خصوصيسازي راه نجات فوتبال
علي ولياللهي
فوتبال ايران حال و روز خوبي ندارد؛ فوتبالي كه ساختار اداري آن از مدتها پيش تغيير نكرده است. اساسنامه فدراسيون مدتهاست از طرف فيفا مورد قبول قرار نگرفته و فكري به حال بهبود آن نميشود تا فيفا آن را تاييد كند. اما اين بدان معنا نيست كه كاري نميشود كرد و بايد بيخيال اصلاح ساختار شد.
از چند سال پيش كه بحث خصوصيسازي در كشور جدي شد، اهل فن فوتبال گفتند كه فوتبال اين مملكت اصلاح نميشود مگر با خصوصيسازي. يعني فوتبال بايد پيشقدم شود در اين زمينه. خصوصيسازي مسيري سخت اما ميانبر براي رسيدن به يك فوتبال كارآمد و رو به رشد است. لازم نيست خيلي به خودمان زحمت بدهيم تا درك كنيم كه فوتبال خصوصي چطور موجب پيشرفت ميشود. كافي است سري بزنيم به ليگهاي معتبر اروپايي. يا نه حتي تا آنجا. همين كشورهاي اطرافمان يا ليگهاي شرق آسيا هم مثالهاي خوبي براي تاثير خروج دولت از مناسبات فوتبال است. مسلما در فوتبالي كه خصوصيسازي شده باشد و اشخاص سرمايههاي شخصيشان را وارد فوتبال كرده باشند، ديگر شاهد رانت و زد و بند و اين جور مسائل نيستيم. هر كس كه پولش را وارد فوتبال ميكند دوست دارد از آن سود به دست بياورد. بر اساس همين اصل ساده ديگر هيچ مديري پيدا نميشود كه بيحساب خرج كند و بدهيهايش را بگذارد براي مدير بعد. افراد مجبور ميشوند براي سود خودشان هم كه شده فوتبال حرفهاي را سرلوحه كار خود قرار دهند. فوتبال حرفهاي با تمام مخلفاتش. داشتن استاديوم، استعداديابي و توجه به تيمهاي پايه، شايستهسالاري و الخ. در اين شرايط ميتوان انتظار داشت كه نظارت بهتر و موثرتري بر مناسبات و جريانات فوتبال انجام شود چرا كه هر كس مراقب سرمايه خودش است.
به عنوان مثال براي نقطه شروع سالهاست بحث خصوصيسازي باشگاههاي استقلال و پرسپوليس مطرح است. اما همين كاري كه همگان اذعان دارند حركتي كاملا رو به جلو و به نفع فوتبال است را معلوم نيست چرا مسوولان امر پشت گوش مياندازند. خصوصي شدن فوتبال كوبيدن تمام ساختارها و از نو ساختنشان نيست. اصلا نيازي به اين كار نيست. چرا كه روي روال افتادن دوباره چرخ فوتبال ممكن است سالها به طول بينجامد.