مفتخرم در دوران او زندگي كردهام
آيدين آغداشلو
سيمين بهبهاني از شاعران بنام و معتبر روزگار ماست، از اين رو اطلاق شاعر زن به او و خلاصه كردن او به اين مفهوم درست به نظر نمي رسد. زماني كه از يك فرد به عنوان شاعر نام مي بريم، اين امر فراي جنسيت اوست ، به اين معنا كه يك نفر يا شاعر است يا شاعر نيست و سيمين بهبهاني به معناي عميق و دقيق كلمه شاعر بود. شعرهاي او به ويژه در سالهاي نخستين شاعري اشاره خاصي به معناي زنانه ندارد و عموما فارغ از هر جنس و طبقهاي، نگاه، قضاوت و داوري به روزگار زمانه اي بود كه او د رآن مي زيست.
بهبهاني راه درازي را در زبان شاعري طي كرد و آرام آرام نبوغش گستردهتر و عميقتر شد. بهبهاني به درجهاي در تنوع شعري رسيد كه شگفتانگيز و مثال زدني بود. او در بحرها و وزنهاي پيچيده طبعآزمايي ميكرد، از اين رو گاه خواندن اشعارش بايد با دقت و مهارت زياد همراه بود و اين عيب كار او شمرده نميشد.
سيمين بهبهاني اوزان و بحرهاي پيچيده و صناعت را دوست داشت اما اين امر به تصنع در اشعار او منجر نميشد و از جوهر شعري او هيچ نكاست. اگر نگاهي به مجموعه شعرهاي او داشته باشيم- كه يكي از آنها را با لطف خود امضا كرد و براي من فرستاد- اين طبعآزمايي را مشاهده كرده و از خوانش اشعار او لذت ميبريم.
سيمين بهبهاني راوي و چالشگر جهاني شد كه پيش روي او و پيش روي ما گسترده بود و مطلقا به تعهد مرسوم ديگر شاعران در رعايت بحرهاي گذشته، گوشه چشمي نشان نميداد. در مقابل تعهد او، تعهدي دروني و عميق بود و بر فراز آنچه پوچ و گذراست، عبور ميكرد. او تلاش مي كرد فراتر از مرسومات زمانه خود به پيش رود و در قالب هاي جديد را امتحان كند.
سيمين بهبهاني بدون شك شاعري مهم در دوران ماست، زنانه ناميدن شعر او جفا در حق اين شاعر است، همانگونه كه نميتوانيم در توصيف شعر فردوسي از لفظ «مردانه» استفاده كنيم. شعر فردوسي، گزارش و روايت تاريخ ماست و اين امر معنايي مردانه و زنانه ندارد . از اين رو نمي توانيم با گذاشتن يك صفت در كنار فردوسي ، بهبهاني يا هر شاعرديگر، او را در مرزهاي خاص محدود كرده و شعرهاي او را تفسير كنيم.
اين جمله را اغلب به تعارف نوشتهاند و نوشتهام كه مفتخرم در دوران او زندگي كردهام و حق هم درباره سيمين بهبهاني همين است.