر خواهد شد. شايد واقعا صعود از دور گروهي ليگ قهرمانان هم برايمان دشوار بشود. دخالت كشورهاي حوزه خليج فارس در اين تصميم بسيار واضح است.
بيژن ذوالفقارنسب هم گفت: اينجا دخالت و نفوذ نمايندههاي كشورهاي حوزه خليج فارس واضح است. اين قانون فقط به نفع آنهاست. آنها بزرگترين استفاده را از اين سياست خواهند برد. ما توان مقابله با آنها را نداريم كه بازيكن خوب خارجي جذب كنيم. تيمهاي عربي اكثرا متعلق به افراد وابسته به حكومت است و مشكل مالي ندارند. اما بايد تلاش كنيم كه فيفا را مجاب كنيم كه اين قانون اصلا به نفع فوتبال آسيا نيست. بايد ديپلماسي ما فعال بشود. كميته ملي المپيك، وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال بايد با امكانات حتي ضعيفشان وارد كار بشوند و مذاكراتي جدي داشته باشند كه اين قانون اصلا به نفع فوتبال نيست و هيچجاي دنيا چنين وضعيتي نيست. توزان قوا در فوتبال آسيا با اين سياستگذاري جديد به هم ميخورد. با توجه به بحران ارزي حتي بازيكنان ايراني هم به راحتي جذب تيمهاي عربي ميشوند. پس بايد به هر شكل ممكن تلاشمان را بكنيم. اما ميتوانيم براي بلندمدت، كارهايي بكنيم. بايد به صورت منطقي فوتبال را توسعه داد. بايد آكادميها قويتر بشوند. آنها بايد بودجههاي خوبي داشته باشند كه بتوانند بازيكنان را در 18سالگي آماده حضور در ليگ برتر كرد. در حال حاضر اتفاق خوبي افتاده و بازيكنان در 21 سالگي به ليگ وارد ميشوند، الان خيلي بهتر شده و حتي تيمهاي بزرگ هم جوانان زيادي دارند، اما بازيكنان 18ساله زيادي نميبينيم. بايد به فوتبال پايه توجه كرد. آكادمي فولاد سه ميليارد از بودجهاش كم شد. آكادميهاي سايپا و پيكان بسيار خوب توليد بازيكن ميكردند، اما حالا خوابگاه و تغذيه را از بازيكنان گرفتهاند. اينها فاجعه است. باشگاهها بايد حتما به فوتبال پايه اهميت بدهند. حالا كه توان خريد بازيكن خارجي براي رقابت نداريم، بايد اتفاقي بيفتد تا بتوانيم از مهرههاي داخلي بهترين استفاده را بكنيم. بايد باشگاهها را مجبور كنيم كه بخشي از بودجهشان را به اين مساله اختصاص بدهند. الان ميدانم كه استقلال و پرسپوليس پنج درصد از بودجهشان را به تيمهاي پايه اختصاص ميدهند. تيام را فراموش كنيد، او در استقلال شكوفا شد و پيش از آن بازيكن بزرگي نبود. پس نبايد به خريدهاي خارجي دل بست. اين قانون به هر حال به نفع فوتبال آسيا نيست و توجيه خاصي ندارد. اين مساله از زنگ خطر هم بالاتر است.