درگذشت نويسنده جنجالي
ويديادار سوراجپراساد نيپل، نويسنده برنده جايزه نوبل ادبيات كه نيم قرن به كشف رازآميزي مكانها و هويت انساني پرداخت، در 85 سالگي درگذشت.
وي. اس. نيپل حرفهاش را با نگارش رمانهاي كمدي آغاز كرد اما مدتي بعد با مجموعه رمان و سفرنامههايي نگاهي تند و تيز به امپراتوري درهم شكسته داشت. به تصوير كشيدن پرترههاي زننده از هند غربي، هند و آفريقا موجب ترس و وحشت و همچنين تحسين او شد. حتي با وجودي كه نثر درخشان او جوايز متعددي را از جمله جايزه بوكر سال 1971 و نشان شواليه در سال 1989 و نوبل ادبيات در سال 2001 را از آن او كرد اما منتقدان او را متهم به تحقير مردم كشورهاي در حال توسعه ميكردند.
نيپل سال 1932 در خانوادهاي به دنيا آمد كه دهه 1880 از هند به ترينيداد مهاجرت كرده بودند؛ دوراني از زندگياش كه آن را اينچنين
به خاطر ميآورد: «جامعه آسيايي مهاجري در كشتزار كوچكي كه به مثابه جزيرهاي در دنياي نو بهشمار ميرفت.» اين جامعه هيچگاه حس خانه را به او نداد و در سال 2008 دوران كودكياش را «بهشدت هولناك» به خاطر آورد و درباره خانوادهاش گفته بود: «ترسناك... پرجمعيت و
پر از آدم بود. خبري از زيبايي نبود. فقط زشتي ميديدي.» بورسيه دولتي اين فرصت را براي او فراهم كرد تا از اين مخمصه نجات پيدا كند و بار ديگر مهاجري نام بگيرد اما اينبار به آكسفورد سفر كرد تا در رشته زبان انگليسي تحصيل كند.
در دهه 1950 زماني كه به عنوان خبرنگار نيمهوقت در بيبيسي مشغول كار شده بود، نخستين مجموعه داستان كوتاهش را تمام كرد. او اين مجموعه را به آندره دويچ، ناشر انگليسي، معرفي كرد. دويچ قصد نداشت اعتبارش را براي نويسندهاي گمنام و داستانهاي كوتاه او به خطر بيندازد بنابراين نيپل را تشويق به رماننويسي كرد. نيپل نخستين رمانش «مشت مالچي عارف» را در سال 1957 منتشر كرد.
نيپل طي چهار دهه بعدي به كشف ميراث استعمار پرداخت و در ادبيات داستاني و غيرداستاني جوايز متعدد معتبري را كسب كرد. بيترديد نيپل در رديف بهترين گزارشنويسان چند دهه اخير و همتراز با نويسندگان بزرگ ديگري همچون ماركز و فالاچي قرار ميگيرد. او در مجموعه سفرنامههايش پرترههايي تلخ و زننده از هند و آفريقا به تصوير ميكشد. ديدگاههاي مخالف زندگي پسااستعماري نيپل او را به بحثبرانگيزترين نويسنده بدل كرد. گزارشهاي او از «توحش» و «بربريت» جوامع آفريقايي او را نويسندهاي صريح معرفي كرد. اغلب اظهارنظرهايش در دنياي سياست و مسائل اجتماعي او را به نويسندهاي جنجالي بدل كرد. او در اظهارنظري تند به واژه «جهان سوم» تاخته و گفته بود: «ايدئولوگهاي كشورهاي جهان سوم با همين يك كلمه خيال خودشان را راحت كردهاند و اجازه نميدهند مردم ريشه فقر و بدبختيشان را براي همين ايدئولوژيپردازيها بدانند.»
مشهورترين اثر اين نويسنده رمان «خانهاي براي آقاي بيسواس» است كه با ترجمه مهدي غبرايي منتشر شده است. كتابهاي «آدمهاي يك نويسنده»، «انتخابات الويرا»، «خيابان ميگل» و «نيم زندگي» از جمله آثار اين نويسنده بهشمار ميروند كه در ايران منتشر شدهاند.